معرفی و بررسی کتاب عروس آب
انتشارات نیماژ منتشر کرد:
و باید بگویم از عروس آب، زنی بلند قامت، با گیسوانی طلایی و اندامی سفید که در کاریز و کبشکنهای بالای دودگان شبا هنگام تن به آب میزد.
قامتش به قد و بالای یک و نیم آدمی. تا سینه در آب بود و منتظر تا کسی پا بگذارد به خلوت و تنهاییاش. چشمهایش به تاریکی کبشکن چنان برق میزد انگاری تکه الماسی است رنگ و جلا گرفته از برقاش خورشید. لبهایش شکفته چون گل سرخ. بازوهایش گرم و مهربان، خوش تراش و خوش لعاب در انتظار، تا شاید در آغوش کشد تن و اندامی ترد. و موهایش پیچ در پیچ سر گره زده در آب، به بوته خاری انگار…
رهگذری جوان و خوش بر و رو گذارش افتاده باشد تا پای کاریز و کبشکنها، انگاری از پشت هرچه تل و خاک است میدید او را، ندا در میداد:
«های جوانک! کجا که چنین شتابانی؟ لختی بیا و آرام گیر در کنارم. مرده باشی، پیر میشوی. پیر باشی، جوان. جوان باشی، نوباوهای. نوباوه باشی قنداقه پیچی. میمیری به زهدان و دوباره پیر، دوباره جوان، دوباره نوباوهای. ماری دم در حلقوم خود فرو کرده، نامیرایی، سیراب از آب حیات.»
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | عروس آب |
---|---|
تعداد صفحه | ۲۵۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۳۰ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۳۶۷۳۳۳۵ |