معرفی و بررسی کتاب چشم سگ
اگر مجموعهداستانهایی که از یک تم مشابه پیروی میکنند و درونمایهٔ یکسان اما داستانهایی ناپیوسته از لحاظ خط روایی و زمان از یکدیگر دارند سلیقهٔ شماست، من «چشم سگ» را به شما معرفی میکنم که همین اسم کوتاه اما خاصش که از پایانبندی یکی از داستانهایش انتخاب شده، برای ترغیب مخاطب به باز کردن کتاب و چشم دوختن به فهرست جذابش کافیست؛ فهرستی متشکل از هفت داستان با نامهایی جالب که هرکدام دریچهای هستند به ورود جهانی مجزا از دیگری اما دارای شباهتهایی غمگین.
اندوه مشترک هفت داستان
این مجموعه که توسط خانم «عالیه عطایی» نویسندهٔ اهل افغانستان ساکن ایران نوشته و توسط نشر «چشمه» منتشر شده است، دارای هفت داستان کوتاه است که به ترتیب عبارتند از: «شبیه گالیله»، «پسخانه»، «شب سمرقند»، «ختم عمه هما»، «سی کیلومتر»، «اثر فوری پروانه» و «فیل بلخی». اگرچه داستانها هرکدام موضوع و جهانی متفاوت از یکدیگر دارند و شخصیتها، مسیری متفاوت از دیگری را میپیمایند، اما آنچه آنها را به یکدیگر وصل نگه میدارد، پدیدهای است به نام «مهاجرت»؛ که شاید در بسیاری از داستانها بتوان آن را اندوه مشترک شخصیتها دانست.
درام به اندازه
اما باوجودیکه داستانها گاهی حالتی دراماتیک نیز به خود میگیرند، اما هدف عطایی این نبوده که اشک مخاطب را بهخاطر مهاجرین افغانستانی و سرگذشتهای گوناگون و آنچه از سر گذراندهاند، دربیاورد و بهعبارتی، دلسوزی مخاطب را تحریک کند. او در هر داستان، با توجه به تجربهٔ زیستهٔ خودش و البته نگاه ریزبین و دقیقش نسبت به جزئیات گوناگون، دنیایی منحصر به فرد خلق کرده که شخصیتها هرکدام با مشکلات زندگی خودشان دستوپنجه نرم میکنند و جهانبینیهای متفاوتی هم از یکدیگر دارند؛ اما آنچه روی تمامی این مشکلات سایه انداخته و احاطهشان کرده است، همان مفهوم مهاجرت است. مهاجرتی که شاید خوانندهٔ بیرون از دایرهٔ آن، تصور کند آنقدرها هم برای مردم افغان دردناک و آزاردهنده نیست چون جدا از مرزهای جغرافیایی، همچنان در جایی هستند که میتوانند زبانشان را حفظ کنند؛ اما این زبان مشترک خیلی جاها نجاتبخش نخواهد بود و برعکس، مایهٔ درد و آزار هم میشود.
هفت قصه از آدمهای عادی
نثر عطایی، روان و گیراست. او معمولاً شروعهای خوبی برای هر داستان انتخاب کرده و توی همان دو سه خط اول، مخاطب را در دنیای داستانش گیر میاندازد و از جلوی چشمهای او، آن تصویر آشنایی که از مهاجر افغان ترسیم شده را کنار میزند و مخاطب را با یک تصویر واضح، زنده و پر از جزئیات آشنا میکند؛ تصویری که گاهی یک مهاجر ثروتمند است، گاهی شخصیتی است فرعی و نادیده گوشهٔ یک داستان، گاهی دختری است که ازدواج راه نجاتش از رنج دیگری بودن نشده و بدتر او را به انزوا و حاشیه کشانده است، و گاهی هم زنی است جاسوس و سرگردان در جغرافیاهای گوناگونی که هیچکدام پناهش نمیدهند. اگر دنبال قهرمانبازی و پیدا کردن شخصیتهایی اغراقشده و پایانبندیهایی دراماتیک و فضایی هستید، سراغ چشم سگ نروید. کتاب پر است از جهانهای کوچک و گوناگون آدمهایی معمولی، که به زحمت میتوانند قهرمان داستان زندگی خودشان باشند. آدمهایی معمولی که درگیر اتفاقاتی از جنس زندگی میشوند و نمیتوانند مثل رمانهای عامهپسند، با چسبیدن به یک حادثه یا اتفاق ناگهان دنیایشان را عوض کنند. آنها تا انتها معمولی باقی میمانند و در جهانی زیست میکنند که ما تنها یک برش از آن را به اندازهٔ ده دوازده صفحه میخوانیم و بعد وارد جهان تازهای میشویم، بیآنکه نتیجهگیری اخلاقی یا پایان قطعی و ثابتی برای داستانها تعریف شده باشد؛ درست مثل زندگی واقعی.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | چشم سگ: مجموعه داستان |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۴۹ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۴۶ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۰۱۰۵۸۰۰ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
چشم سگ مجموعه داستانهایی با یک درونمایه است که از نظر خط روایی به هم پیوسته نیستند. عنوان این داستانها با فضای رئالیستی عبارتاند از «شبیه گالیله»، «پسخانه»، «شب سمرقند»، «ختم عمه هما»، «سی کیلومتر»، «اثر فوری پروانه»، «فیل بلخی». نویسندهٔ این مجموعه خانم عالیه عطایی اهل افغانستان و ساکن ایران است و توسط نشر چشمه به چاپ رسیده. داستانها موضوعی متفاوت از یکدیگر دارند اما وجه اشتراک آنها مهاجرت است. داستانها پیرامون مسائل هم وطنان افغان عالیه عطایی و مهاجرت آنها شکل میگیرد. او از تجربهٔ شخصی خودش برای خلق این کتاب استفاده کرده است و از مشکلات و سختیهای آن سخن گفته. تسلط عطایی به فرهنگ ایران و افغانستان موجب شده تا مخاطبان در هر دو کشور ارتباط خوبی با کتاب برقرار کنن. نگاه جسورانه و نثر روان و رسا و زیبایی کلام عطایی به ما کمک میکند که درک بهتری از رنجها و سختیهایی که مهاجران افغان کشیدهاند داشته باشیم. او در ابتدای داستان موفق به جذب خواننده برای خواندن ادامهٔ کتاب میشود و مخاطب را در داستانش درگیر میکند. این کتاب قهرمانی ندارد، و زندگیهای آدمهای معمولی در جهانهای کوچکشان را به تصویر میکشد و تا انتها به همین صورت است. هر آنچه در کتاب اتفاق میافتد درست مثل یک زندگی واقعی است.