
ابروهایم بالا میرود و نگاهم مات میماند روی شایان. تک حندهای میکنم و سر تکان میدهم. هیچ وقت فکر نمیکردم شایان چنین آدمی باشد. میگویم:
_تو خیلی احساساتی هستی.
حرف نمیزند.
_من به این چیزا فکر نمیکنم. اهل ازدواج نیستم، هیچ مردی هم با دختری مثل من ازدواج نمیکنه.
_مگه چته؟
سرم را دوباره میچسبانم به پشتی صندلی و چشمهایم را میبندم.
_کسی که عاشق یه دختر دزد بشه عقل نداره.
کاش سیگار داشتم. خیلی وقت بود که نکشیده بودم.
_من همیشه تو زندگیم بیعقل بودم، این بارم روش.
محصولات مشابه
مشخصات محصول
کد محصول:
200422
نویسنده:
ناشر:
قطع:
رقعی
تعداد صفحات:
772 صفحه
جلد:
شومیز
شابک:
9786226462624
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
0.0
از 0 امتیازپرسش و پاسخ (0)