هنگامی که جنگ آغاز می‌شود سربازان و فرماندهانی پدیدار می‌گردند که در صحنهٔ نبردها نقش‌آفرینی‌های بزرگی می‌کنند و نام خود را در تاریخ ثبت می‌نمایند. یکی از جنگ‌های بزرگ و مهمی که در تاریخ رخ داد جنگ جهانی دوم بود که شش سال در جهان خون و آتش به‌پا کرد و کوچک و بزرگ را به کام خود فرو برد. در جنگ جهانی دوم نبرهای بزرگ و خونینی رخ داد که با شکست و پیروزی برای یکی از طرف‌های مخاصمه همراه بود. این نبردها فرماندهانی داشت که می‌توانستند با برنامه‌ها و نقشه‌های خود جریان نبرد را به‌سود خود تمام کنند یا دستکم شرافتمندانه تن به شکست بدهند. یکی از فرماندهان شناخته‌شده و کاردان جنگ جهانی دوم که آلمانی بود مارشال اروین رومل نام داشت که در نبرهای فرانسه و آفریقای شمالی نقش مهمی ایفا کرد. کتاب اروین رومل به زندگانی این فرماندهٔ برجسته می‌پردازد که به‌قلم لویی سورل(۱۹۸۰-۱۹۰۲)، تاریخ‌دان و نویسندهٔ فرانسوی، نوشته شده است. این کتاب توسط امیرهوشنگ کاووسی ترجمه و به همت انتشارات گویا چاپ و منتشر شده است.

نگاهی به کتاب مارشال اروین رومل

اروین رومل فرمانده‌ای بود که در نبردهای فرانسه و آفریقای شمالی حضور داشت و پیروزی‌های چشمگیری به‌دست آورد. اروین در سال ۱۸۹۱ زاده شد و از همان دوران کودکی شجاع و مهربان بود و آن ترس‌هایی را که کودکان داشتند را نداشت. او در دوران نوجوانی در ورزش و ریاضیات از خود استعداد نشان داد و به دوچرخه‌سواری و اسکی‌بازی روی آورد. رومل در سال ۱۹۱۰ به ارتش پیوست و در جنگ جهانی اول نشان لیاقت دریافت نمود و به درجهٔ سروانی رسید. او پس از جنگ، وظیفهٔ برقراری نظم و انضباظ میان سربازان سرکش را برعهده گرفت و این کار را به‌خوبی انجام داد و همچنین مربی مدرسهٔ نظامی درسدن شد. در این سال‌ها رومل با هیتلر آشنا می‌شود و او را میهن‌پرستی می‌داند که می‌تواند آلمان را نجات دهد. پس از روی‌کار آمدن نازی‌ها به رومل دستور داده می‌شود تا فرماندهی سازمان جوانان هیتلری را برعهده بگیرد و او نیز پذیرفت اما به این خاطر که می‌خواست آن جوانان را طوری تربیت کند که متعصب و متجاوز به حقوق دیگران نشوند از سمت خود برکنار شد ولی با این وجود نزد هیتلر شخصی محترم به‌شمار می‌آمد. رومل در دوران حکومت هیتلر به‌سرعت ترفیع می‌گرفت و در آستانهٔ جنگ جهانی دوم به درجهٔ سرتیپی رسید. با آغاز جنگ، لشگر هفتم زرهی آلمان که رومل فرمانده‌اش بود در جریان نبرد فرانسه به نقش‌آفرینی پرداخت و ضربات سختی به فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها وارد آورد. با این وجود آنچه نام رومل را در تاریخ ماندگار کرد شرکت در نبردهایی بود که در شمال آفریقا به‌وقوع پیوست. ایتالیایی‌ها که متحد آلمانی‌ها بودند در سال ۱۹۴۰ به نیروهای انگلیسی در مصر حمله کردند و اینگونه جنگ در آفریقای شمالی شروع شد اما جریان جنگ پس از مدت کوتاهی به ضرر ایتالیا تمام شد و این ضعف و شکست باعث شد تا پای آلمان که دشمن سرسخت و جدی انگلیس بود به این منطقه باز شود. رومل در آفریقا شجاعت و رشادتی زیادی از خود نشان داد و با چنان سرسختی اقدام به اجرای نقشه‌های خود کرد که با وجود اینکه در خدمت نازی‌ها بود انگلیسی‌ها حساب او را از حکومت آلمان جدا می‌دانستند و شخصیت او را محترم می‌شمردند و این شاید به این دلیل بود که او فرد شریفی بود و وقتی فهمید جنگیدن نه برای دفاع از کشور بلکه برای حفظ حکومت نازی‌ها است علاقه و انگیزهٔ خود را از دست داد و با وجود افتخارآفرینی‌هایی که در شمال آفریقا انجام داد سرنوشت خوبی برایش رقم نخورد.

جملاتی از کتاب مارشال اروین رومل

در جاده، باز هم با گروه پناهندگان فرانسوی روبه‌رو شدند، دسته‌های سربازان فرانسوی آمادهٔ حرکت در جاده بودند زیرا روز دیگر آغاز شده بود و تانک‌ها آتش نگشودند. سربازان فرانسوی از دیدن تانک‌های دشمن حیرت‌زده بودند، رومل اظهار داشت که هیچ‌گونه اقدامی به‌منظور مقاومت از طرف آن‌ها داده نشد.

 

نیروهای ایتالیایی و آلمانی به‌سرعت پیشرفت را ادامه دادند و آنچه را در راه می‌دیدند حاکی از عزیمت شتاب‌زدهٔ انگلیسی‌ها بود، خودروهای رهاشده، کلاه‌های مستعمراتی، مهمات، نوشته‌جات، قطارهای فشنگ. در افق ابرهایی از گرد و غبار مشاهده می‌شد که نتیجهٔ فرار باعجلهٔ انگلیسی‌ها بود.