ژانر سفرنامه
در این ژانر سفرنامه نویسنده به شهرها یا کشورهایی دیگر سفر میکند و آنچه دیده و آنچه شنیده، از رفتارها و رسم و رسومها و اتفاقهای آن سرزمین، در قالب کتابی مینویسد. در این سبک ادبی، نویسنده میکوشد تا دیگران را با سرزمینهایی که دیده آشنا کند و آن شهر یا کشور را از دریچه دید خود به خواننده بشناساند.
شرحی بر ژانر سفرنامه
سفرنامه به زبان ساده، توصیف و توضیح نویسنده از سرزمینهایی که به آنها سفر کرده است قلمداد میشود، اما به تعبیر نویسندگان بزرگ، این ژانر میتواند هر چیزی را در خود جای دهد. از فلسفه و عرفان یک سرزمین تا ویژگیهای زیست محیطی و خصوصیات جغرافیایی آن در ژانر سفرنامه مشاهده میشود.
ترکیب تمام رشتهها در سفرنامه باعث شده است که ژانر سفرنامه نویسی مرزهای ثابتی نداشته باشد. به طور مثال هنگامی که در حال مطالعه یک سفرنامه هستید به دلیلترکیب سفرنامه با توضیحاتی در باب هنر و فلسفه و ادیان و عرفان و جغرافیای سرزمین مذکور، تشخیص زمان پایان رسیدن سفرنامه از بقیه محتواهای توصیفی کمی دشوار است.
ژانر سفرنامه در گذر زمان
اولین سفرنامه را هردوت، مورخ یونانی که به پدر تاریخ نیز شهرت دارد در قرن پنجم قبل از میلاد به نگارش در آورده است. او داستانهای بسیاری از سرزمینهایی که دیده نوشت و پایه گذار یک سبک جدید در ادبیات شد که امروزه بعد از بیست و شش قرن همچنان پابرجا است و ژانر سفرنامه نامیده میشود. از گذشته تا حال سفرها آسانتر و سفرنامهنویسی هموارتر شده است.
به طور مثال در قرون وسطی به دلیل دید غیر واقع و محدودی که هر فرد از جهان اطراف خود داشت، سفرنامه نویسی و بیان تجربههای سفر بسیار کم و حتی انگشت شمار بوده است. اما در قرن هجدهم میلادی و بعد از آن، مخصوصا در قرن نوزدهم میلادی، نویسندگان غربی برای نوشتن تصورات و تخیلات خود از سرزمینهای شرقی بسیار بیتاب بودند و با آسانتر شدن امکان سفر به سرزمینهای دور سفرنامه نویسی نیز گسترش زیادی داشته است.
جالب است بدانید تا قبل از قرن نوزدهم میلادی، سفرنامه نویسها عمدتا جهانگردهایی بودند. به عبارت دیگر هردوت یونانی، ناصر خسرو ایرانی، ورتیس اسپانیایی و کوپولوی ایتالیایی همه جهانگردهایی بودند که تجربیات و دیدهها و شنیدههای خود در طول سفر را در قالب سفرنامه به نگارش در آوردهاند. ویژگی مشترک سفرنامههای قبل از قرن نوزدهم سبک ادبی ضعیف آنها است. جهانگردهای نویسنده بیشتر از آنکه به سبک ادبی سفرنامه خود توجه کنند به بیان دقیق تجربیات و دیدهها و رخدادهای سفر اهتمام داشتهاند.
اما پس از قرن نوزدهم میلادی تعداد نویسندههای جهانگرد افزایش چشمگیری داشت و این امر سفرنامه نویسی را متحول کرد. جای جهانگردان نویسنده با نویسندههای جهانگرد عوض شد و چهرههای مشهور ادبی مانند ویکتور هوگو، الکساندر دوما، استاندال، آندره ژید و… به سفرنامه نویسی روی آوردند.
اهمیت ژانر سفرنامه
چون سفرها به دلایل مختلفی مانند تجارت، سیاحت، زیارت، پژوهش و… اتفاق میافتد، سفرنامهها نیز به تبع آن متنوع و با نگرشهای مختلفی نوشته میشود. یکی از ابعاد مهم سفرنامهها آشنایی با ابعاد و شخصیت درونی نویسنده است. با مطالعه سفرنامه میتوان از میزان صبر و شکیبایی نویسنده و کیفیت تطبق نویسنده با شرایط محیطی مختلف با خبر شد. سفرنامه تماشای جهان است از دریچه دید راوی. بنابراین برای استناد به سفرنامه برای شناخت یک سرزمین ابتدا باید راوی آن را شناخت.
اهمیت دیگری که ژانر سفرنامه دارد آشنایی با عمیقترین ویژگیهای جغرافیایی و اجتماعی سرزمینهای دیگر است. در ژانر سفرنامه نویسنده به مخاطب کمک میکند تا با لایههای عمیق جغرافیایی و اجتماعی هر سرزمین آشنا شود، مسئلهای که تنها از طریق زندگی طولانی مدت در سرزمینی میتوان به آن اشراف داشت. سفرنامهها با شناخت دقیق و عمیقی که از سرزمینهای دیگر ارائه میهند، میتوانند یک منبع کامل و کافی برای سیاستهای کلی کشورها در ارتباط با یکدیگر قلمداد شوند.
آثار معروف ژانر سفرنامه
از شیرینترین و هیجانانگیزترین سفرنامههای ایرانی میتوان به سفرنامه ناصر خسرو، سفرنامه حاج سیاح محلاتی، سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی، سفرنامه میرزا صالح شیرازی و… اشاره کرد. از جذابترین سفرنامههای غیر ایرانی نیز میتوان از سفرنامه مارکوپولو، سفرنامه پیترو دلاوانه، سفر نامه تولستوی، سفرنامه ابن بطوطه، سفرنامه ابن فضلان، سفرنامه ویکتور هوگو و… نام برد.
بخشی از یک سفرنامه
«طول آن دریا به قیاس شش فرسنگ و عرض آن سه فرسنگ باشد و آب آن دریا خوش بامزه وشهر بر غربی دریاست و همه آبهای گرمابههای شهر و فضله آبها بدان دریا میرود و مردم آن شهر و ولایت که برکنار آن دریاست همه آب از این دریا خورند و شنیدم که وقتی امیری بدین شهر آمده بود، فرمود که راه آن پلیدیها و راه آبهای چرکین که در آن جا بود بگشودند باز آب دریا خوش شد. »(سفرنامه ناصر خسرو، شهر طبریه)