همراه با پهلوان؛ از زورخانه‌های تهران تا سنگرهای گیلان غرب

«سلام بر ابراهیم» کتابی که مدت‌هاست در بازار نشر از اقبال عجیبی برخوردار است. این کتاب مجموعه خاطراتی از زندگانی شهید ابراهیم هادی بوده که توسط دوستان، آشنایان و خانواده این شهید روایت شده است. خواننده در این کتاب با جلوه‌های مختلفی از زندگی این شهید مفقودالاثر مواجه می‌شود.

ابراهیم هادی در طول عمر ۲۵ ساله خود نمونه‌ای از زندگی را به نمایش گذاشت که شاید کمتر بتوان در جامعه از آن سراغی گرفت: وقف کامل زندگی خود برای مردم. این شهید که ورزشکاری حرفه‌ای و قهرمان رشته کشتی نیز بود همیشه به دنبال شناخت درد مردم جامعه خود و تلاش در جهت تقلیل آن بود. خواننده این چهره پهلوانانه شهید را همه‌جا می‌بیند… از جوانمردی او در مواجهه با رقیب آسیب‌دیده بر روی تشک کشتی قهرمانی در تهران تا برخورد اخلاقی با اسرا در جبه جنگ.

شهیدی که می‌توان روی رفاقتش حساب کرد

آن چیزی که در مطالعه سلام بر ابراهیم بسیار توجه خواننده را جلب می‌کند، ارتباط گرم و دلسوزانه ابراهیم هادی با دوستانش بود. چه در خاطراتی که به صورت مستقیم از دوستان او در کتاب نقل شده و چه در خاطراتی که به صورت غیرمستقیم توسط خانواده و آشنایان با محوریت دوستی شهید هادی روایت شده، می‌توان به این رابطه پی برد.

شهید هادی در این کتاب الگویی اخلاقی برای پی‌ریزی دوستی‌های سالم برای نوجوانان و جوانان ایرانی است. ابراهیم هادی چه در مواقع عادی و چه در شرایط سخت همیشه همراه و دلسوز دوستانش بود. آن‌ها در این کتاب به نمونه‌های متعددی از کمک‌های شهید هادی اشاره می‌کنند. کمک‌هایی که وجه اصلی‌شان حفظ کرامت دوستان در کنار هدایت آن‌ها به مسیر درست بود. در این کتاب می‌خوانیم که شهید هادی هیچ‌وقت خود را بالاتر از دوستانش نمی‌دید و این تواضع سبب می‌شد تا سخن او اثرگذار باشد و حس بدی را به مخاطب القا نکند.

انقلاب و ورود شهید به عرصه مبارزه

در حاشیه خواندن کتاب خواننده با وضعیت کلی از جامعه ایرانی روبه‌رو می‌شود. جامعه‌ای که فقر چهره غالب اکثر مردم آن شده است و حکومت پهلوی هم نه‌تنها توجهی به آن ندارد، بلکه همواره مردم را تحقیر کرده و به فساد مالی و اخلاقی دربار خود مشغول است. شهید هادی به عنوان ورزشکار و پهلوانی که همیشه همراه مردم بود و حاضر نبود که این همراهی را به قیمت ارتباط با رژیم پهلوی و پست و مقام بفروشد، وارد مبارزه علیه رژیم ستم‌شاهی می‌شود و تلاش می‌کند پیام انقلاب امام خمینی(ره) را به همه برساند.

ابراهیم هادی در جریان مبارزه و شرکت در تظاهرات هم جوانمردی خود را از یاد نمی‌برد و حتی در جریان حمله نیروهای ساواک، افراد ضعیف‌تر مانند کودکان و سالمندان را از میان ضربات آن‌ها به بیرون از مهلکه هدایت می‌کند.

