نبرد من

کتاب «نبرد من» توسط «آدولف هیتلر» رهبر حزب نازی آلمان، در سال ۱۹۲۵ نوشته شده بود که استقبال چندانی از آن نشد اما زمانی که هیتلر به قدرت رسید بسیار پرفروش شد و تا سال‌ها در مدارس آلمان تدریس می‌شد. این کتاب در ایران توسط «فرشته اکبرپور»ترجمه و توسط «انتشارات نگاه» چاپ و منتشر شده است.

این کتاب از قویترین و تاثیرگزارترین آثار قرن بیستم به شمار می‌رفت به طوری که به آن انجیل نازیسم می‌گفتند. بعد از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم و خودکشی هیتلر چاپ نبرد من تا ۷۰ سال ممنوع شد. به گفته ناشر کتاب «نبرد من تنها کتابی است که بعد از جنگ جهانی دوم انتشار آن در آلمان ممنوع شد چون هیتلر در این کتاب افکار و نظریه‌هایش را تئوریزه کرده بود. »

عنوان اصلی کتاب که توسط هیتلر انتخاب شده «چهار سال و نیم نبرد در برابر دروغ، حماقت و بزدلی» بود. که «مکس آمال» ناشر نازی این عنوان را خیلی طولانی و پیچیده می‌دانست و آن را به «نبرد من» تغییر داد.

هیتلر که بود و چه کرد؟

سوال بالا را می‌توان در مورد هر کدام از شخصیت‌های بزرگ سراسر دنیا پرسید و در مورد زندگی‌شان کنجکاو شد. کتاب «نبرد من» شما را در فصل اول با زندگی هیتلر از دوران کودکی و جوانی‌اش آشنا می‌کند و در بخش دوم شما با ایده‌ها و تفکرات و عقاید هیتلر آشنا خواهید شد. شاید شما هم هیلتر را بعد از خواندن این کتاب یک نژاد پرست افراطی خطاب کنید چرا که او منشا فساد اخلاقی را یهودیان می‌دانست و نفرتی که در هیتلر وجود داشت کاملا توسط کلمات این کتاب به مخاطب القا می‌شود و پس از منتشر شدن آن؛ باعث به وجود آمدن حادثه هولوکاست شد.

هیتلر در این کتاب تقریبا در مورد همه چیز نوشته است. موضوعاتی مثل تئاتر، آموزش، روش‌های  تبلیغات،   مهارت خواندن، تاریخ،   ادبیات، ازدواج و ایده‌های خود را در مورد آن‌ها بیان می‌کند. این کتاب به طور کلی بیان‌گر اندیشه‌های سیاسی هیتلر و حزب ناسیونال سوسیالیسم  است.

۱۵ فصل از زندگی هیتلر

کتاب نبرد من، شامل دو بخش اصلی است که هر کدام از این بخش‌ها به ۱۵ فصل تقسیم شده‌اند و برای اینکه اطلاعات به صورت جزئی‌تر به مخاطب ارائه شود هر کدام از فصل‌ها شامل چندین بخش می‌شود.

بخش اول این کتاب با ۱۲ فصل، شامل این سرفصل‌ها است:

۱.          «در خانه پدری»

۲.          «سال‌های تحصیل و درد و رنج در وین»

۳.          «تاملات سیاسی حاصل از اقامت در وین»

۴.          «مونیخ»

۵.          «جنگ جهانی»

۶.          «تبلیغات جنگ»

۷.          «انقلاب»

۸.          «آغاز فعالیت سیاسی من»

۹.          «حزب کارگر آلمان»

۱۰.  «چرا رایش دوم از هم پاشید»

۱۱.  «نژاد و مردم»

۱۲.  «نخستین مرحله در گسترش حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان»

بخش دوم این کتاب با عنوان جنبش ناسیونال سوسیالیستی شامل ۱۵ فصل است:

۱.          «جهان بینی و حزب»

۲.          «دولت»

۳.          «شهروندان و اتباع دولت»

۴.          «شخصیت و آرمان دولت مردم»

۵.          «جهان بینی و سازمان»

۶.          «نخستین دوره مبارزه ما»

۷.          «ستیز با نیروهای سرخ»

۸.          «نیرومند هنگامی که تنهاست نیرومندتر است»

۹.          «مفاهیم بنیادی مرتبط با ماهیت و سازمان گروه‌های ضربت»

۱۰.  «نقاب فدرالیسم»

۱۱.  «تبلیغات و سازمان»

۱۲.  «مسئله اتحادیه‌های کارگری»

۱۳.  «سیاست پس از جنگ آلمان در قبال اتحادیه‌ها»

۱۴.  «سیاست آلمان در اروپای شرقی» و «درسی آموزنده برای آینده»

۱۵.  «حق دفاع از خود»

اینها عناوین مطالب منتشر شده در این کتاب است.

نبرد من کتابی نوشته شده در زندان

هیتلر قسمت اول این کتاب، بخش‌هایی که مربوط به گذراندن روزگار در زندان است را برای منشی خود «رودولف هس» تعریف می‌کند و این گفته‌ها توسط منشی‌اش نوشته می‌شد. «هس» که بعدها به عنوان معاون هیتلر مشغول به کار شد، سومین شخصیت مهم حزب نازی بعد از هیتلر و گورینگ بود.

