ژانر طنز
ژانر طنز، ژانری ادبی است که ضعفها و اشتباهات رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی و همچنین تفکرات فلسفی را به شیوهای خندهدار به نقد و چالش میکشد. ژانر طنز ماهیت پیچیدهای دارد که اگر چه در ظاهر باعث خنده میشود اما در پس این خنده، حقیقتی تلخ نهفته است که انسان را به فکر فرو میبرد.
ژانر طنز با ژانر کمدی تفاوت دارد. برخلاف کمدی که در آن خنده هدف است در طنز خنده وسیلهای برای بیان کردن عیبها و آگاه کردن مردم از خیانت و پستیها است و هدف آن اصلاح و تزکیه است. طنز یکی از شاخههای ادبیات انتقادی و اجتماعی و از فاخرترین گونههای شوخطبعی است. طنز هنری است که کژی، نادرستی و عدم تناسباتی که در جامعه به ظاهر متناسب به نظر میرسد را نشان میدهد و هدف آن اصلاح است نه تخریب.
انواع ژانر طنز
در ژانر طنز، نویسنده میتواند مضامین و موضوعات خود را از بین حوادث اجتماعی و سیاسی پیدا کند. از متداولترین انواع طنز، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- طنز کنایهآمیز: طنز کنایهآمیز، سبکی ادبی است و برای این که یک اشتباه دوباره تکرار نشود به کار میرود. در این نوع طنز، تنها معنای ضد آنچه بیانشده مورد نظر است.
- طنز دراماتیک: طنز دراماتیک به طنزی گفته میشود که میان گفته شخصیتهای داستانی و خالق داستان اختلاف به وجود آورد.
- طنز موقعیت: در طنز موقعیت میان پیشگویی در بروز حادثهای و خود حادثه که اتفاق میافتد اختلاف وجود دارد.
- هوراسی و جووانی: در این نوع طنز سخنگو فردی مؤدب، باهوش و با زبانی نرم و ملایم است که با طنزهای خود بیشتر باعث سرگرمی میشود تا این که کسی را بیازارد.
- طنز سیاه: هدف نویسنده در این نوع طنز این است که خواننده را از واقعیات وحشتناکی که در حال وقوع است، آگاه کند.
- طنز سیاسی: هدف این نوع طنز بیان مشکلات سیاسی است.
- طنز خانوادگی: طنز خانوادگی یک نوع طنز معاصر است که بیشتر به روابط زن و شوهر و عروس و مادر شوهر و کارمند و رئیس و… به چالش میکشد.
ژانر طنز در ادبیات کلاسیک و مدرن جهان
آثار طنز ابتدا به صورت شعر بود و بعدها شیوههای روایی را هم در برگرفت. نوشتههای طنزآمیز برای اولین بار در غرب توسط نویسندگان و شاعران یونانی و رومی آغاز شد و از جمله شخصیتهای طنزپرداز آن دوره میتوان به: اریستوفان و هوراسیوس و جوفینال اشاره کرد.
در قرون وسطی میتوان آثار طنزی را در بعضی از داستانهای «کانتربری» نوشته «چوسر» و در عصر نهضت در نوشتههای «رابله» و اثر مشهور «سروانتس» یعنی «دن کیشوت» مشاهده کرد.
نثرنویسانی مانند سروانتس، رابله، ولتر، جوناتان سویفت، هنری فیلدینگ، جوزف آدیسون، ویلیام تکری، مارک تواین، جرج اورول، جوزف هلر، سینکلر لوئیس، جان چیور و آلدوس هاکسلی از جمله مشهورترین طنزنویسان در ادبیات جهان امروز هستند.
تاریخچه ژانر طنز در ایران
در ادبیات کهن ما طنز به معنی امروزی و نوع ادبی آن شناخته نشده بود اما در اشعار شاعران بزرگی مانند رودکی، سنایی، سعدی، حافظ و مولوی میبینیم که با سخره گرفتن جامعه و ناهنجاریهای آن بر بیعدالتی، ظلم، فقر و جهل انتقاد میکردند. در ادبیات کلاسیک فارسی طنز در میان آثار نویسندگان دورههای مختلف به اشکال گوناگون وجود داشت. در صدر این افراد میتوان به نابغه طنز عبید زاکانی پدر هنر طنز در ادبیات فارسی اشاره کرد که از او آثاری به نظم و نثر در طنز بهجامانده است. در الهینامه عطار نیشابوری نیز جنبههایی از طنز وجود دارد.
در دوران مشروطه با ایجاد فضای باز سیاسی، به ویژه در روزنامهها طنز بهعنوان نوع ادبی بسیار جدی توجه نویسندگان بزرگ و شاعران را به خود جلب کرد. این دوران را میتوان دوران شکوفایی طنزنویسی نامید؛ چراکه ادبیات کهن ما در مقایسه با ادبیات اروپا در زمینه طنز چندان قوی نیست اما در عصر مشروطه این ضعف تا حدی جبران شده است. از جمله از پیشگامان طنز در دوران انقلاب مشروطه میتوان به میرزا آقاخان کرمانی، علیاکبر دهخدا، سید اشرفالدین قزوینی «نسیم شمال»، میرزاده عشقی و زینالعابدین مراغهای اشاره کرد. محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، بهرام صادقی، منوچهر صفا، ایرج پزشک زاد نیز از نویسندگانی بودند که در نسلهای بعدی طنز را در برنامه کاریشان داشتند.
از طنزپردازان بنام معاصر ایران میتوان هادی خرسندی، عمران صلاحی، منوچهر احترامی، سید ابراهیم نبوی، کیومرث صابری فومنی «گلآقا»، ابوالفضل زرویی نصرآباد «ملانصرالدین»، ابوالقاسم حالت، جمشید عظیمی نژاد، دکتر فرشاد روشنضمیر و دکتر مازیار نصرتی را نام برد.
نمونهای از ژانر طنز
نمونهای از طنز دهخدا
«گفت: نخور! عسل و خربزه باهم نمیسازند و خورد. یک ساعت دیگر، طرف را دید مثل مار به خودش میپیچید. گفت: نخور! این دو باهم نمیسازند.
گفت: حالا که این دو باهم ساختهاند که من را از میان بردارند. »
نمونهای از طنز نسیم شمال
ای فرنگی از شما باد آن عمارات قشنگ •••• افتتاح کارخانه اختراعات قشنگ
باادب تحریر کردن آن عبارات قشنگ •••• جهل بیجا، شور و غوغا، فحش و تهمت مال ماست