لیست چاپهای دیگر
(۱)معرفی و بررسی کتاب نسترنهای صورتی
«نسترنهای صورتی» عنوان مجموعهداستانی است از «رضا جولایی»، نویسندهٔ ایرانی متولد ۱۳۲۹ که بیشتر آثارش، از مضامینی تاریخی برخوردارند. جولایی برای رمانها و داستانهایش از جمله «جامه به خوناب»، «سوء قصد به ذات همایونی»، «یک پروندهٔ کهنه»، «سیماب و کیمیای جان» و «بارانهای سبز»، برندهٔ جوایز ادبی مختلفی مانند جایزهٔ ادبی یلدا، مهرگان و احمد محمود شده است. او از اوایل دههٔ شصت، به انتشار آثارش پرداخته. برخی از آثار او، مانند همین کتاب «نسترنهای صورتی» سالها بعد از آخرین چاپ، مجدداً بازنشر شدهاند.
این مجموعهداستان، نخستین بار در سال ۱۳۷۷ با نشر «مرکز» به چاپ رسیده، و نشر «چشمه» در همین سالهای اخیر، آن را مجدداً بازنشر کرده است.
تاریخ، عنصری مهم و پررنگ
در داستانهای این مجموعه که ده عدد هستند، یک حال و هوای نسبتاً تاریک و رازآلود حاکم است که حتی از روی اسامیای مثل درهٔ پریان و یا شاهزادهٔ آبی نیز میشود تجسمشان کرد و انتظارشان را داشت. از نظر زمانی، میشود گفت اکثر داستانها مربوط به دوران قاجار و یا پهلوی اول هستند. از نظر مضمون، هر داستان به تناسب سوژهٔ خود، از تاریخ بهعنوان یک عنصر و یک بستر مهم، بهره میگیرد تا بتواند اتفاقات گوناگونی را در دل خود، بیان کند. برای مثال، یکی از داستانها در کل دربارهٔ یک ماجرای عشقی از دید جامعه، نامتعارف است و اگرچه میشود دارا بودن رگههایی از رنگ و لعاب و سرخوشی طنز را هم به آن نسبت داد، اما عشق پررنگترین عنصر آن است. یا یکی دیگر از داستانها، یک تکگویی است از زبان شاهزادهای که وحشت حکومت کردن، کشتن و یا کشته شدن، برش داشته. چند داستان دیگر در کتاب پیرو مسائل مربوط به باستانشناسی و گذشته هستند و میشود با یک بررسی کلی، اظهار داشت که در کل، «تاریخ» و پررنگ تمرکز کردن روی آن، از عناصر اصلی و دائماً حاضر در این کتاب است.
نسترنهای روییده میان توهم و حقیقت
تقریباً در تمام داستانهای کتاب، میتوان حالوهوایی سورئال و یا معلق بوذن فضا/شخصیت بین وهم، خیال و واقعیت را مشاهده کرد. بازی با زمان، واقعیت و تخیل، وجود مکانهای عجیبوغریب، وجود نورها، رنگها و صداهای خاص در پسزمینه، و همچنین قائل شدن دیوانگیهای منحصربهفرد برای شخصیتها، از ویژگیهایی هستند که باعث شدهاند بشود حالوهوای غالب سورئال را به این داستانها نسبت داد. به همین جهت، در مطلبی در مجلهٔ کتابچی نیز به بررسی نسترنهای صورتی از جنبهٔ عناصر سورئال، پرداخته شده است.
اهمیت جنبهٔ زبانی
اگر بخواهیم به صورت موردی و جداگانه، نقاط ضعف و قوت کتاب را نام ببریم، باید به این نکته اشاره کنیم که کتاب، نقاط ضعفی انگشتشمار دارد که البته، شاید گذاشتن نام نقطهضعف روی آنها صحیح نباشد و بشود آنها را مربوط به برخورد سلیقهای با اثر دانست؛ اما اگر بخواهیم خیلی کلی صحبت کنیم، میشود گفت لحن مشابه شخصیتها و اینکه همهشان به زبان فخیم معیار صحبت میکنند، یکی از ویژگیهایی است که کتاب و فضایش را خیلی قدمایی کرده، و آنهمه تخیل، خلاقیت و نوآوری را در حاشیهٔ خودشان نگه میدارند. این مورد، همچنین ممکن است داستانهایی که از نظر ریتم، با یکدیگر تفاوت داشته و از سطح ایستایی و پویایی متفاوتی برخوردارند را، ایستا، ساکن و راکد نشان بدهد و مخاطبی که تصمیم گرفته کتاب را یک نفس بخواند را خسته کنند. شاید میشد باتوجهبه شخصیتپردازیهای خیلی خوب اثر، برای هر شخصیت یک صدا، دایرهٔ واژگانی و لحن متناسب با خودش را تعریف کرد، و از ظرفیتهایی که زبان محاوره در اختیار میگذارد هم بهره برد.
