لیست چاپهای دیگر
(۳)معرفی و بررسی کتاب درخت بخشنده
کتاب درخت بخشنده یک کتاب داستانی رمانتیک و بینظیر است که مخاطب آن در گروههای سنی مختلف از جمله کودکان و بزرگسال میباشد.
معرفی کتاب درخت بخشنده
درخت بخشنده، کتابی است مصور که مخصوص کودکان نوشته شده است. این کتاب توسط آقای شل سیلور استاین اهل کشور آمریکا و متولد شیکاگو نگاشته شده است، همچنین توسط خود نویسنده نیز تصویر سازی شده است. کتاب درخت بخشنده در سال ۱۹۶۴ برای اولین بار توسط انتشارات هارپراند راو، منتشر شده است. این کتاب از جمله حاشیه دارترین کتابهایی است که در حوزه ادبیات کودکان برای آنها نوشته شده است. کتاب پس از انتشار توانست به یکی از شناخته شدهترین کتابهای نویسنده شل سیلور استاین تبدیل شود که به زبانهای مختلفی در دنیا بهترجمه گماشته شد.
همانطور که گفتیم این کتاب به یکی از حاشیه دارترین کتابهای حوزه ادبیات تبدیل شد. دلیل این اتفاق هم میتواند برداشتهای متفاوت دو گروه باشد که گروه اول معتقد هستند که رابطه بین درخت و کاراکتر قصه ما یعنی پسرک مثبت است، به این مفهوم که در رابطهای که درخت با پسرک دارد، درخت برای پسرک ایثارگری میکند. اما در عقیده دسته دوم، رابطه بین پسرک و درخت یک رابطه منفی است، به این مفهوم که در این رابطه، پسرک از درخت سوء استفاده میکند.
معرفی نویسنده کتاب درخت بخشنده
همانطور که گفتیم، نویسنده کتاب درخت بخشنده، آقای شل سیلور استاین، نویسنده آمریکایی تبار میباشد. سیلور استاین در سال ۱۹۵۰ با فراخوانده شدن به ارتش آمریکا، فعالیتهای هنری خود را با نقاشی کارتونی برای بعضی از مجلات مانند استارس، پاسیفیک و استریپس شروع کرد. از ویژگیهای او، استعداد ذاتی وی در نوشتن و نقاشی بود. به معنای دیگر طبق گفته وی، نقاشی و نوشتن، تنها کارهایی بود که در آنها موفق عمل میکرد.
خلاصه کتاب درخت بخشنده
اگر بخواهیم خلاصهای از این داستان بگوییم میتوان گفت:
داستان با یک درخت که دوست پسر دارد شروع میشود. پسر هر روز به بازی مشغول میشود. او برگهای درخت را جمع میکند، از شاخههایش صعود میکند و سیبهایش را میخورد. وقتی که پسر خسته میشود، او به تنه درخت میخورد و هر دو خوشحال هستند. این پسر بزرگتر شده و رابطه عاشقانهای برقرار میکند. به همین دلیل وقت گذاشتن برای درخت را متوقف میکند. یک روز هنگامی که پسر به دیدن درخت میآید، درخت او را به بازی دعوت میکند اما او نمیخواهد بازی کند. او پول میخواهد. درخت شاخهها و میوههای خود را در اختیار او میگذارد. درخت خوشحال است. با گذشت زمان پسر پیرتر میشود و اجزای درخت را میبرد. وقتی پسر بعد از گذشت زمان بسیار پیر شده برمی گردد. درخت عذرخواهی میکند که چیزی برای دادن ندارد، اما پیرمرد میگوید که تمام نیاز او یک مکان آرام برای نشستن و استراحت است. درخت افتخار دارد تا پره خود را ارائه دهد، و پسر نشسته است تا استراحت کند. درخت خوشحال است و داستان تمام شده است.
کتاب درخت بخشنده
در این کتاب بینظیر داستان در طبیعت و در فضایی آرام و کودکانه شکل میگیرد و کم کم خواننده را وارد دنیای بزرگتری میکند. در این داستان، درخت نماد طبیعت، ایثار، بخشندگی و وفاداری است و بالعکس، پسرک نماد بیمهریها و بیوفاییهای پسرک به طبیعت میباشد. شل سیلور استاین، عمده شهرت خود در رابطه با نویسندگی ادبیات کودکان را به همین کتاب درخت بخشنده مدیون است. درخت بخشنده، داستان بین دو شخصیت است. دو شخصیتی که یکی (درخت) میبخشد و دیگری (پسرک) آن را میستاند. درختی که اجزای خود را (شاخه، میوه، سایه) اش را در اختیار وی میگذارد و حتی کنده درخت هم باعث شادی پسرک داستان درخت بخشنده میشود.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | درخت بخشنده |
---|---|
تعداد صفحه | ۵۶ |
قطع | جیبی |
نوع جلد | گالینگور |
وزن | ۱۸۰ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۸۰۲۷۷۶ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
اینکه در زندگی، شخصی را داشته باشیم که برایمان فداکاری کند و ما را از خودش هم بیشتر دوست داشته باشد آرزوی همهٔ ماست. اما اگر این رابطه یک جانبه باشد تبدیل به سوء استفاده میشود و ممکن است به آن شخص ضربهٔ بزرگی وارد کند. این موضوع دقیقا حاشیهای است که در مورد داستان درخت بخشنده مطرح شده است. درخت بخشنده داستانی مصور است که نویسندگی و تصویرسازی آن توسط شل سیلور استاین صورت گرفته. این کتاب در سال ۱۹۶۴ توسط انتشارات هارپراند راو به چاپ رسید و از آن دست کتابهای کودکی شد که حاشیه زیادی به دنبال داشت. برخی از این جنبه به داستان نگاه کردند که کتاب از ایثار و فداکاری درخت میگوید و برخی از سوء استفاده پسر از درخت گفتند. ماجرا از رابطه خوب پسربچهای با یک درخت آغاز میشود. پسر با درخت بازی میکند، برگهایش را جمع میکند از میوههایش تغذیه میکند و همه چیز بینشان خوب است. اما این تا زمانیست که پسر رابطهای عاشقانه پیدا میکند. او دیگر برای درخت وقت نمیگذارد و رابطهشان کمرنگ میشود. روزی پسر پیش درخت میآید و درخت به او پیشنهاد میکند که باهم بازی کنند اما پسر پول میخواهد. درخت میوههایش را به او میدهد و از این کار خود خوشحال است. این قضیه ادامه پیدا میکند تا پسر تبدیل به پیرمردی میشود و به پیش درخت میآید و جایی برا نشستن میخواهد و این بار هم درخت با از خودگذشگی به پسر کمک میکند و از این بابت خوشحال است…