معرفی و بررسی کتاب تاریخ بیهقی
کتاب «تاریخ بیهقی»، اثری است که مطابق انتظار و بر اساس نام خود، در ژانر تاریخی جای میگیرد. احتمالا همهٔ شما با این کتاب آشنا هستید و علیالخصوص ماجرای حسنک وزیر آن را در کتابهای درسی ادبیات دبیرستان خواندهاید. اما کار جالبی که انجام شده این است که نویسندهای به نام مژگان شیخی تصمیم گرفته تا گلچینی از تاریخ بیهقی بلندبالا –که در حدود هزار صفحه طول دارد- را در کتابی دیگر بیاورد.
شیخی در این راه از تصویرگری به نام غزاله بیگدلو هم کمک گرفته است و نقاشیهای این تصویرگر از اتفاقات تاریخ بیهقی، باعث شده تا کتاب از آنچه که بوده هم سادهخوانتر و جذابتر به نظر بیاید؛ درواقع گرچه که خود تاریخ بیهقی مملو از شیرینی است، اما این کتاب از شیرینی و جذابیت بیشتری برخوردار است. برای مثال اگر تردید دارید که خرید کتاب تاریخ بیهقی را در دستور کار قرار دهید یا نه؛ میتوانید ابتدا این نسخه را خریداری کنید که وقت و هزینهٔ کمتری از شما میگیرد، سپس سراغ خرید اصل کتاب بروید.
این نسخه در سری قصههای شیرین ایرانی نشر مهرک –که از زیرشاخههای نشر بزرگ سورهٔ مهر به شمار میآید- به چاپ رسیده است. تاریخ بیهقی مژگان شیخی، مشتمل بر ۷۲ صفحه از قطع رقعی است که با جلدی شومیز مزین شده است. نسخهای که به تازگی و در سال ۱۳۹۸ هجری شمسی به چاپ رسیده است؛ تقریبا ۹ قرن بعد از تاریخ نگارش کتاب اصلی (۴۷۰ ه ق)
خرید کتاب تاریخ بیهقی را به چه افرادی پیشنهاد میکنیم؟
همانطور که در بالا هم گفتیم، این نسخه از تاریخ بیهقی، نسخهای کامل نیست و بیشتر مانند یک پروپوزال یا پیشخوان از کتاب اصلی عمل میکند. در این کتاب که کمتر از صد صفحه را داراست، مجموعا هشت داستان جذابتر تاریخ بیهقی به عنوان نمونهٔ مطالعهٔ مخاطبان آورده شده است. در حالی که کتاب اصلی تاریخ بیهقی مشتمل بر ۳۰ جلد اثر بوده که حدود ۵ جلد از آن اکنون در دسترس ما قرار دارد.
موضوع کتاب تاریخ بیهقی
تاریخ بِیهَقی که با نام تاریخ مسعودی هم شناخته میشود، اثری از ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی است. کتابی که موضوع اصلیاش درمورد تاریخ پادشاهی مسعود غزنوی و کلا دودمان غزنویان است؛ اما درمورد سایر سلسلههای قبلی یا همجوار منطقه اعم از صفاریان، سامانیان و… نیز به بحث میپردازد و کتاب جامعی به شمار میآید. باید در نظر داشته باشیم که این کتاب را با کتاب «تاریخ بیهق» اشتباه نگیریم. کتابی که اثر یکی از نوادگان نسل بیهقی است و به تاریخ جغرافیایی این منطقه در دوران سلجوقیان میپردازد. جالب است بدانید که خود بیهقی نام کتابش را تنها «تاریخ» گذاشته بود؛ اما بعدها با نامهای مختلفی اعم از تاریخ ناصری، تاریخ مسعودی، تاریخ آل ناصر، تاریخ آل سبکتگین، جامعالتواریخ، جامع فی تاریخ سبکتگین و مُجَلدات از آن یاد شده است.