بهجز این مسئله، خلاقیت در انتخاب سوژهها، و لحن کلی حاکم بر هر داستان، میتواند یک نقطهقوت جدی برای کتاب محسوب بشود. زبان کلی نثر (نه قسمتهای نقلقول و مکالمه) با تاریخی که ماجرای داستان در آن رخ میدهد، متناسب است و قدمایی بودنش از این حیث، توجیهپذیر است. این مسئله میتواند برای نویسندگان جوانی که بیعلت، داستان و یا اشعار خود را با کلمات فخیم کهن روایت میکنند، یک منبع یادگیری باشد: زبان اثر به فراخور زمانی که ماجرا در آن رخ میدهد، میتواند فخیمتر، و یا امروزیتر باشد.
یک فلسفهٔ غمناک و تیره
جهانبینی جولایی در این کتاب، ملغمهای است از خلاقیت و اندوه. میشود گفت مرگ و عشق، عناصری هستند که به شیوههای مختلف، در اکثر داستانهای کتاب، خودشان را نشان میدهند. بهخصوص مرگ، که در داستان اول جلوهای هراسناک دارد و مانند شاهزادهٔ آبی، قطرات عرق را از سر و صورت مخاطب هم سرازیر میکند، اما در داستانهای نزدیک به انتها، جلوهای غمناکتر به خودش میگیرد و میشود با وجههٔ اندوهبار آن بیشتر آشنا شد. عشق نیز در این داستانها، با غم گره خورده، و حتی در شادترین حالت خود هم به فنا و نیستی ربط پیدا میکند. اینکه داستانها از نظر روایی، از همدیگر مستقل هستند اما میشود در بررسی کلیشان، المانهایی از جهانبینی و فلسفهٔ نویسنده را کشف کرد، از ویژگیای جذاب اثر است.
ترس نیز عنصر دیگری است که در اکثر داستانهای مجموعه، خودنمایی میکند. ترس از مرگ، ترس از کشته شدن، ترس از دست به شمشیر بردن و کشته شدن، ترس از مردن بر اثر بیماری، ترس از خورده شدن توسط هیولا و ترس از فاش شدن یک راز و بسیاری انواع دیگر، در جای جای سطرهای این کتاب، جاری شده و به مخاطب منتقل میشود.
به خاطر همین جهانبینی حاکم و شباهتهای مضمونی علیرغم انتخاب سوژههایی که با هم متفاوت هستند، میشود توصیه کرد که کتاب، یکنفس خوانده نشود و بین یک داستان با داستان بعدی، مخاطب به خودش زمان تنفس ذهنی اختصاص بدهد. هرچند که کتاب باوجود تمام نقد و نظرها، آنقدر جذابیت دارد که نشود یک داستانش را خواند، زمینش گذاشت و مدتی بعد به آن برگشت.
اگر به مضامین تاریخی علاقمند هستید و همزمان، ترجیح میدهید آثار ادبی تاریخی صرفاً بازگوکنندهٔ واقعیتها نباشند و آمیزهای از خلاقیت و حقیقت در دل آنها کشف کنید، پیشنهاد میکنم نسترنهای صورتی را بخوانید. و البته که رضا جولایی در نوشتن واقعیتهای تاریخمند با نثر هنرمندانهٔ خود نیز، تبحر خاصی دارد که قبلاً نیز آن را ثابت کرده. برای مثال، رمان «ماه غمگین، ماه سرخ» که به پنج روز آخر زندگی میرزادهٔ عشقی میپردازد، از آثار شناختهشدهٔ اوست که درواقع دارد بدون دست بردن در واقعیت، آن را مطرح میکند، اما نثر خوب، جنبهٔ تصویری کتاب و نفوذ کردن به درونیات شخصیتها و تماشایشان از زاویهای کمتر تجربهشده، کتاب را خواندنی کرده است.
بهطور کلی پیگیری و مطالعهٔ آثار رضا جولایی را توصیه میکنم و امیدوارم بیشتر و بیشتر بنویسد.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | نسترنهای صورتی |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۸۷ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۷۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۰۱۰۶۲۳۴ |