دشمن مردم نمایشنامه در پنج پرده
بیدگل
هنریک ایبسن
بهزاد قادری
لیست چاپهای دیگر
(۳)معرفی و بررسی کتاب دشمن مردم نمایشنامه در پنج پرده
ایبسن، معترض همیشگی
هنریک یوهان ایبسن(۱۸۲۸-۱۹۰۶) شاعر و نمایشنامه نویس نروژی از بزرگان ادبیات حوزه اسکاندیناوی میباشد. درام نویس توانا و شخصیتپردازی زبردست که همچنان آثار نمایشیاش حتی پس از ۱۱۴ سال از درگذشت او در جای جای جهان اجرا میشود. در نمایشنامه نویسی او را هم ارز با شکسپیر میپندارند و قرن بیستم را قرن فرمانروایی او در سالنهای نمایش میدانند چنانکه بنا بر روایتهایی نمایش «خانهٔ عروسک» او پر اجراترین نمایش در آن قرن شناخته میشود ایبسن روشن فکری است که خود را از سنتهای اروپایی و خرافات زمان خودش عبور میدهد و تصویری تازه برابر خوانندهاش به نمایش میگذارد. به سیاسیون و صاحبان قدرت در کشورش حمله میکرده و نظراتش را در امور سیاسی اجتماعی بیپروا بیان میکند. در۵۰ نمایشنامهای که مینویسد بالا و پایین جامعهٔ نروژ را به دقت بررسی میکند و با وسواس قابل تأمل به نمایش دادن آن مشکلات میپردازد. گاه آثاری حماسی و سمبولیسم خاص خودش میآفریند و گاه به شدت واقع گرایانه به معضلات روز جامعه نروژ اشاره میکند. او نویسندهای است که در میان رئال و سورئال در رفت و آمد است و با هوشمندیاش هیچگاه خود را تکرار نمیکند بلکه به صورت پیوسته به رویدادهای جاری زمانهاش هر بار با کلامی بدیع و درون مایهای غیرقابل تغییر میپردازد از مهمترین نمایشنامههای او میتوان به خانهٔ عروسک، اشباح، مرغابی وحشی و دشمن مردم اشاره کرد.
دشمن مردم
نمایشنامهای است در ۵ پرده که مضامین سراسر انتقادی به همراه دارد بدون شک این نمایشنامه در کنار خانه عروسک از جنجالیترین و پر حرف و حدیثترین آثار ایبسن است. نمایشنامهای در مذمت فساد و ناکارآمدی دموکراسی حاکم بر دستگاه سیاسی نروژ. منتقدان، نقش اول این نمایشنامه را در ویژگیهای وجودی و شخصیت به شدت نزدیک به کاراکتر شخص ایبسن میدانند. فریادهای عدالتخواهانهای که در خلال متن آنها را مشاهده میکنیم همان موضع نویسنده است. کسی که با تیز چشمی، آگاه به فلسفهٔ دموکراسی شده و در آن مشکلاتی میبیند و در کوشش است راهکاری ارائه دهد. گاه چنان با ذوق و شوق آگاهی دادن به مردم را مأموریت مقدس میداند و گاه از سر استیصال سر را در میان دو دست میگیرد و به حال مردمانش ترحم میکند. ترحمی که شاید اوقاتی با خشم همراه باشد. این خود ایبسن است که در جوانی طعم فعالیتهای سیاسی را در اتحادیه کارگران چشیده و پس از سیاست زدگی به صورت جدی رو به نوشتن آورده است. «دشمن مردم» با محتوایی سراسر انتقادی، ارجاعاتی نیز به فلسفهٔ حکومت داری از نقطه نظر افلاطون دارد و مشکل فعلیشان را مشکل قدیمی و حتی ایرادی ابدی میداند. «دشمن مردم» در سال ۱۸۸۲ میلادی منتشر شد و برای اولین بار در سال ۱۳۳۸ شمسی توسط امیرحسین آریان پور فارسی برگردانده شد .
ابتلا یا درمان؟
«قویترین مرد جهان کسی است که تنهاتر از همه باشد. »
ماجرا در شهری ساحلی در نروژ اتفاق میافتد ؛ شهری که از حیث گردشگری شهر با جاذبه ای است و دلیل آن وجود حمامهایی طبی است. مراکز شفابخشی که مردم شهرهای دیگر را نیز به آنجا میکشاند طبیعتاً این آمد و رفتها تاثیر بسزایی در اقتصاد شهری و همچنین در وضعیت معیشتی عدهای گذاشته است پرده اول با دیالوگی از یوهانا آغاز میشود؛ همسر دکتر اوتو استوکمان نقش اول این قصه و مادر یک دختر و دو پسر، زنی دلسوز و خانواده دوست؛ در پرده اول تقریباً آشنایی خواننده با شخصیتها به طور کامل انجام میپذیرد. ازاین رو شخصیتپردازی در عین دقت با ضرب آهنگی نسبتا تند صورت میگیرد. بحث بر سر کشف جدیدی است که دکتر انجام داده است حقیقتی که بیان میکند آب حمامهای شهر آلوده شده است.