در مقدمه مترجم انگلیسی این کتاب نوشته شده که: «پاره نخست این کتاب زمانی نوشته شد که نویسنده در دژی نظامی در باواریا زندانی بود. او چگونه راهی دژ شد و به چه دلیل؟ پاسخ به پرسش مهم است، زیرا این کتاب با رویدادهایی سر و کار دارد که نویسنده را دچار این گرفتاری کرد و به این دلیل که نویسنده زیر فشارهای عاطفی ناشی از وقایع  تاریخی  روزگار خود این کتاب را نوشته است. آن زمان، دوره خواری و تحقیر آلمان و تا حدودی ادامه رویدادهایی بود که کمابیش در یک قرن گذشته رخ داده بود؛ این دوره از هنگامی آغاز می‌شود که  ناپلئون امپراطوری کهن آلمان را تکه پاره کرد و سربازان فرانسوی تقریبا سراسر آلمان را به اشغال درآوردند. »

با خواندن این کتاب متوجه خواهید شد که در شب هشتم نوامبر در برگر اوکلر نشستی برگزار می‌شود. انجمن‌های وطن پرست باواریا منتظر هستند که دکتر فون کاهر، نخست وزیر، بیانیه رسمی خود را بخواند که در واقع حکم استقلال باواریا و جدایی آن از جمهوری آلمان است. هنگامی که فون کاهر مشغول سخنرانی است، هیتلر به همراه لودندورف وارد تالار می‌شود و نشست به هم می‌خورد. … روز بعد دسته‌ای از نازی‌ها به رهبری هیتلر و لودندروف به نفع تظاهر کننده‌ها در حمایت از اتحاد ملی، خیابان‌ها را اشغال می‌کنند. … در این تظاهرات ارتش بنای شلیک می‌گذارد و تعدای کشته و زخمی می‌شوند. هیلتر در حالی که روی سنگفرش خیابان افتاده و استخوان‌ترقوه‌اش شکسته به همراه چند نفر از دوستانش دستگیر و در دژ نظامی لندزبرگ ام‌لیش به مدت ۱۳ ماه زندانی می‌شود.

رویای کودکی هیتلر؛ اتحاد همه ایالات آلمان

بخش دوم این کتاب بعد از آزادی هیتلر نوشته شده است. زمانی که هیتلر هنوز به قدرت نرسیده بود.

هیتلر در این کتاب تصویری از افکار و ایده‌هایش را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. پس از سقوط ناپلئون، جنبشی برای متحد کردن دوباره ایالت‌های آلمان در یک امپراتوری به راه می‌افتد. ولی اولین کار قطعی برای رسیدن به چنین هدفی پایه گذاری دومین امپراتوری آلمان در سال ۱۸۷۱، بعد از جنگ فرانسه و پروس بود. با این همه، این امپراتوری شامل سرزمین‌های  آلمانی زیر سلطه پادشاهی هابسبورگ نمی‌شد. این سرزمین‌ها به اتریش آلمان معروف بودند. رویای بیسمارک اتحاد اتریش آلمان با امپراتوری آلمان بود؛ ولی تا قبل از سال ۱۹۳۸ که هیتلر به این رویا جامه عمل بپوشان یک رویا باقی مانده بود. اتحاد همه ایالت‌های آلمان در یک رایش واحد، ویژگی بارز میهن پرستی و سیاست مداری آلمانی برای بیشتر از یک قرن یکی از آرمان‌های هیتلر از زمان کودکی بود.

هیتلر می‌توانست یک نقاش باشد یا یک معمار چیره دست

در فصل دوم این کتاب که «سال‌های تحصیل و درد و رنج در وین» عنوان دارد، می‌خوانیم که هیتلر بعد از درگذشت مادرش پیشرفت و ادامه سرنوشتش را در نقاشی و بعد معماری می‌دید.

«درجریان ماه‌های آخر بیماری مادرم برای شرکت در امتحان ورودی آکادمی هنرهای زیبا به وین رفتم. با بسته بزرگ  طرح‌هایی که به همراه داشتم، یقین داشتم که کاملا به آسانی در امتحان ورودی قبول خواهم شد. در ریل شول از هر جهت بهترین دانشجوی کلاس طراحی بودم. … استعدادم در طراحی و به ویژه در شاخه‌هایی از طراحی معماری بیش از نقاشی است. … در عین حال علاقه من به معماری پیوسته رو به فزونی می‌رفت. »

در ادامه متن و با خواندن گفته‌های هیتلر متوجه خواهید شد که چه اتفاقب باعث شد هیتلر به جای معمار شدن، تبدیل به یک دیکتاتور شد.

نبرد من پایه و اساسی برای قدرت گرفتن

هیتلر در این کتاب نوشته که وسعت کشور باید بیشتر شود تا قدرت آن‌هم افزایش پیدا کند و…  نظرات هیتلر در این کتاب به این خاطر بیشتر به دل مردم نشست که بعد از جنگ جهانی اول آلمان به شدت تحقیر شد و کشور اوضاع نابسامانی داشت و این سخنان امیدوارانه باعث به وجود آمدن هرج و مرج شد. به طوری که مردم به صورت گوش به فرمان دستورات هیتلر را اجرا می‌کردند.

هیتلر با توضیحاتی که از افکار و ایده‌هایش در کتاب می‌نویسد باعث می‌شود توجه بسیاری از افراد به او و تفکرات جلب شود. هیتلر در این کتاب از ایده‌های  انقلابی  خود صحبت کرده و از اینکه می‌تواند یک ناجی باشد. او در این کتاب هرگز از دوران فقر و تنگدستی صحبتی به میان نیاورده، از نظر هیتلر شخصیت قوی و انقلابی با صحبت در مورد مشکلات باعث می‌شود که شخصیت ضعیفی به نظر برسد.

«وقتی ملتی از اشتباهاتی که مرتکب شده رنج می‌برد و در برابرش سر تسلیم فرود آورد و می‌داند که با ناتوانی تمام تسلیم‌شده و تنها بهانه‌اش این است که غیر از تسلیم شدن چاره‌ای ندارد و کاری از دستش ساخته نیست؛ به‌طور مسلم چنین نسلی و ملتی محکوم به زوال و نابودی است. »