معلمی که مشق عشق تعلیم می‌داد

یکی از برهه‌های مهم زندگی شهید هادی که در کتاب به آن پرداخته می‌شود، دوران معلمی او در کسوت معلم ورزش پس از انقلاب است. علی‌رغم آنکه شهید هادی با سابقه مبارزاتی‌ای که داشت می‌توانست به پست‌های مدیریتی سطح بالا دست پیدا کند، اما هیچ وظیفه‌ای را برتر از معلمی نمی‌دانست. او در کسوت معلم ورزش هم جسم دانش‌آموزانش را تقویت می‌کرد و هم مربی روح آن‌ها بود. او معتقد بود باید پیام انقلاب توسط نسل جوان حفظ شود و این میسر نمی‌شود جز با ارتباط مستقیم و مستمر با ایشان. دانش‌آموزان او نیز سعی می‌کردند تا در زندگی ابراهیم هادی را الگوی خود قرار دهند.

جبهه‌های جنگ؛ مکتب شهید هادی

اگر سلام بر ابراهیم را مطالعه کنید احتمالاً شیفته شخصیت شهید هادی به ویژه در کسوت معلمی جوان و دلسوز خواهید شد. اما این برهه از زندگی شهید چندان ادامه پیدا نمی‌کند. چگونه ابراهیمی که همیشه به جامعه خود خدمت می‌کرد می‌توانست در برابر هجوم نیروهای بعثی به کشور ساکت بماند و به معلمی خود ادامه دهد؟

با جرقه اولین ناآرامی‌ها در کردستان، شهید هادی و دوستانش به سرعت به کردستان می‌روند تا در برابر شورشیان تجزیه‌طلب کومله که امنیت مردم را سلب کرده بودند، از انقلاب و مردم مستضعف دفاع کنند. خواننده در این بخش از کتاب می‌تواند به شخصیت فوق‌العاده شهید پی ببرد. قصد ابراهیم فقط کشتن و نابودی نبود. اولویت اول مانند دیگر برهه‌های زندگی‌اش هدایت افراد به راه راست و وضعیتی بود که آنان خود به اشتباهشان پی ببرند و راه درست را انتخاب کنند.

سلام بر ابراهیمی که به معنای واقعی کلمه یک «بنده خالص خدا» بود

تأثیرگذاری و جذابیت شهید هادی برای مخاطبان او تنها منحصر به حیات این شهید نمی‌شود. از زمان شهادت او در ۲۲ بهمن سال ۶۱ طی عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه، حتی بیش از زمان حیات مادی خود افراد را به سمت خویش جذب کرده است.

از اولین انتشار «سلام بر ابراهیم» تاکنون بیش از ۵۰۰هزار نسخه به چاپ رسیده است و امروزه بسیاری از مردم «حاج ابرام» را می‌شناسند. حاج ابرامی که می‌توانند روی رفاقتش حساب باز کنند. در کتاب سلام بر ابراهیم از دوستان نادیده ابراهیم هادی نیز روایت‌هایی جالب نقل شده است. از کسانی که حتی بعد از شهادت او متولد شدند اما با خواندن خاطرات دیگران تصمیم گرفته بودند که وی را به مانند دوستی صمیمی بپذیرند و در شئون مختلف زندگی او را الگو و سرلوحه اعمال خود قرار دهند.

با خواندن «سلام بر ابراهیم» می‌توانیم با نمونه‌ای عینی از بندگان مخلص خدا آشنا شویم. با کسی که فردیت و خواسته‌های مادی خود در اولویت آخرش قرار داشت و همیشه می‌خواست تا درد مردم را بفهمد، با آنان زندگی کند و به مانند برادری مهربان در کنارشان باشد.

ابراهیم؛ الگویی برای نسل آینده

«حاج ابرام» امروزه دارد به قهرمان ملی کودکان و نوجوانان ایرانی تبدیل می‌شود. قهرمانی که صفات خوبی مانند شجاعت، مردانگی، جوانمردی، مهربانی، دغدغه‌مندی و… در او جمع شده‌اند. «سلام بر ابراهیم» را می‌توان به جوانان پیشنهاد کرد. کسی که بیش از ۲۵ سال زندگی نکرد؛ اما خاطراتی که از منش و سبک زندگی او نقل شده به اندازه قرن‌ها برای جوانان درس دارد.