
انتشارات صاد منتشر کرد:
عبدالملک میدانست سلطان صغیر به سبب ترس از مردن، سلطنت را رها کرد. او از کودکی از مرگ واهمه داشت. فرماندهی هیچ جنگی را بر عهده نمیگرفت. بیم اینکه شمشیری قلبش را بشکافد یا تیری در چشمانش فرو رود، باعث میشد همیشه در کاخ الحمرا باقی بماند. ترس از فرشته مرگ، باوری بود که عبدالملک برای سلطان جوان، همواره در داستان با واقعهای بیان میکرد: «تمام بدن فرشته مرگ از چشم است. زهری را در دهان محتضر میریزد. برای همین امر است که محتضر با دیدن او چشمانش را باز میکند.»
محصولات مشابه
مشخصات محصول
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
0.0
از 0 امتیازپرسش و پاسخ (0)