اساتید ۲
ناموجود
کشتی ساکورا
کد کالا: ۷۱۰۹۱

کشتی ساکورا

نویسنده:

کوبو آبه

هنوز امتیازی داده نشده

معرفی و بررسی کتاب کشتی ساکورا

«کشتی ساکورا»(به انگلیسی The ark sakura) عنوان یکی از رمان‌های «کوبو آبه» نویسندهٔ شناخته‌شده و صاحب‌سبک ژاپنی است که نخستین‌بار در سال ۱۹۸۴ منتشر شده است. کوبو آبه در جهان و ایران بسیار شناخته‌شده است و تقریباً اکثر مخاطبین جدی ادبیات، لقب «کافکای ژاپن» که به او نسبت داده شده را می‌شناسند. این نویسنده، شاعر، عکاس، حشره‌شناس و خلاصه موجود همه‌فن‌حریف ژاپنی، در اغلب آثارش مسئلهٔ هویت و بحران آن و سرگشتگی انسان معاصر در برخورد با آن را سوژهٔ اصلی قرار می‌دهد و داستان‌هایش، در فضایی ابزورد و با منطق ویژهٔ خودشان، پیرامون این سوژه اتفاق می‌افتند. از نمونه کارهای او می‌توان به مجموعه داستان «تجاوز قانونی»، نمایشنامهٔ «جوراب شلواری سبز»، رمان «آدم جعبه‌ای» و «زن در ریگ روان» اشاره کرد.

«کشتی ساکورا» را «فردین توسلیان» مترجم شناخته‌شدهٔ آثار کوبو آبه در ایران که تسلطش به فرهنگ آسیای شرقی از ویژگی‌های جالب‌توجه در کارهایش است، به فارسی برگردانده و انتشارات «کتاب فانوس» نخستین‌بار در سال ۱۳۹۶ آن را منتشر کرده است. «کشتی ساکورا» داستانی دارد که می‌شود آن را در یک خلاصهٔ چند خطی هیجان‌انگیز تعریف کرد: مردی منزوی و دور از اجتماع و شلوغی‌هایش، در یک معدن متروکهٔ عجیب زندگی می‌کند که آن را به‌عنوان پناهگاهی برای نجات از پایان دنیا آماده‌سازی کرده. او که به سبب شیوهٔ زندگی زیرزمینی‌اش با لقب «موش کور» شناخته می‌شود، معدن عجیبش را کشتی می‌نامد و در جستجوی مسافرین و به‌عبارتی، خدمهٔ شایسته‌ای است که بلیط و کلید آن کشتی (و درواقع نجات از پایان دنیا) را در اختیار آن‌ها قرار دهد. اما یک اتفاق، منجر به دزدیده شدن دو عدد از بلیط/کلیدها می‌شود…

تعریفی از فرد در دل جامعه

در دل یک فضای ابزورد و با حال و هوایی آخرالزمانی، کوبو آبه داستانی را رقم می‌زند که در آن مثل همیشه، به انزوای شخص حاشیه‌نشین جامعه به‌طریقی تجاوز می‌شود و او به‌ناچار، پیلهٔ تنهایی‌اش را می‌شکافد و مجبور می‌شود آن را با آدم‌های دیگر قسمت کند. این تقسیم حریم شخصی با دیگران در یک نگاه می‌تواند مثالی باشد از این تعریف که انسان در دل جامعه‌اش معنا می‌گیرد و هویت خود را شکل می‌دهد و خارج از یک بستر اجتماعی، تعریف و تحلیل او مشکل است. اما کوبو آبه نتیجه‌گیری خاصی از این قرار دادن آدم در مواجهه با ارتباطات انجام نمی‌دهد و فقط مزایا و معایب اثر دیگران بر هویت و به‌خصوص تخریب پیلهٔ تنهایی و آنچه استقلال فردی معنا می‌شود را بررسی می‌کند. آدم‌های پیرامون راویان داستان او اغلب تیپ‌هایی شیاد و متجاوز و بی‌اهمیت نسبت به ترس‌ها و دغدغه‌های راوی هستند؛ درست مانند زندگی واقعی که در آن فرد منزوی بعد از ورود به جامعه، مشکل می‌تواند اعتماد و دوستی واقعی را در آن پیدا کند.

نکتهٔ مهمی که نوعی از طنز تلخ و هجو نیز در آن وجود دارد مسئلهٔ تولد راوی است. او حاصل تجاوز مردی به مادر سیگارفروشش است؛ نمادی که به‌نوعی بیان می‌کند شاید جبر به دنیا آمدن و تولد نیز نوعی تجاوز به حقوق انسانی است که هیچ‌جوره نمی‌شود از او برای به دنیا آوردنش اجازه گرفت.

