مارک فیشر (Mark Fisher)
«بیشتر آدمها، در نوعی بیخبری همیشگی زندگی میکنند. آنها همیشه امیدوارند که چیزی اتفاق بیفتد و زندگیشان را دگرگون کند! حادثهای، برخوردهای اتفاقی، بلیت برنده بختآزمایی، تغییر سیاست و حکومت! آنها هرگز نمیدانند که همه چیز از خودشان آغاز میشود…!»
این جملات تأثیرگذار، برگرفته از ماندگارترین آثار در حوزه رمانهای روانشناسی موفقیت و ثروت یعنی «حکایت دولت و فرزانگی» هست، که توسط نویسندهٔ معروف فرانسوی یعنی مارک فیشر به نوشته شده است.
بیوگرافی مارک فیشر
مارک آندره پواسانت مشهور به مارک فیشر در روز جمعه سیزدهم مارس ۱۹۵۳ در دهکده Duvernay در کبک کانادا به دنیا آمد. او فرزند دوم خانواده و تنها پسر بین سه خواهرش بود. پدر مارک حسابدار و مادرش با اینکه خانهدار بود، تبحر خاصی در داستانسرایی داشت. خود فیشر در وبسایت رسمی خود به نشانی www. marcfisher. biz دربارهٔ کودکیاش میگوید: «به یاد ندارم هرگز در جایی قدم زده باشم، من همیشه در حال دویدن بودم. به قول مادرم بیحوصلگی از بدو تولد در من وجود داشته، زیرا روزی که من قرار بود به دنیا بیاییم، برای اینکه در تاکسی متولد نشوم، مادر مجبور شد در راه بیمارستان پاهای خود را روی هم بگذارد.» مطالعه خیلی زود جای شیطنتهای کودکی را در زندگی مارک گرفت. او که میخواست پدرش را خوشحال کند و شاگرد اول باشد، تمام وقت در حال درسخواندن و مطالعه بود. این موضوع باعث شد که خیلی زود در زندگی شروع به فکر کردن در مورد هر چیزی کند که قادر به درک آن نبود. در دوازده، چهارده و پانزده سالگی، مارک فیشر دچار سه حمله ناشی از تب روماتیسمی شد و در بیمارستان Saint-Justine بستری گردید. در همان دوران به دلیل التهاب شدید در مچ پا، بدون استفاده از صندلی چرخدار قادر به راه رفتن نبود. حمله سوم تب روماتیسمی در زندگی وی باعث بروز ناراحتی قلبی شد، بهحدی که دیگر نمیتوانست ورزش کند و دویدن در زندگی او دیگر جایی نداشت. ناتوانی جسمی و بدنی به دلیل ممنوعیت برای انجام فعالیتهای شدید، باعث تنهایی مارک شد؛ این فرصتی بود تا او کشف کند که میخواهد نویسنده شود. مارک فیشر با اینکه نمرات خوبی داشت و میتوانست به عنوان دکتر، وکیل یا حسابدار وارد دانشگاه شود، برخلاف میل پدر شروع به تحصیل در رشته ادبیات کرد.
زندگی نویسنده
مارک فیشر قبل از فارغالتحصیلی، دانشگاه را در سن ۲۵ سالگی رها کرد و به مدت ۶ سال در زمینهٔ چاپ و نشر فعالیت داشت. اما در سن ۳۱ سالگی تصمیم گرفت همه چیز را رها کند و خود را به عنوان نویسنده در جامعه مطرح سازد. با وجود مخالفتهای پدر، مارک فیشر تمام وقت خود را صرف نوشتن کرد و اولین کتاب خود با نام «میلیونر آنی» به تحریر درآورد. به دلیل اینکه فیشر تازه کار بود، هیچ انتشاراتی حاضر به چاپ کتاب وی نشد. سرانجام فیشر با هزینه خود کتاب را منتشر کرد اما موفقیت چندانی دربر نداشت. در همان دوران بود که سرمایهگذاری برای کتابهای وی پیدا شد و از او خواست نام مارک آندره پواسانت را تغییر و با اسم مارک فیشر شروع به کار کند. پیدا شدن سرمایهگذار، تغییر بزرگی در نشر کتابهای او ایجاد و فیشر را تبدیل به یک نویسنده رمانهای موفقیت کرد. در حال حاضر مارک فیشر همراه با همسر و دخترانش در مونترآل کانادا زندگی میکند.
