ماه و شش پنی
ماهی
ویلیام سامرست موام
شهرزاد بیاتموحد
معرفی و بررسی کتاب ماه و شش پنی
داستان از زبان نویسندهای جوان بیان میشود. این نویسندهٔ پرشوق، در لندن با همسر یک دلال سهام ثروتمند به نام «استریکلند» آشنا میشود.
چارلز اسکتریکلند، تاجر و بانکداری که زندگی مرفه و خوبی داد، به ناگهان و بدون گفتن هیچ حرفی و تنها با نوشتن یک نامه، همسر و فرزندانش را رها کرده و به فرانسه میرود تا به عنوان یک نقاش زندگی کند. استریکلند در میانههای چهل سالگی، ناگهان عطش و میل وصفناپذیری به نقاشی کردن پیدا میکند. با آنکه استریکلند زندگی خوبی دارد، همواره احساس میکند که خود واقعییاش را پیدا نکرده است و زندگی کردن حقیقی را تجربه نکرده است. بعد از این واقعه، همسر استریکلند از راوی _که تنها یکبار با نقاش داستان ما ملاقات کرده است_ میخواهد به فرانسه برود، همسرش را پیدا کند و با او صحبت کند بلکه بتواند او را سر عقل بیاورد و با خود به لندن برگرداند.
استریکلند در فرانسه زندگی محقری دارد اما بنظر میرسد که بیاندازه خوشحال و راضی است. آسودگی زندگی گذشتهاش را از دست داده است، در مسافرخانههای ارزان اقامت میکند، درگیر گرسنگی، فقر و بیماری است اما هیچکدام از اینها برای او اهمیتی ندارند. او میخواهد نقاشی بکشد و برای آنکه بتواند اینکار را انجام دهد، حاضر است از همه چیز بگذرد.
اسم کتاب ماه و شش پنی از کجا آمده است؟
«سامرست موآم» در این کتاب، داستان مردی را به تصویر میکشد که به پول (پنی) پشت میکند تا تنها به دنبال علاقه و هدف حقیقی خود در این دنیا برود. موآم این علاقه را به صورت سمبلیک، به ماه تشبیه میکند. نقاشی، ماهِ زندگیِ استریکلند است. اسم کتاب، «ماه و شش پنی» نیز از همینجا میآید.
نگاهی بر زندگی سامرست موآم؛ نویسنده کتاب ماه و شش پنی
«ویلیام سامرست موآم» نمایشنامهنویس و نویسندهٔ انگلیسی بود. پدر موآم در سفارت انگلستان در فرانسه کار میکرد و موآم در سال ۱۸۷۴ در سفارت انگلستان در فرانسه به دنیا آمد. او در جنوب فرانسه اقامت گزید و تا سالهای پایانی زندگیاش نیز در همانجا ماند.
موآم نه تنها از نویسندگان بسیار مشهور دوران خود بود، همچنین یکی از پرکارترین نویسندگان و نمایشنامهنویسان دوران خود بود. آثار او در زمان حیاتش به طور گسترده چاپ، منتشر و به زبانهای زیادی ترجمه شدند.
موآم در سالهای دههٔ ۱۹۳۰، پردرآمدترین نویسندهٔ جهان بود.
همچنین از داستانهای این نویسنده، اقتباسهای سینمایی زیادی وجود دارد که بازیگران مشهور و مطرح هالیوود در آنها هنرنمایی کردهاند.
موآم در سن هشت سالگی مادرش را که به بیماری سل مبتلا بود از دست داد. سه سال بعد از مرگ مادرش، پدرش نیز بر اثر بیماری سرطان، موآم را رها کرد. بعد از مرگ پدرش، موآم را نزد عمویش که یک کشیش و روحانی هنری بود فرستادند تا در اقامتگاه مخصوص کشیش با او زندگی کند. موآم پیش از آن دوران هرگز عموی خود را ندیده بود و زندگی در فضای خفقانآور و خشک و مذهبی کشیشنشین، بعد از فوت مادر و پدرش تاثیر غیرقابل بازگشتی بر روی موآم گذاشت. سامرست موآم در طی آن سالها، دوران سختی را تجربه کرد و زندگی شادی نداشت. موآم که از کودکی فرانسوی صحبت میکرد، آشنایی زیادی با زبان انگلیسی نداشت و در مدرسه، دچار لکنت زبان شد و این موضوع نیز به سختی و رنج او افزود. در همین دوران، او به کتابها پناه برد و این واقعه، تاثیر مستقیمی بر حرفهٔ نویسندگی وی گذاشت.
موآم در رشتهٔ پزشکی تحصیل کرد و تحصیلات خود را نیز به پایان رساند. اما بعد از موفقیت و چاپ اولین نوشتهاش، پزشکی را به طور کلی رها کرد و خود را تمام و کمال وقف نویسندگی کرد و در دورهای کمتر از ۱۰ سال، به شهرتی جهانی و غیرقابلوصف دست یافت.
سامرست موآم در سال ۱۹۶۵ و در سن ۹۱ سالگی در فرانسه از دنیا رفت.
از آثار معروف این نویسنده میتوان به: «لبهٔ تیغ»، «پیرامون اسارت بشری»، «هفتمین گناه»، «شادیهای زندگی»، «شپی»، «حاصل عمر»، «پرواز در تنهایی»، «بادبادک»، «دیروز و امروز»، «کاتالینا»، «طلسم»، «وطن فروش» و «پشت صحنه» اشاره کرد.
جملاتی خواندنی از کتاب ماه و شش پنی
«از خودم میپرسم بهتر نبود من هم راهی را که دیگران رفتهاند بروم و بگذارم هر چه بر سرم آمدنیست، بیاید؟ و آن وقت به یاد آن آدمی میافتم که یک ساعت پیش پر از شور زندگی بود و اکنون مرده افتاده است. چقدر ظالمانه و بیمعنی است. آدم بیاختیار از خود میپرسد: این زندگی چیست، چه معنایی دارد؟ »
«مجبور شدم لبم را گاز بگیرم تا نزنم زیر خنده. حقیقت تلخی در حرفهایش نهفته بود: یکی دیگر از ضعفهای شخصیتی من لذت بردن از همنشینی با کسانی است که در یکی به دو کردن با من کم نیاورند، حتی اگر آدمهای فاسد و منحرفی باشند. کمکم احساس میکردم اگر برای حفظ نفرت خود در استریکلند تلاشی نکنم، بهزودی دیگر از او نفرت نخواهم داشت. به ضعف اخلاقی خود پی بردم و همچنین دریافتم که نکوهش من از همان اول هم یکجور ادا و اطوار ظاهری بوده است. میدانستم که اگر خودم میتوانم آن را احساس کنم، پس غریزهٔ چالاک استریکلند هم آن را درک کرده است. یقین داشتم که در دل به من میخندد. حرف آخرم را به او نزدم و به شانه بالاانداختن و سکوت بسنده کردم. »
«مفهوم آن برای من حقیقت و واقعیت است. آدم نمیتواند بگوید مطلق چهها هست. فقط میتواند بگوید چهها نیست… هیچ جا نیست و همه جا هست. همه چیز به آن دلالت میکند و متکی است. شخص نیست، شیء نیست، علت نیست، کیفیت ندارد. از بقا و دگرگونی، جزء و کل، محدود و لایتناهی همه فراتر است. اگر ابدی است، برای آن است که کمال آن به زمان بستگی نمیپذیرد. حقیقت و آزادی است. »
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | ماه و شش پنی |
---|---|
تعداد صفحه | ۲۸۸ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۲۰۹۲۱۷۸ |