یک معماری غیرمنطقی!

 ایدهٔ اصلی داستان، جذاب است و آن معدن عجیب و پر از انبارهای آذوقه و بدون ورودی و خروجی دقیق که یک‌عالمه هم تله تویش کار گذاشته شده است و  یک توالت عجیب و وحشتناک هم دارد، کشتی نامیده می‌شود؛ محیطی نامانوس که انگار شیوهٔ معماری‌اش و قرار گرفتن پله‌ها، تونل‌ها و طبقات گوناگون فقط با منطق معماری‌هایی که آدم توی رویا و کابوس‌هایش می‌بیند همخوانی دارد و در یک الگوی منطقی، شاید اصلاً نتوان آن را توضیح داد!

این کارکرد گرفتن از کشتی به‌مثابه وسیله‌ای برای نجات از آخرالزمان احتمالی، شاید بتواند خوانشی مدرن از قصهٔ کشتی نوح و نقشش در نجات موجودات از آن طوفان آخرالزمانی باشد. با این تفاوت که در اینجا، حیوانات دیگر به شکل جفت در داستان حضور ندارند و اشاره‌هایی که به آن‌ها می‌شود در حد صدای زوزهٔ گلهٔ سگ‌ها به‌عنوان آوای وحشی جامعهٔ بی‌رحم بیرون که فرد را فرا می‌خواند و یا القابی مانند موش و خوک برای راوی است؛ رلوی‌ای که بیشتر سال‌های عمرش را دور از هر ارتباط سالم انسانی، در محیطی مخفی گذرانده و زندگی‌ای زیرزمینی داشته است.

یک حشرهٔ مدوّر!

اما مانند آثار دیگرش، کوبو آبه در کشتی ساکورا نیز رگه‌هایی از خود واقعی‌اش را در راوی جا گذاشته است. فعالیت و علاقهٔ او در زمینه‌هایی مانند عکاسی و به‌ویژه حشره‌شناسی، اینجا هم در موش کور داستان، به چشم می‌خورند. راوی کشتی ساکورا در ابتدای داستان جذب نوعی حشرهٔ عجیب به نام «یوپکاچیا» می‌شود که اگر بخواهیم زندگی‌اش را به یک فرم ادبی تشبیه کنیم، می‌شود گفت روند زندگی‌اش فرمی دایره‌ای دارد. این حشره از مدفوع خودش تغذیه می‌کند و برای شکار، از جایش تکان نمی‌خورد.
در نتیجه پاهایش تحلیل و از دست رفته‌اند و تقریباً سرجای خودش ساکن است. تشبیه سکون و دور خود چرخیدن این حشره به ریتم کند و کسالت‌بار زندگی راوی منزوی، از وجوه نمادین جالب کتاب است که در جایی خود راوی هم از آن برای تشبیه وضعیت زندگی خودش استفاده می‌کند؛ سکون و رخوت و یکجانشینی.

پایان خوشِ ناخوش

اگرچه در یک خوانش سطحی، می‌شود گفت پایان‌بندی کتاب، خوب و مثبت و روشن است اما با در نظر گرفتن اندیشهٔ پشت اثر و نمادهای تکرارشونده در آن، می‌شود گفت پایان‌بندی هم به‌نوعی در راستای تکمیل آن فُرم دایره‌ای درونی و نمود بیرونی بخشیدن به آن روی می‌دهد و اتفاقاً، باوجودی‌که از وحشت آخرالزمان تقریباً خالی است، اما وحشت دیگری را یادآوری می‌کند که از ابتدای کتاب درواقع با ورود جامعه به محیط زندگی فرد! ، زیر پوست قصه در جریان بوده؛ وحشت از بیرون آمدن از لاک تنهایی خود و تن دادن به شکلی از زندگی اجتماعی که در آن با همهٔ نقص‌ها و خوبی‌ها و بدی‌هایت، عریان و به قول خود کتاب، «شفاف» جلوی یک جماعت ایستاده‌ای.

  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب کشتی ساکورا
ژانر داستانی، فانتزی، علمی تخیلی
تعداد صفحه ۲۹۶
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن ۲۵۰ گرم
شابک ۹۷۸۶۰۰۹۷۷۴۲۱۰
نقد و بررسی کاربران (۰)

۰ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
اولین نفری باشید که نقد و بررسی می‌کند
نمونه کتاب