آثار و کتابهای مارک فیشر
مارک فیشر در کتابهایش با روایت حکایتهای مختلف، توانست علاوه بر اینکه مخاطب را جذب راه و روشهای ارائه شده در کتابها سازد، حس زندگی و اشتیاق را در آنها تقویت کند. از جمله کتابهای مارک فیشر میتوان به آثار زیر اشاره کرد:
- میلیونر آنی ۱۹۸۹؛ این کتاب که در ایران، با نام «حکایت دولت و فرزانگی» با ترجمه گیتی خوشدل منتشر شده براساس یک داستان واقعی و ملاقات فیشر با یک پیرمرد موفق است. کتاب میلیونر آنی تنها در ایالات متحده فروشی بالغ بر صد و پنجاه هزار نسخه داشت و به بیست و یک زبان ترجمه شده است.
- روانپزشک، ۱۹۹۵
- گلف باز و میلیونر، ۱۹۹۶
- اسرار یک میلیونر (درس زندگی در خرد و ثروت)، ۱۹۹۶
- کتاب چگونه مثل یک میلیونر فکر کنیم، ۱۹۹۷
- کتاب میلیونر، جلد یک، داستانی در مورد اصول معنوی ثروت، ۱۹۹۷
- هدیه میلیونر، ۱۹۹۸
- مردان باغوحش، ۱۹۹۸
- مشاوره به یک داستاننویس جوان، ۲۰۰۰
- میلیونر تنبل، ۲۰۰۱
- فروشنده و میلیونر، ۲۰۰۳
- کتاب میلیونر، جلد ۲- داستانی در مورد جادوی روح، ۲۰۰۴
- کتاب میامی، ۲۰۰۵
- کتاب میلیونر، جلد ۳، معبد میلیونرها، ۲۰۰۵
- کتاب زن سرخ، ۲۰۰۶
- زیرا شما بودید، ۲۰۱۰
- حکایت دولت خردمند(میلیونر یک شبه)
- حکایت آنکه دلسرد نشد (درسهایی برای رسیدن به موفقیت و ثروت)
حکایت دولت و فرزانگی، نوشته مارک فیشر- ترجمه گیتی خوشدل
کتاب حکایت دولت و فرزانگی، معروفترین اثر مارک فیشر به ویژه در ایران است، که با ترجمه روان و خوب گیتی خوشدل اولین بار توسط نشر قطره به چاپ رسید. این کتاب که نام اصلی آن میلیونر آنی است، به صورت داستان و حکایت، رمز و رازهای موفقیت و ثروتمند شدن را در اختیار خواننده میگذارد. کتاب حکایت دولت و فرزانگی، قصهٔ مرد جوانی است که در زمینهٔ مالی و شغلی با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکند. مرد جوان کتاب عموی ثروتمندی دارد که برای کمک به نزد او میرود، اما عموی مرد، شخصی به اسم میلیونر آنی را که یک باغبان ثروتمند است، برای کمک به او معرفی میکند. کتاب حکایت دولت و فرزانگی، با روایت داستانهای موفقیت، جسارت و جرأت را در خواننده زنده و انگیزه او را برای گام نهادن در مسیر پیشرو تقویت میکند. بعد از خواندن این کتاب خواننده به خوبی میداند که کجای راه را اشتباه رفته و کدام مسیر باعث پیشرفتاش خواهد شد.
رازهای یک میلیونر، نوشته مارک فیشر- ترجمه مهدی قراچه داغی
کتاب رازهای یک میلیونر، کتابی دیگر به نویسندگی مارک فیشر است که در آن نیز مانند دیگر کتابهایش به سراغ مردی که رفته که از یک زندگی محقر شروع کرده و موفقیتهای فراوانی در زندگی به دست آورده است. مارک فیشر در کتاب رازهای یک میلیونر که ۲۵ فصل دارد، به خوبی توانسته روایت کند، زمانیکه افراد به حرفهای دلشان اعتماد میکنند، تواناییهای خود را دست کم نمیگیرند و برای رسیدن به موفقیت تمرکز لازم را دارند، نه تنها به هدفهای خود در زندگی میرسند، بلکه بیشترین سهم از موفقیت و خوشحالی را بهدست میآورند.