انتشارات ایهام منتشر کرد:
محال بود و خیالی، سفر به اینده
کسی نمیبرد از ما خبر به آینده
به آبهای روان، نامه را بیندازید
که رود میرود آسیمه سر به آینده
در این اتاق پس از مرگ ما، فقط خون است
که نشت میکند از لای در به آینده
برای محکمه خاکستری نخواهد ماند
یکی فرار کند شعله ور به آینده!
به قدر بوسهٔ کبریت اهل حادثه باش
که نیست هیچ پلی بیخطر به آینده
نگاه میکنم از شب به شب؛ [چه تیره شبی!]
نگاه میکنم از چشمتر به آینده
چه حرفها که ندارد دهان زخمی ما
گذشته را بکشانیم اگر به آینده
محصولات مشابه
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
0.0
از 0 امتیازپرسش و پاسخ (0)