روش مطالعه ادبیات و نقدنویسی
مروارید
سرورالسادات جواهریان
معرفی و بررسی کتاب روش مطالعه ادبیات و نقدنویسی
«روش مطالعه ادبیات و نقدنویسی» مثل یک کتاب آشپزیست! این کتاب توسط دو استاد ادبیات دانشگاه کاردیف، یعنی جان پک و مارتین کویل، نوشته شده تا به شما کمک کند وقتی شعر یا رمان یا نمایشنامهای را میخوانید، مثل یک سرآشپز از تمام مواد تشکیلدهندهٔ آن آگاه شوید. این کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده؛ شعر، نثر و نمایشنامه. در هرکدام از این بخشها، زیرعنوانهایی آمده که ابتدا خواننده را با تعریف کلی آن آشنا میکند و سپس، با آوردن نمونههایی از اشعار یا متون یا نمایشنامهها، به ما کمک میکند تا یک قطعهٔ ادبی را به بخشهایی کوچکتر و قابل بررسی تقسیم کنیم. در مقدمه و پیشگفتار نویسندگان کتاب روش مطالعه ادبیات و نقدنویسی، میخوانیم که هدف از نگارش این کتاب کمک کردن به هر مخاطبی برای پیدا کردن درک بهتر نسبت به یک اثر ادبیست. درحقیقت، مخاطب اصلی این کتاب دانشجویان رشتهٔ ادبیات بوده؛ اما هر خوانندهای که میخواهد یک شعر خوب را از بد تشخیص دهد و بفهمد که واقعاً ارزش ادبی آن چقدر است، میتواند کمک بزرگی از این کتاب بگیرد. نکته اینجاست که اصول مطرحشده در کتاب نه وابسته به زبان خاصیست و نه نظر شخصی منتقدان را به خواننده تحمیل میکند؛ این کتاب قواعدی کلی را بیان میکند که بهکمک آنها میتوانیم بهجز زبان فارسی، اشعاری از زبانهای موردعلاقهمان را هم بررسی کنیم و نظر شخصی خودمان را درمورد آنها ارائه دهیم. این کتاب با ترجمهٔ روان و خوانای دکتر سرورالسادات جواهریان به کوشش انتشارات مروارید، اولین بار در سال ۱۳۸۲ منتشر شد و تا سال ۹۸ به چاپ پنجم رسیده است.
روش آموزش نقد ادبی
اولین لازمهای که برای فراگیری نقد ادبی در این کتاب بیان شده، ضرورت نوشتن مقاله است. اولین فعالیتهای آکادمیک که شروع گرایش نقد را در ادبیات رقم زد، به اواسط قرن نوزدهم و دانشگاه کمبریج انگلستان برمیگردد. در آن زمان اساتید این حوزه صرفاً با استفاده از فنون زبانشناسی، علم بدیع (دستور زبان) و سخنوری، به آموزش نقد ادبی میپرداختند. این روش نقد بیشتر از اینکه خود متن را بررسی کند، به تاریخ ادبیات برمیگشت و کمتر به سمت تفسیر متن و ریزبینی در آن میشد. وقتی یک قطعه شعر بدون ذکر نام نویسندهاش به دانشجوییان داده میشد، آنها نمیتوانستد برمبنایی علمی و اصولی آن را نقد کنند و بنابراین، نقد فاقد ارزش ادبی بود. آی. ای. ریچاردز اولین کسی که با مطالعه روی نتایجی از نقدهای دانشجویان، به این نتیجه رسید که برای نقد ادبی نیاز به پایهریزی مانیفستی تازه است. این تلاشها در دههٔ ۱۹۲۰ تغییرات زیادی را پدید آورد و پیشزمینهای شد برای تحوّلات بیشتر در دههٔ ۱۹۶۰؛ زمانی که نقد ادبی با مجموعهای از مکاتب هنری و فلسفی دیگر ترکیب شد و جنبههای نظری یک قطعهٔ ادبی، بیشتر از هر زمان دیگر اهمیت پیدا کردند.
