معرفی و بررسی کتاب پاییز ۳۲
کتاب «پاییز ۳۲»، مجموعهٔ داستانی، اثر نویسندهٔ معاصر ایرانی، رضا جولایی است. این کتاب، از مجموعهٔ «جهان تازهٔ داستان» نشر چشمه است؛ مجموعهای که سعی دارد تا داستانهای جدید فارسی که توسط نویسندگانی کمتر دیده شده نوشته شدهاند را به چاپ برساند. البته این مجموعه، آثار نویسندگان نسبتاً مطرحی مانند جولایی را هم به چاپ رسانده و در اکثریت آثار منتشر شدهاش موفق عمل کرده است. پاییز ۳۲ به عنوان ۱۵۸ اُمین کتاب از این مجموعه، برای اولین بار در سال ۱۳۹۸ به انتشار رسید و تاکنون به چاپ سوم خود رسیده است. این اثر در ۱۷۳ صفحه از قطع رقعی به بازار کتاب ایران عرضه شد و مشتمل بر هشت داستان کوتاه یا نیمهبلند است. این اثر، جدای از فرمِ ایپزودیک خود که از چند داستان تشکیل شده، در خود داستانها هم به صورت ایپزودیک عمل کرده است؛ برای مثال در داستان ریگ جن، چند زاویهٔ دید مختلف از یک روایت را مرور میکنیم که به جذابیت اثر افزوده است. علاوه بر این، جولایی با سابقهٔ تاریخدوستیاش، بیشتر سبک گزارشگونه را برای فرم روایت داستانهایش به کار برده است.
موضوع کتاب «پاییز ۳۲»
مجموعهٔ داستانهای پاییز ۳۲، آثاری کوتاه با فلسفهٔ تحلیل تاریخی هستند که با رگههایی تاریخی از دوران قاجار تا کودتای بیست و هشت مرداد، سعی میکند تا به بازخوانی تاریخی بپردازد. اما نکتهای که این اثر را نسبت به آثار مشابه آن، متمایز میکند این است که نویسنده سعی داشته تا بیشتر روی انسانهایی در آن دوران تمرکز کند که در فضای غبارآلود تاریخی گم شدهاند و به قدر کافی در حافظهها باقی نماندهاند. البته طبیعی است که اسم و رسمی از چنین انسانهایی به دست ما نرسیده تا جولایی بخواهد ماجرای واقعیشان را روایت کند و او افرادی فانتزی و خیالی از آن دوران را تصویر کرده است؛ همانطور که خود ماجراها هم ماجراهایی خیالی هستند و به صورت انتزاعی توسط جولایی خلق شدهاند! البته این ماجراها با تسلط قوی نویسنده به تاریخ، بیکارکرد حضور ندارند و مضامین انتقادیِ سیاسی و اجتماعی جذابی را برای مخاطب زنده میکنند. توجه جولایی به تاریخ معاصر ایران ستودنی است و او با فرمی که در بالا ذکر کردیم (یعنی قسمت قسمت بودن)، از افرادی زیادی به عنوان راوی استفاده میکند تا به خلق دیالکتیک فلسفی دست بزند و تفکر شخصیتهای خردهپیرنگهایش را در زوایای مختلفی در تعامل، تقابل و یا حتی تعارض همدیگر قرار دهد.
نام داستانهای این مجموعه عبارتاند از: «ریگ جن، فصل بادهای یخزده، هجوم، شامگاه برفی، سبزپری زردپری، پاییز ۳۲، سحرگاه بیست و هشتم و همهٔ جهانهای ممکن. »
از نظر مضمونی، تمام داستانهای پاییز ۳۲، بر ماجرای انسانهایی استوار است که به سان یک قربانی در جامعهٔ سیاستزدهٔ خود، تحت بیرق حاکمیتی تمامیتخواه زندگی میکردهاند و حتی اگر تلاشی برای تغییر در سرنوشت خود انجام دادهاند، به جایی نرسیدهاند.
آشنایی با رضا جولایی، نویسندهٔ کتاب «پاییز ۳۲»
یک باور غلط وجود دارد که افراد فنیِ ادبیات، نمیتوانند خودشان نویسندگان یا شاعران خوبی باشند؛ چرا که به مرور، دیدی خشک و سفت و سخت به ادبیات پیدا میکنند؛ درحالیکه خلق اثر نیاز به ظرافت دارد! اما رضا جولایی به عنوان یک ویراستار، مثال نقضی بر مدعای بالاست؛ شاید حتی بتوانیم ادعا کنیم که سابقهٔ عریض و طویل ویراستاری او باعث شده تا بتواند با شناختی عمیق نسبت به ادبیات، آثاری متنوع را خلق کند. این نویسندهٔ تهرانی، فعالیت ادبی خود را از اوایل دههٔ شصت در قرن فعلی شروع کرد و حدود چهار دهه در زمینههای گوناگونی مانند نقد، ویراست، داستان کوتاه و رمان به فعالیت پرداخته است. او در کارنامهٔ حدودا چهل سالهٔ خود، جوایز متعددی از جمله «جایزهٔ احمد محمود، جایزهٔ ادبی اصفهان، جایزهٔ ادبی مهرگان، جایزهٔ منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی و جایزهٔ ادبی یلدا» را کسب کرده است. رضا جولایی در توصیف چگونگی ورود خود به دنیای ادبیات، معتقد است که خرید کتاب برای او در کودکی توسط پدرش، مهمترین عامل بوده است. درواقع ریشههای علاقهمندیاش به ادبیات با مطالعهٔ «جنگ و صلح» داستایوفسکی در کودکی بوده است؛ البته او خودش هوشنگ گلشیری و کتاب «شازده احتجاب» را به عنوان کتاب مورد علاقه و الگوی نویسندگیاش معرفی میکند.
