رستگاری یک قدیسه
چترنگ
کیگو هیگاشینو
محمد عباسآبادی
معرفی و بررسی کتاب رستگاری یک قدیسه
«رستگاری یک قدیسه»، رمانی است جنایی-پلیسی نوشتهٔ نویسندهٔ مشهور ژاپنی «کیگو هیگاشینو».
کیگو هیگاشینو، نویسندهای بسیار خلاق است که ابتکار خاص او در پلات بندی و ترتیب اثر اتفاقات در رمانهای جناییاش او را به شهرت رسانده است.
در رمانهای هیگاشینو، شما در همان صفحات آغازین کتاب، قاتل را میشناسید. به عبارتی، قاتل، در همان چند صفحهٔ ابتداییِ رمان، به شما معرفی میشود. با این اوصاف، حتما گمان میکنید که کتاب، جذابیتش را از دست میدهد، چرا که معمای اصلی، یعنی هویت قاتل از همان ابتدا بر خواننده آشکار میشود. اما، نه تنها رمان جذابیتش را برای خواننده حفظ کرده، بلکه تا صفحات پایانی، با هیجان و اشتیاقی بینظیر، خواننده را با خود همراه میکند.
در آثار هیگاشینو، «هویت قاتل»، معمای داستان نیست، بلکه «چگونگی قتل» معمای اصلی است.
خلاصهٔ رمان رستگاری یک قدیسه
ماشیبا، مردی ثروتمند و موفق، همسر آیانه هنرمندی شناخته شده است. دیدگاه ماشیبا به ازدواج، دیدگاهی خالی از هرگونه احساس است. ازدواج برای او به مانند یک قرارداد کاری است، قراردادی که در صورت ناتوانی طرفین در عمل به وظیفهشان، نقض میشود. ماشیبا از ازدواج تنها یک هدف دارد، تشکیل خانواده و فرزندآوری. مادر بچه و به عبارتی همسر ماشیبا برایش اهمیت و ارزشی ندارد و در صورتی که همسرش نتواند باردار شود، به راحتی با زن دیگری جایگزین خواهد شد. پیش از ازدواج، ماشیبا با همسرش آیانه عهد کرده است که اگر در طی یک سال، موفق نشدند بچهدار شوند، از یکدیگر جدا شوند.
در ابتدای کتاب، قبل از یک مهمانی شام با دوستانشان، ماشیبا به آیانه گوشزد میکند که مهلت یکسالهاش رو به پایان است و بهتر است هرچه زودتر جدا شوند. در پی این اتفاق آیانه روز بعد، به خانهٔ پدر و مادرش در شهری دیگر میرود و ماشیبا، دو روز بعد، هنگامی که در خانهاش تنها بوده، با سم، به قتل میرسد!
در این پرونده، سه کارآگاه با هم روی پرونده کار میکنند، اما کارآگاه مشهور سری کتابهای کیگو هیگاشینو، کارآگاه یوکاوا که به «کارآگاه گالیله» معروف است، مثل همیشه فرد اصلی و مغز متفکر این گروه است. یک فیزیکدان که با استفاده از راهحلهای علمی و ریاضیات، به حل معمای قتل و معمای چگونگی انجام جنایت میپردازد.
علیرغم اطلاع خواننده از هویت قاتل، کتاب تا صفحات پایانی، کشش و کشمکش خود را حفظ میکند و با وجود آنکه در ظاهر همه چیز مشخص و آشکار است، بازهم موفق میشود در یک سوم انتهایی کتاب، پلات توئیستی جذاب را بگنجاند که مسیر کتاب را به طور کلی تغییر میدهد. «رستگاری یک قدیسه»، پیچیدگیهای دوستداشتنیای دارد که خواندن آن را برای هرکسی که به مطالعهٔ آثار جنایی علاقهمند است، به گزینهای مناسب تبدیل میکند. ذهن خواننده درگیر این پیچیدگیها و واقعیتهای جدیدی میشود که هرکدام در نقطهای از کتاب برای خواننده آشکار میشوند اما با این حال، کتاب به زیبایی، در مسیر اصلی خود باقی میماند و در یک کلام به یک کتاب بسیار قوی در این ژانر تبدیل میشود.
نگاهی بر زندگی کیگو هیگاشینو نویسندهٔ رمان رستگاری یک قدیسه
«کیگو هیگاشینو»، نویسندهای ژاپنی متولد سال ۱۹۵۸ است. هیگاشینو فارغالتحصیل رشتهٔ مهندسی برق است. از همین فکت ساده میتوان علت گره خوردن مسائل علمی و راهحلهای ریاضی و مهندسیهای پیچیده با اتفاقات رمانهایش را فهمید.
هیگاشینو در اواخر دههٔ دوم زندگیاش به عنوان مهندس برق به کار مشغول بود و از زمان دبیرستان، برای خودش نویسندگی هم میکرد. در سال ۱۹۸۵ زمانی که ۲۷ ساله بود، برای رمان «بعد از مدرسه»، موفق به کسب جایزهٔ ادبی «ادوگاوا راندو» شد. بعد از این موفقیت او به طور حرفهای به نویسندگی روی آورد.
هیگاشینو سیزدهمین رئیس انجمن جنایی نویسان ژاپن است و در بین نویسندگان ژانر جنایی-پلیسی معاصر ژاپن در زمرهٔ نویسندگان معروف این دسته قرار میگیرد. رمانهای این نویسنده به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و فارسی ترجمه شدهاند.
هیگاشینو معروفترین رماننویس در چین است و از نویسندههای بسیار مشهور معاصر آسیا بهشمار میرود. او فردی منزوی است و از حضور در اجتماع پرهیز میکند. او اظهار داشته که دوست ندارد در خیابان شناخته شود.
از رمانهای معروف کیگو هیگاشینو میتوان به: «فداکاری مظنون x»، «خانهای که در آن مرده بودم»، «تازه وارد»، «بدخواهی»، «معادلهٔ نیمهٔ تابستان»، «رژهٔ خاموش و شگفتیهای همهچیز فروشی نامیا» اشاره کرد.
جملاتی خواندنی از کتاب رستگاری یک قدیسه
«جونگو در نامه برای مادرش راجع به دلایل خودکشیاش چیزی ننوشته بود. در عوض، از مادرش بابت به دنیا آوردن و بزرگ کردنش تشکر کرده و به خاطر دور انداختن زندگیای که دریافت کرده، عذرخواهی کرده بود. »
«راهحل خیالی راهحلیه که هرچند فرضا شدنیه، عملا غیرممکنه. بنظر میاد فقط یه شیوه وجود داره که به وسیلهُ اون یه زن توی هوکایدو بتونه شوهرش رو توی توکیو مسوم کنه. ولی احتمال اینکه تونسته باشه اینکار رو کرده باشه خیلی به صفر نزدیکه. متوجهی؟ ترفندش انجام شدنی هست، ولی انجام دادنش نه. »
«وقتی پشت سر «یوشتاکا» از در خارج میشد، به پشت سر او زل زد و با خودش فکر کرد: من تو رو از هر چیز دیگهای توی دنیا بیشتر دوست دارم. به خاطر همین بود که حرف هات مثل چاقو توی قلبم فرو میرفت. به خاطر همین هم باید بمیری. »
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | رستگاری یک قدیسه |
---|---|
ژانر | رازآلود، داستانی، جنایی |
تعداد صفحه | ۳۸۰ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۶۸ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۶۲۲۰۳۵۴ |