«ثابت شد که در آب شهر ما میکروبهای گوناگون هستند که مادهٔ زنده را فاسد میکند. »
دکتر از این کشف خرسند است زیرا قبل از آنکه دیر شود میتوان از وارد شدن صدمهای به جان مردم جلوگیری کرد و در پرده دوم با برادرش هانسن استوکمان که شهردار است در این مناقشه است که آیا سلامت مردم مهمتر است یا وضعیت اقتصادی و معیشتی شهر؟ هانسن و اوتو را نویسنده دو برادر با اختلافات بنیادین و ایدئولوژیک نشان میدهد. کلام هردوشان مردم است ولی به راستی حق با کیست؟ اولویتها کدامند؟ هاویس تاد در خانهٔ دکتر وارد میشود؛ او که صاحب روزنامهای است به دکتر وعده میدهدکه از طریق روزنامهاش مردم را آگاه کند و گزارش آلودگی حمامها را به همراه توضیحات نشر دهد. رئیس اتحادیهٔ صاحبخانهها نیز به دکتر قول همراهی میدهد و ما پزشک خیراندیش را به جد حامی مردم مییابیم.
«به خدا وقتی که انسان میان خودش و همشهریهایش رابطه برادری میبیند چقدر لذت دارد. »
اقلیت علیه اکثریت
در اواسط پرده دوم اختلافات دکتر و شهردار که یکی به سلامت مردمشان میاندیشد و دیگری شاید به معیشتشان بار دیگر اوج میگیرد شهردار همچنان بر موضع حفظ مصالح شهری تکیه میکند دکتر را آشوبگر میخواند اولین رگههای آثارش در متن ظاهر میشود یوهانا شوهرش را به آرامش فرا میخواند آینده بچههایشان را متذکر میشود مخاطب او را زنی مصلحت اندیش مییابد.
«- اوتو برادرت قدرت دارد.
- بله ولی من در مقابل حق دارم.
- حق داری اما اگر قدرت نداری چه فایدهای دارد؟ »
همه چیز خبر از تقابل دو برادر میدهد و ما را به پردهٔ سوم میکشاند دکتر استوکمان در رفت و آمد است و سعی در آن دارد مردم را از حقیقت آگاه کند؛ از طرفی شهردارهم در تکاپوست که مصلحت شهری به مخاطره نیفتد. تقابل اخلاق - قدرت خواننده را مبهوت میکند و وجدانش را به چالش میکشد و ایبسن با دقتی کم نظیراین پیچیدگی را شرح میدهد. در پرده چهارم عقاید خود را در رابطه با جامعه اجتماعی آن روزگار نروژ به واسطه سخنرانیهای در جریان توسط دکتر ابراز میکند دیالوگهایی ماندگار، فضاسازی جذاب و عناصرکشش آخرین پردهٔ چهارم را به بهترین قسمت نمایشنامه بدل میسازد آنجا که دکتر جولان دهندهای بیرقیب است و با حرفهایش شگفتی میآفریند و خوانندگان را به پایان بندی جذاب امیدوار میسازد.
«آخرین کشف من همین است. خطرناکترین دشمن حقیقت و آزادی اکثریت انبوه اجتماع است. »
به انتقاد از دموکراسی میپردازد و اقلیت آگاه را شایستهتر میپندارد. برای مردم خطابهها میکند و مخاطب در انتظار عکسالعمل مردم مینشیند که آیا او را همراهی خواهند کرد و یا به مقابله میپردازند به راستی دکتر استوکمان دشمن مردم است یا دوست آنها؟
«دکتر: عذابی که آزادگی ازدست بندگی میکشد وحشتناک است.
یوهانا: گناه غیرقابل بخشایش است، ظلم است اما بدبختانه در این دنیا انسان باید با خیلی ازبی عدالتیها بسازد.
دکتر: آه، بله. میدانم که شما میتوانید دهانم را ببندید ولی نمیتوانید جوابی به من دهید. بدبختانه اکثریت زور دارد، اما هرگز حق ندارد. حق با من و معدودی افراد متفرق دیگر است. حق همیشه با اقلیت است. »
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | دشمن مردم نمایشنامه در پنج پرده |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۸۵ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۸۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۷۸۰۶۵۶۲ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
تصورش را بکنید که متوجه این شدید یک نفر در حال دزدی از خانهٔ همسایتان است، شما به سرعت به او خبر میدهید که باید سریع به خانهاش برود و جلوی دزد را بگیرد اما ناگهان عدهای میروند و به همساییتان میگویند که شما دروغ میگویید و دزدی در کار نیست. مردم در این مواقع حرف کسی را میپذیرند که آنها را در دردسر کمتری میاندازد و آسایششان را برهم نمیزند. در این موقعیت شما چه میکنید؟ میگذارید هر بلایی که میخواهد سر همسایتان بیاید و بعدها دودش در چشمش برود یا به او اصرار میکنید و هرطور شده میخواهید او را از این مشکل رهایی بخشید؟ دکتر استوکمان کسی است که در نمایشنامه دشمن مردم دقیقا در این موقعیت قرار گرفته. او سعی در متوجه کردن مردم درمورد کارهای خطرناک و کثیف مسئولین دارد اما از طرف همان مردم با تحریک مسئولین لقب دشمن مردم نصیبش میشود. نویسنده در این نمایشنامه ۵ پردهای سعی بر نمایش عوامفریبی و جهل مردم دارد و از انزوا و سرنوشت ناگوار مردم آگاه میگوید. چیزی که بارها و بارها در طول تاریخ مشاهده شده و شاید حتی تا به امروز برای خود ما هم اتفاق افتاده و ما نقش آن کسی را داریم که به حرف بقیه مردم گوش داده و زمانی که به خانهاش برگشته و متوجه شده دزد تمامی وسایل خانهاش را خالی کرده. دشمن مردم نمایشنامهای اثر هنریک یوهان ایبسن نویسنده و شاعر نروژی است. این کتاب در ایران توسط نشر بیدگل و به مترجمی بهزاد قادری به چاپ رسیده است.