ژانر رمان تصویری
شاید تا همین چند وقت پیش، اگر گفته میشد کتابی بدون دخالت کلمات نوشته شده، مخاطبان این جمله، فکر میکردند که گوینده دچار توهم و یا پریشانگویی شده است. اما واقعیت این است که چنین کتابهایی وجود دارند و اتفاقا طرفداران پر و پا قرصی هم برای خود فراهم کردهاند.
در این نوع روایت، تقریبا همه عناصر اصلی داستانی مثل درونمایه، شخصیت و پیرنگ وجود دارند ولی تفاوت بزرگشان با کتابهای دیگر این است که تصاویر، نقش کلمات را بر عهده میگیرند و داستان را روایت میکنند. تقریبا چیزی شبیه فیلمهای صامت.
انواع رمان تصویری
کمیک استریپ
بعد از شنیدن عبارت کتاب تصویری، اولین نمونههایی که به ذهن بیشتر مردم متبادر میشود، کمیک استریپها هستند. کمیکها که سابقهای از قرن هجدهم دارند، کتابهایی هستند که با استفاده از مجموعهای از نقاشیهای دنبالهدار، یک داستان را روایت میکنند. نقاشیها معمولا در این این گونه کتابها به صورت افقی و با یک توالی زمانی مشخص پشت سر هم قرار میگیرند.
جملهها و یا کلمات کوتاهی هم میتوانند در اطراف یا داخل نقاشیها برای روشنتر شدن موضوع آورده شوند و در بسیاری نمونهها هم پدیدآوردنده کمیک، از آوردن حتی یک کلمه کوتاه خودداری میکند. نویسنده رمانها یا داستانهای تصویری در مقام یک داستاننویس ماهر باید به قدری مهارت داشته باشد که یک داستان را به صورت منطقی به یک فیلمنامه تبدیل کند تا تصویرگری که بعدها میخواهد، داستان او را در قالب تصاویر روایت کند، درک درستی از ماجرا داشته باشد.
مجلات و روزنامهها، عموما بسترهای پذیرفتهتری برای چاپ کمیکها هستند، اما گاهی در قالب کتاب هم منتشر میشوند. نام کمیک استریپ از مضمون طنزی میآید که ابتدا به عنوان درونمایه اصلی این گونه داستانها به کار میرفت، ولی به تدریج، کمیکهایی خلق شدند که دیگر رنگ و بوی خندهدار نداشتند و به مضامین دیگری میپرداختند. هر چند که نام کمیک، همچنان بر روی این گونه روایی باقی ماند.
تارزان، باک راجرز و ماجراهای تن تن، اولین تلاشهای موفق داستان تصویری در قالب کمیک استریپ هستند.
گرافیک ناول
بسیاری از کتابخوانهای حرفهای و جدی، نظر مساعدی نسبت به رمانهای تصویری نداشته و ندارند. به نظر خیلیها این گونه روایی بیشتر مناسب کودکان یا صرفا قابل استفاده در زمینه تبلیغات و سرگرمی بودند و تا حد زیادی هم حق با آنها بود. البته تا قبل از اینکه گرافیک ناولها به دنیا بیایند.
گرافیک ناولها به همت کسانی به وجود آمدند که سعی داشتند کمیکها را به دنیای بزرگسالان وارد کنند و میتوان گفت که موفق هم شدند. بسیاری از مضامین عمیق و مفاهیم پیچیده دنیای بزرگسالان با کمک نقاشیهای مفهومی و تصاویر خلاقانه هنری در گرافیک ناولها، مطرح شدند و طرفداران خاص خود را پیدا کردند.
از آنجایی که این کتابها صرفا به گونه داستانی محدود نشدند و در زمینههای دیگری مثل تاریخ، سفرنامه و زندگینامهنویسی گسترده شدند، نمیتوان صرفا از معادل رمان تصویری برای گرافیک ناولها استفاده کرد. آرت اسپیگلمن، کسی است که توانست جایزه مطرح پولیتزر را برای گرافیک ناول خود به دست بیاورد.
رمان تصویری برای کودکان
یکی از کاربردهای اساسی رمان تصویری، روایت داستانهای زیبا در قالب تصاویر برای کودکان است. کودکان در بسیاری از مواقع به تصاویر حتی بیشتر از کلمات و صداها واکنش نشان میدهند. بنابراین با یاری این کتابها میتوان خیلی از مفاهیم آموزشی و تربیتی را به صورت غیر مستقیم در ذهن کودکان نهادینه کرد.
کتابهای زیادی در رابطه با آموزش الفبا، اعداد، زبانهای خارجی و رنگها در قالب داستانهای تصویری برای کودکان نوشته شدهاند. مزیت دیگر داستانهای تصویری برای کودکان، تقویت خلاقیت آنها در کنار مهارتهای گفتاری و شنیداری است. آنها در هر سطحی از سواد و آموزش باشند، به راحتی میتوانند با کتابهای تصویری ارتباط برقرار کنند.
اگر کتاب تصویری در زمینه داستانی باشد و خط روایی مشخصی را دنبال کند، معمولا نوشتههایی هم در کنار تصاویر آورده میشوند تا به کودکان کمک کنند سیر داستان را درک کنند. در واقع در این نوع داستانها، متن و تصویر در کنار یکدیگر کامل میشوند و معمولا نبودن یکی از آنها به فهم درست کودک از داستان مورد نظر، لطمه وارد میکند.
رمان تصویری در ایران
در ایران، شاید با اغماض بتوان گفت که نقاشیهای مینیاتور دوره عباسی به بعد که معمولا یک حکایت عرفانی یا تاریخی منظوم را روایت میکردند، اولین نمونههای داستانهای تصویری هستند. مجله کیهان بچهها در دهه ۴۰ شمسی، مرجعی است که به چاپ داستانهای تصویری دست زد. بعدها کتابهای دیگری هم به صورت داستان تصویری منتشر شدند، از جمله داستانهایی در رابطه با اسطورههای ایرانی رستم و اسفندیار که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسید.
در طول سالیان، افراد مختلفی سعی کردند این ژانر داستانی روایی را در زمینههای مختلف امتحان کنند، اما به دلایل زیادی مثل نبود سرمایهگذار یا استقبال نکردن مخاطبان، توفیق چندانی نیافتند. هر چند که ضعف داستانگویی را میتوان مهمترین دلیل شکست داستانهای تصویری در ایران دانست. در این میان، شاید بتوان گفت، موفقترین نمونه کمیکها در ایران، آنهایی بودند که در مجله گلآقا به چاپ رسیدند.