مرد جعبه‌ای

«این یادداشت‌های یک مرد جعبه‌ای است. من این گزارش را از توی یک جعبه شروع می‌کنم. یک جعبهٔ مقوایی که وقتی آن را روی سرم می‌گذارم تا پایین کمرم می‌رسد. یعنی در این مقطع زمانی مرد جعبه‌ای من هستم. یک مرد جعبه‌ای که توی جعبه‌اش، شرح حال یک مرد جعبه‌ای را ثبت می‌کند.» «مرد جعبه‌ای» اثر وهم‌انگیز و غریبی دربارهٔ مردی است که تجمل یک زندگی معمول را کنار می‌گذارد و در عوض با پوشیدن جعبه‌ای آوارهٔ شهر می‌شود. او در خیابان‌های توکیو زندگی را می‌گذراند و همزمان به‌شکل دیوانه‌واری می‌نویسد. او چیزی را وصف می‌کند که از سوراخ جعبه می‌بیند و یا شاید تصور می‌کند که می‌بیند. او از مرد مرموزی می‌نویسد که با اسلحه به او شلیک می‌کند، از پرستاری جوان و جذاب و از دکتری که می‌خواهد مرد جعبه‌ای باشد. رمان «مرد جعبه‌ای» روایتی است ناب و شگفت دربارهٔ ماهیت هویت. کوبو آبه در کتاب «مرد جعبه‌ای»، اگرچه قالب سوررئال را برای روایت آنچه در ذهنش گذشته، برگزیده است اما باز هم خواسته یکی از معضلات جامعهٔ جهانی و البته جامعهٔ پیشرفتهٔ ژاپن را به بوتهٔ نقد بکشد و به مخاطبان آثارش گوشزد کند که نباید در برابر رویدادهایی از این دست بی‌تفاوت باشند. بی‌شک «مرد جعبه‌ای» قصه‌ای است جذاب و پرکشش که خواننده را به لایه‌های عمیق تفکر دربارهٔ معضل بی‌خانمان‌ها دعوت می‌کند.