
انتشارات پیکان منتشر کرد:
«اگه خدا به دل من نگاه کنه، بهترین اتفاقا برات میافته مبی. من فقط خوبیت رو میخوام، همین.»
اشکهایم را پاک کردم. «کاش بعد از امیر تو رو میشناختم مانی… کاش خدا این اتفاقا رو به طور دیگه میچید. کاش وقتی همدیگه رو میدیدیم که من اونقدر بچه نبودم.»
مانی نگران شد. پرسید: «امیر باهات خوبه؟ هوات رو داره؟»
«خوبه… خوبه ولی ارزشش رو نداشت. من اشتباه کردم، نباید با تو اون کار رو…»
«ولش کن مبینا… ولش کن.»
«فقط میخوام من رو فراموش کنی، با هستی خوشبخت باشی… میخوام تو هم مثل من از گذشته عبور کنی.»
چیزی نگفت. نگفت باشه. نگفت خیلی وقته فراموش کردم. نگفت هیچ وقت نمیتونم فراموشت کنم. هیچی نگفت. .
محصولات مشابه
مشخصات محصول
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
0.0
از 0 امتیازپرسش و پاسخ (0)