بخش اول؛ شعر
در بخش اول ابتدا «نقد عملی» تعریف میشود، لزوم نیاز به آن در جلسات و آزمونهای دانشگاهی ذکر میشود و ذهنیتی که خواننده از خودش در مقام یک منتقد خواهد داشت، به چالش کشیده میشود. یکی از نکات مهم ذکرشده در کتاب، داشتن اعتمادبهنفس کافی برای بیان نقد به یک نویسنده یا شاعر است؛ دانشجو باید به این نتیجه برسد که با استدلالهای اصولی و ادبی کافی میتواند حتی شکسپیر را نقد کند. نقد عملی دو بخش مهم دارد؛ ۱. تمرکز بر متن - و نه حواشی و پیشینههایی مثل نویسندهٔ آن و دیگر آثارش، ۲. پیدا کردن شیوهای برای استنتاج و ارزشگذاری ادبی – و نه صرفاً توجه به احساسی که در لحظه نسبت به خواندن آن شعر دارد. ممکن است یک شعر خوب با مضمونی تاریک، در زمان خوشی، حسّ خوبی به ما ندهد؛ اما این دلیل خوبی برای پایین آوردن ارزش ادبی آن نیست. در ادامهٔ این بخش، فصلهای دیگری نیز وجود دارد که با نگاه به مفاهیمی مثل درک شعر و محتوای مقالههای ادبی، دانشجو را برای نوشتن یک مقالهٔ نقد عملی آماده میکند. در انتها بخش «شعر» مروری نیز بر شیوههای مدرن نقدنویسی شده است.
بخش دوم؛ نثر
در این بخش با همان شیوه، یعنی نقد عملی روبهرو هستیم و تفاوت در متنیست که به نقد آن میپردازیم. مسئله اینجاست که بسیاری از دانشجویان، مثل بعضی منتقدین و صاحبنظرها، به نقد قطعهای از نثر اعتقاد ندارند؛ چون نمیتوان تحلیل بخشهایی از یک نثر را که بهطور اتفاقی انتخاب شده، معیار درستی برای ارزیابی کلّ نثر قرار داد. در نقد عملی شعر، ما همیشه مطالب را از هم میشکافیم تا برای رسیدن به یک نقد درست، بهوسیلهٔ برداشت شخصیمان، دوباره آنها را بههم پیوند بزنیم. شاید شعر در ظاهر فشردگی بیشتری داشته باشد، اما واقعیت این است که کاربرد زبان در نثر نیز به همان اندازه دقیق و فشرده است. بنابراین هدف نویسندگان در این بخش این است که از این طریق، ارتباطی میان نقد عملی در شعر و نثر برای خواننده ایجاد کنند و اولین قدم این است که چگونه از یک قطعهٔ نثر، برداشتی کلّی از آن داشته باشیم. سپس طریقهٔ تنظیم یک نقد ادبی در نثر مورد بررسی قرار میگیرد و مروری بر اهمیت مقالهٔ نقد عملی خواهیم داشت.
بخش سوم؛ نمایشنامه
سومین و آخرین بخش از کتاب «روش مطالعه ادبیات و نقدنویسی»، کوتاهترینشان نیز هست. این قسمت سه فصل دارد و دلیل این مسئله در تشابهاتیست که بین اصول نقد عملی در نمایشنامه، و شعر و نثر، وجود دارد. در نمایشنامه نیز باید تمام قسمتی را که در دست داریم بهعنوان یک کل درنظر بگیریم و روی سه بخش اصلی این قالب ادبی تمرکز کنیم؛ ۱. زمینهچینی، ۲. گرهافکنی، ۳. گرهگشایی. در فصل اول این بخش یاد میگیریم چگونه یک نمایشنامه را دقیق و درست بخوانیم، به نکات مهم و اصلی آن فکر کنیم و برای شروع یک مقالهٔ تحلیلی، سه اصل بالا را هدف قرار دهیم. در فصل دوم و سوم بخش نهایی نیز، تنظیم و نوشتن یک مقالهٔ نقد عملی بر نمایشنامه را میآموزیم.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | روش مطالعه ادبیات و نقدنویسی |
---|---|
نویسندگان | جان پک - مارتین کویل |
تعداد صفحه | ۲۸۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۷۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۵۸۸۱۴۸۹ |