ژانر فانتزی
ژانر فانتزی یکی از سبکهای داستان و سینما است که خود زیر مجموعه بخش علمیتخیلی محسوب میشود. ژانر فانتزی در تلاش است تا بخشهایی را بهتصویر بکشد که با دنیای واقعی متفاوت است. ماجرای داستانها در چنین سبکی، زاییده ذهن و تخیلات نویسنده است و وجود آنها در واقعیت امکانپذیر نیست. نویسنده یا سازندگان فیلمها با قرار دادن صحنههای جذاب و غیرواقعی سعی میکنند، مخاطب را با دنیای جدیدی آشنا کنند که در واقعیت وجود ندارد.
فانتزی چیست؟
فانتزی را میتوان تصور، وهم یا خیال دانست. فانتزی توانسته در بخشهای مختلف هنر خود را نشان دهد. در ادبیات، سینما، نقاشی و… ردپای فانتزی به خوبی دیده میشود، فانتزی این فرصت را به هنرمندان داده تا بتوانند جادو و بخشهای فراطبیعی را وارد هنر خود کنند. فانتزی دارای عناصر خیالی است که شرایط و قوانین خود را دارد، قوانینی که در دنیای واقعی امکانپذیر نیست. فانتزی همیشه دارای یک موضوع خارقالعاده برای مخاطب است.
انواع بخشهای ژانر فانتزی
در ژانر فانتزی، دست نویسنده یا ایدهپرداز برای گسترش داستان باز است، به شکلی که هرچیزی در آن امکانپذیر است. به طور معمول ژانر فانتزی دارای اتفاقات عجیبی است که برای مخاطب ناآشنا است و نمیتواند پیشبینی آن را کند.
- مذهبی: یکی از بخشهای ژانر فانتزی است که درون مایه مذهبی دارد و به طور معمول یک نبرد بین خیر و شر را نشان میدهد. اما در اکثر موارد شر همان شیطان است و خیر شخصیتی با ایمان است که به مقابله با شیطان میپردازد.
- جادو: اتفاقات رخ داده در این بخش فانتزی، از جادو سرچشمه میگیرد و به طور عمده با درگیریهای جنگی، زد و خورد و حتی روابط عاشقانه همراه است. در بخش جادو به صورت عمده داستان دارای یک قهرمان است و اتفاقات خارقالعادهای در اطراف آن رخ میدهد.
- حماسی: یک داستان یا افسانه قدیمی است که عزم یک ملت یا قهرمانی را در قاب میهنپرستی و تعصب نشان میدهد. پایان اینگونه داستانها موفقیتآمیز است و برای مخاطبین پند و اندرز به دنبال دارد.
- وحشت: یکی از بخشهای فانتزی است که فضای داستان را تاریک جلوه میدهد. در اینگونه داستانها ترس و دلهره جان مایه اصلی داستان است و اتفاقات ناگهانی که در تاریکی رخ میدهد، بخشهای اصلی داستان را شکل میدهد.
- ماجراجویی: این بخش از فانتزی نشاندهنده داستان فرد یا افرادی است که بهدنبال اتفاقات و تجربیات جدید مسیری را شروع میکنند و در آن با حوادث و اتفاقات هیجانانگیزی مواجه میشوند.
تاریخچه ژانر فانتزی
ژانر فانتزی یا همان داستانهای تخیلی مدرن، به مفهومی که امروزه کاربرد دارد، سابقهای کمتر از ۲۰۰ سال دارد. اما در داستانها و افسانههای باستان وجود قهرمانان بزرگ به همراه عناصر خیالپردازی بهخوبی دیده میشود. از جمله حماسه گیلگمش که بعدها به بخش مهمی از تاریخ ادبیات تبدیل شد.
اما ژانر فانتزی برای اولین بار به شکل امروزی توسط جورج مکدونالد نویسنده اسکاتلندی پا به عرصه هنر گذاشت. این نویسنده با نوشتن رمانی بهنام شاهدخت و گوبلین کار خود را شروع کرد. البته جورج مکدونالد اثر دیگری بهنام فانتاستس را هم از خود بهجای گذاشت. بعد از جورج مکدونالد، این رویه داستاننویسی الهامبخش نویسندگان بزرگی شد که پایهگذار ژانر فانتزی امروزی است.
در سال ۱۹۲۳ اولین مجله از ژانر فانتزی بهچاپ رسید که در کشورهای انگلیسی زبان مانند آمریکا و انگلستان طرفداران بسیاری را بهخود جلب کرد. این نشریه که مجله فانتزی و علمیتخیلی نام داشت، فضای مناسبی را برای رشد ژانر فانتزی فراهم کرد.
بهترین آثار ژانر فانتزی
- جرج ریموند ریچارد مارتین: نویسنده آمریکایی است که آثار بینظیر او در ژانر فانتزی مخاطبین بیشماری را بهخود جلب کرده است. او در بخش علمی_تخیلی و وحشت آثار خود را عرضه کرده است. از جمله آثار او میتوان به مرگ نور، رویای تبآلود و مجموعه ترانه یخ و آتش اشاره کرد.
- استیون ادوین کینگ: یکی دیگر از نویسندههای آمریکایی است که در بخش وحشت و خیالپردازی آثار متنوعی را از خود بهجای گذاشته است. از جمله داستانهای کوتاه او قتلگاه، مرگ جک همیلتون و… نام دارند. کینگ رمانهای معروفی مانند مسیر سبز، تلفنهمراه، آتشافروز و بیگانه را هم از خود به انتشار رسانده است.
- جی. کی. رولینگ: یکی از معروفترین نویسندگان فانتزی عصر حاضر که خالق اثر بزرگی بهنام هری پاتر است جی. کی. رولینگ نام دارد. این نویسنده بریتانیایی معروفیت خود را مدیون مجموعه داستانهای هری پاتر است که تقریبا در همه دنیا شناخته شده است.
تاریخچه ژانر فانتزی در ایران
ژانر فانتزی در ایران به آن شکل که در غرب شناخته میشود، دارای مفهوم نیست. این ژانر بیشتر با بخش کتاب کودکان درآمیخته شده است. داستانهای فانتزی در ایران به آن شکل بزرگ و پرطرفدار دنبال نمیشود اما بعد از انقلاب در مجله دانشمند و کیهان علمی داستانهای فانتزی که از نوع علمیتخیلی بودند بهچاپ میرسید.
بخشی از یک داستان فانتزی
جرج مشتاقانه پرسید:
زبونش چقدر دراز شده؟
آقای ویزلی با خشم و غضب گفت:
وقتی پدر و مادرش رضایت دادند تا زبونش را کوچک کنم، اندازه آن به یک متر و یک چارک رسیده بود.
هری و برادران ویزلی از خنده رودهبر شدند.
آقای ویزلی فریاد زد: خنده ندارد! این کارها رابطه جادوگرها و مشنگها رو بهم میزند.
(هری و پاتر و سنگ کیمیا، فصل یکم)