آشنایی با مژگان شیخی، نویسندهٔ این نسخه از کتاب
البته که نام بردن از مژگان شیخی به عنوان نویسندهٔ این کتاب درست نیست؛ چون او به نوعی به گردآوری و گلچین اثر ابوالفضل بیهقی پرداخته است؛ اما بنا به عرف و اینکه شیخی بعضی از قسمتها را سادهسازی کرده و بازنویسی نموده است، به سراغ آشنایی او میرویم. این نویسنده، یکی از مترجمان آکادمیک زبان انگلیسی معاصر است. او فعالیت ادبی خودش را از دههٔ شصت و با نوشتن داستان بلبل نوک طلا و باغ آرزوها آغاز کرده است. شیخی جزو نویسندههایی است که همزمان در گونههای مختلفی اعم از ترجمه، نگارش، حوزهٔ کودک و نوجوان، حوزهٔ بزرگسال، سینما و… فعالیت کرده است. او تا به حال بیش از ۱۵۰ عنوان مکتوب را تالیف کرده و به چاپ رسانده است؛ در همین راستا میتوانیم از او به عنوان یکی از مشهورترین نویسندگان حال حاضر ایران یاد کنیم.
جملاتی از کتاب تاریخ بیهقی
اولین چیزی که بسیاری از مردم را از سلطان مسعود دلسرد کرد، پس گرفتن هدیهها و انعامهایی بود که برادرش به خیلیها داده بود. ماجرا از این قرار بود که سلطان مسعود حکومت را به دست گرفت و پادشاه شد. قبل از او برادرش محمد فرمانروا بود. یکی از مشاوران سلطان مسعود، بوسهل زوزنی بود. در همان روزهای اول فرمانروایی، او و دیگران به سلطان مسعود گفتند که برادرتان وقتی به تخت پادشاهی نشست، هدیهها و انعامهای زیادی به مردم داد. هرکس طرفدارش میشد و به جمع او درمیآمد، پاداش میگرفت. این مالها، بیشتر از هفتاد هشتاد هزار درم میشود. ترکها، تازیکها، لشکریان و خیلیهای دیگر، هدیهها و انعامهای زیادی گرفتهاند. بهتر است که این مالها را از آنها پس بگیرید. سلطان مسعود وقتی این حرفها را شنید، به فکر فرو رفت. بوسهل زوزنی گفت که آنها باید این مال را پس بدهند و به خزانه برگردانند؛ ولی حتما از این کار خوششان نمیآید و حرف و حدیثهای زیادی پیش میآید. در ضمن، رقم دقیق هم مشخص نیست. پس بهتر است به خزانهدار بگوییم که معلوم کند هرکس چه چیزهایی گرفته است. بعد هم آن رقمها را برایشان بفرستیم و کار را پیگیری کنیم.
در سرگذشت خلیفههای عباسی خواندهام که در زمان آنها، روزگار خاندان آل برمک خیلی خوب شد و به مقامهای بالایی رسیدند. خلیفه هارون الرشید آنها را دوست داشت و احترام زیادی به آنها میگذاشت؛ طوری که هارون الرشید، یحیی برمکی را که وزیرش بود، پدر صدا میزد. دو پسرش فضل و جعفر را هم به درجههای بالایی رساند. در همان زمان بود که مردی از خاندان حضرت علی(ع) بر ضد حکومت هارون قیام کرد؛ کرمان و طبرستان را گرفت؛ گیلان را هم به تصرف خودش درآورد و قدرت زیادی پیدا کرد. هارون وقتی این خبرها را شنید؛ خیلی ترسید. آرام و قرارش را از دست داد؛ چرا که او در کتابها خوانده بود که اولین مشکلی که در کار خلافت عباسیان به وجود میآید این است که در سرزمین طبرستان مردی از خاندان علویان قیام میکند و بر ضد حکومت عباسیان به پا میخیزد…
سلطان محمود غزنوی وزیری داشت به نام حسنک. سلطان اعتماد زیادی به وزیر داشت. در همهٔ کارها با او مشورت میکرد. حسنک هم با لیاقت و دانایی، امور کشور را اداره میکرد. او در آن زمان، قدرت و نفوذ زیادی داشت. سلطان محمود، دو پسر داشت به نامهای محمد و مسعود. بعد از مرگ پدر، این دو برادر بر سر جانشینی با هم اختلاف پیدا کردند. گروهی از لشکریان و درباریان طرفدار محمد بودند و گروهی دیگر هم طرفدار مسعود.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | تاریخ بیهقی |
---|---|
تعداد صفحه | ۷۲ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۰۸ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۰۳۰۳۳۵۸ |