از مهمترین آثار رضا جولایی در حوزهٔ داستانی، میتوانیم کتابهای «نسترنهای صورتی»، «سوءقصد به ذات همایونی»، «ماه غمگین، ماه سرخ» و «بارانهای سبز» را نام ببریم.
مکاتب حاضر در پاییز ۳۲
پاییز ۳۲ مجموعهٔ داستانی خلاقانه است؛ پس بیراه نیست اگر بتوانیم آن را به چندین فرم، قالب، ژانر، مکتب و تمهیداتی از این دست، مرتبط بدانیم. البته که تمام این نکات در یک مطلب، قابل بررسی نیستند؛ اما سعی میکنیم تا به صورت موردی، گریزی به چندی از این مسائل بزنیم. جولایی در کتاب پاییز ۳۲، از فضایی تقریبا فانتزی استفاده میکند تا جذابیتی ورای خود تاریخ را برای مخاطب به وجود بیاورد و درثانی، بتواند در لایههای بعدی اثر –و نه سطح داستان-، فلسفهٔ مورد نظر خود را تزریق کند. همچنین او از ژانرهای جذاب و متنوعی استفاده کرده است؛ یکی از ژانرهای کتاب پاییز ۳۲، ژانر رئالیسم جادویی است؛ برای مثال در داستان ریگ جن، عناصر خرق عادت بسیاری را میبینیم که به جذابیت اثر، کمک شایانی میکنند. تنوع بالای قلم نویسنده به همینجا ختم نمیشود؛ برای مثال او در فرم روایی خود بسیار سعی کرده تا به سبک جریان سیال ذهن نزدیک شود. سبکی که نویسندگان بزرگی مانند هوشنگ گلشیری و عباس معروفی در ایران از آن استفاده کردهاند و در دنیا هم بیشتر با جیمز جویس یا ویلیام فاکنر شاخته میشود. در همین راستا، خوانشِ خاطرات شخصیتهای داستان از روی یادداشتهای پراکنده و متعدد آنان، اجازه میدهد تا چنین تمهیدی هم به جولایی برای خلق داستانی جذابتر کمک کند.
از طرفی موضوعات غیرادبی و بکری مانند «فراروانشناسی» هم مورد استفادهٔ جولایی قرار گرفتهاند. این دانش، شاخهای از روانشناسی است که پدیدههای روانشناختیِ بهظاهر فراطبیعی (ماوراءالطبیعه) را مورد مطالعه قرار میدهد و از جهتِ انتخابش برای مضمونسازی در کتاب، میتوانیم هوشمندی و وسعت دید جولایی را تحسین کنیم.
جملاتی از کتاب «پاییز ۳۲»
«هوا به طور ناگهانی تاریک شد. خیلی ناگهانی. ستارهای هم در آسمان پیدا نبود. فکر کردم شاید هوا ابری شده، به فکرم نرسید که هنگام غروب است، ابری در آسمان ندیده بودم. وظیفهٔ درست کردن شام را به یکی از خدمه به نام عباسعلی محول کردم که ظاهرا زرنگتر از بقیه بود. از او پرسیدم چرا ستارهای در آسمان پیدا نیست؟ گفت «داغ کویر» است. نفهمیدم. توضیح داد که در این فصل از سال گرمای زمین چند ساعتی آسمان را تیره میکند و بعدها ستارهها پیدا میشوند. نام چنین پدیدهای را نشنیده بودم. مهندس موسوی هم که تعجب مرا دید، شروع کرد به چیدن صغریکبریهای علمی. پیدا بود که قصد اظهار فضل دارد. از این جوانک مدعی همهچیزدانِ مذبذب خوشم نمیآید. او را به من تحمیل کردهاند. سرش را در هر پروژهٔ تحقیقاتی فرو میبرد. بیخود نیست که پشت سرش به او تهمت خبرچینی میزنند. اصلا فکر میکنم مامورِ…»
«حوالی ظهر میباید به آبانبر کلهحوض میرسیدیم، اما یک بعدازظهر هنوز نرسیده بودیم و نگرانی من شروع شد. توقف کردیم. سعی داشتیم مسیر درست را پیدا کنیم. عباسعلی و حبیبالله هر کدام نظری متفاوت داشتند و دائم در مه ناپدید میشدند و برمیگشتند و مسیر تازهای را پیشنهاد میکردند. یک تکه زیلو پهن کردم روی زمین و نقشه را روی آن باز کردم. سعی داشتم با قطبنما به آنها حالی کنم که کجا بودهایم و حالا کجا باید باشیم. نمیدانم متوجه شدند یا نه؛ وانمود میکردند که شدهاند. »
«مه اندکی رقیقتر شده. در درهای کمعمق به طرف جنوب شرقی میرویم. بستر این دره پوشیده است از سنگهای کریستالی به رنگهای سبز و سرخ و جگری و زرد. اگر آنطور که حبیبالله میگوید عقیق باشند ثروت هنگفتی در اینجا ریخته اما تقریبا یقین دارم که ارزش چندانی ندارند. شاید هنگام بازگشت مقداری از آنها را جمعآوری کنم. حبیبالله میگوید اینها بعد از وزش بادهای تند زمستانی از زیر خاک بیرون میآیند و فقط مواقع نادری میشود آنها را پیدا کرد. خود ساربانها جیبهایشان را پر کردهاند از این سنگها، تا جایی که حسابی وسوسه شدم مقداری از آنها را در خورجینم بریزم. »
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | پاییز ۳۲: مجموعه داستان |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۷۳ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۹۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۲۲۹۹۰۳۱ |