معرفی و بررسی کتاب ازدواج آقای میسیسیپی
نمایشنامهٔ ازدواج آقای میسیسیپی از آن دسته نمایشنامههایی است که مخاطب خاص لازم دارد. ساختار غیر خطی و بهم ریخته، ماجراهای بیسر و ته، شخصیتهای نمادین و جملات پر معنا، همگی سعی دارند مفهومی را نمایش بدهند که در ذهن نویسندهٔ خوش قلم آن یعنی فریدریش دورنمات وجود دارد. این نمایشنامه راجع به شخصیتهایی است که هر یک به نوبهٔ خود قصد دارند دنیا را تغییر دهند. آقای میسی سی پی، یک کاپیتالیست که به اجرای قوانین سختگیرانه اعتقاد دارد و میخواهد عدالت موسی را به شهر برگرداند؛ سنت کلود، که یک کومونیست است و قصد دارد دنیا را از شر ثروت خصوصی نجات دهد و کنت اوبلوهه، یک پزشک مسیحی که میخواهد دنیا را با عشق نجات دهد و در واقع، یک لیبرالیست است. ما در ادامه، به معرفی فریدریش دورنمات میپردازیم و سپس شما را با محتوای نمایشنامه آشنا خواهیم ساخت. این نمایشنامه در حال حاضر توسط نشر قطره و با ترجمهٔ حمید سمندریان به چاپ رسیده است.
فریدریش دورنمات
فریدریش دورنمات در سال ۱۹۲۱ در سوییس متولد شد. او یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین نمایشنامهنویسها و رماننویسهای آلمانیزبان است. او در آثار خود، مسائل و مضامین مختلفی را نقد میکند. از جمله آثار او میتوان به ملاقات بانوی سالخورده، کشمکش بر سر سایهٔ خر، عدالت، سوءظن و… اشاره کرد.
کل ماجرا در یک اتاق
کل داستان نمایشنامه در یک اتاق رخ میدهد. اتاقی که یک میز گرد در آن وجود دارد و تعدادی مبلمان نیز در اطرافش قرار دارد. در اطراف آن، افراد مختلفی حضور دارند. یک زوج متاهل (آناستازیا و آقای میسیسیپی) در آنجا حضور دارند. آقای میسیسیپی، دادستان سختگیری است که میخواهد قانون موسی را دوباره اجرا کند، به سیستم سرمایهداری اعتقاد دارد و افتخار میکند که قبلاً ۳۵۰ حکم اعدام را اجرا کرده است. آناستازیا و میسیسیپی هر دو از یک خیانت رنج میبرند و هر دو همسر خود را با سم مسموم کردهاند. جالب اینجا است که همسر آناستازیا، با همسر آقای میسیسیپی رابطه داشته است. این دو به خاطر مجازات گناه مسموم کردن همسر خود، با یکدیگر ازدواج کردهاند. در این میان، فردریک رنه سنت کلود کمونیست نیز وجود دارد که میخواهد میسیسیپی را در انقلاب خود دخیل کند، اما او از شرکت در چنین انقلابی امتناع میورزد. یک پزشک به نام کنت اوبلوهه نیز در این میان وجود دارد که قلباً به آناستازیا علاقه داشته و علاوه بر این، تمام ثروت خود را وقف کرده تا یک بیمارستان در جنگلی در بورنئو بسازد. جایی که همه گرفتار بیماریهای گرمسیری هستند. کنت اوبلوهه، با وجود اینکه قلب پاکی دارد، خودش نیز برای درمان بیماران کارش به همانجا کشیده و بعد از دیدن اینکه بیمارستانش به مرکز فروش نارنج تبدیل شده، مست و بیمار به زادگاهش بازگشته است. در همین حال، انقلاب سنت کلود به شکست میانجامد. پس سراغ معشوق سابق خود آناستازیا میآید و پیشنهاد میکند که با او فرار کند و برای انقلاب بعدی او مفید باشد. ما در اینجا متوجه ذات واقعی آناستازیا نیز میشویم. آناستازیا که نمیخواهد همسرش از این موضوع بو ببرد، کلود را با قهوه مسموم میکند، کلود نیز همزمان با نوشیدن قهوه، توسط قاتلان قراردادی مورد اصابت گلوله قرار میگیرد. جالب اینجا است که به خاطر ساختار پستمدرن و غیرخطی نمایشنامه، اولین صحنهای که در نمایشنامه مشاهده میکنید، قتل سنت کلود است. سپس خود او بلند میشود و با مخاطب نمایشنامه شروع به صحبت میکند.
کنت اوبلوهه به مثابه دون کیشوت
در پایان نمایشنامه کنت اوبلوهه به عنوان دون کیشوت ظاهر میشود. او همواره مانند سایر کاراکترها در تلاش است که دنیا را تغییر دهد و با شر مبارزه کند. ولی مبارزه با شر او را با خودش سرنگون میکند. پس نمایشنامه را با گفتن این جملات به پایان میرساند:
یک کمدی ابدی،
که نور درخشان لطف خداوند،
بر ضعف و ناتوانی ما پرتو افکن است.
در ظاهر، سه دیوانه در نمایشنامه وجود دارند که عاشق آناستازیا هستند و هر سه برای رسیدن به او تلاش میکنند. در همین حال، هر سه برای تغییر دنیا نیز دست به اقداماتی میزنند. اما در واقع، کسی پیروز است که هیچ کاری انجام نمیدهد. این شخص کسی نیست جز خود آناستازیا، که به بهشت و جهنم اعتقادی ندارد و کاری هم به کار بقیهٔ انسانها ندارد. او زنی است که کاملا در لحظه زندگی میکند و در آخر نیز، بدون اینکه اذیت شود به زندگی پایان میدهد.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | ازدواج آقای میسیسیپی |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۶۰ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۸۲ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۱۱۹۰۰۶۳ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
ازدواج آقای میسیسیپی نمایشنامهای اثر فریدریش دورنمات است که داستان آن غیر خطی و به هم ریخته است. نویسنده این کتاب را با جملات پرمعنا و شخصیتهای نمادین زینت داده و داستان را تماما در یک اتاق روایت کرده. آقای میسیسیپی یک کاپیتالیست است که قصد دارد عدالت موسی را بازگرداند و این کار را با اجرای احکام سخت گیرانهٔ قانون انجام دهد. او به این قضیه که حکم اعدام ۳۵۰ نفر را صادر کرده است میبالد. آناستازیا شخص دیگری است که در اتاق حضور دارد. او همسر آقای میسیسیپی است. این دو همسرهای خود را مسموم کردهاند و ازدواجشان را مجازات این گناه میدانند. فردریک رنه سنت کلود کمونیست است و میخواهد ثروت خصوصی را از بین ببرد. کنت اوبلوهه دیگر شخص حاضر در این اتاق است که یک پزشک است و پیشترها عاشق آناستازیا بوده. آقای کلود در انقلابش شکست میخورد و تصمیم میگیرد پیش معشوقهٔ سابقش آناستازیا برگردد و در انقلاب بعدیش از او کمک بگیرد. آناستازیا برای اینکه همسرش از ماجرا باخبر نشود کلود را مسموم میکند. این نمایشنامه پست مدرن با کنار هم گذاشتن تکههای آن تبدیل به یک روایت منسجم میشود. در ایران این نمایشنامه توسط حمید سمندریان ترجمه شده است و نشر قطره آن را به چاپ رسانده است.