
قیمت:
215,000
10٪
193,500
تومانءء
قیمت:
215,000
10٪
193,500
تومانءء
ظلمت در نیمروز، رمانی سیاسی از آرتور کوستلر نویسنده، روزنامهنگار و فعال سیاسی مجارستانی-بریتانیایی است که در سال ۱۹۴۰ منتشر شد. این کتاب یکی از تأثیرگذارترین آثار قرن بیستم محسوب میشود و به نقد استبداد، محاکمات نمایشی و روشهای توتالیتاریسم، به ویژه در دوران حکومت استالین، میپردازد.
کوستلر که خود زمانی عضو حزب کمونیست بود، پس از مشاهده خشونتهای استالینیستی و سرکوبهای داخلی شوروی، از کمونیسم جدا شد و به یکی از برجستهترین منتقدان آن تبدیل شد. این کتاب، که در ابتدا به زبان آلمانی نوشته شد و سپس به انگلیسی ترجمه گردید، تأثیر عمیقی بر افکار عمومی درباره استالینیسم و ایدئولوژیهای سرکوبگر گذاشت.
یکی از بهترین ترجمههای پارسی این کتاب، ترجمهٔ خانم مژده دقیقی است که توسط انتشارات ماهی به چاپ رسیده است.
خلاصه داستان کتاب ظلمت در نیمروز، از آرتور کوستلر
داستان درباره نیکلاس سالوادور روباشوف، یک انقلابی قدیمی و وفادار به حزب است که به جرم خیانت توسط رژیم توتالیتر دستگیر میشود. روباشوف که سالها در خدمت انقلاب بوده، اکنون در برابر همان سیستمی قرار گرفته که خود در ساخت آن نقش داشته است. روباشوف در سلولی تاریک زندانی میشود و توسط دو بازجوی اصلی، ایوانوف (یک ایدئالیست که به گذشته انقلابی روباشوف احترام میگذارد) و گلتکین (یک جوان متعصب و بیرحم که فقط به دستورات حزب اعتقاد دارد)، مورد بازجویی قرار میگیرد. حزب از او میخواهد که اعتراف کند، حتی اگر گناهکار نباشد، زیرا حقیقت را تنها حزب تعیین میکند. روباشوف در ابتدا مقاومت میکند، اما در نهایت، تحت فشار روانی و فلسفی، به جرمهای خیالی خود اعتراف میکند. او به این باور میرسد که فرد باید خود را قربانی هدف بزرگتر کند، حتی اگر قربانی شدن او ناعادلانه باشد. در نهایت، روباشوف به خیانت محکوم میشود و در حالی که هنوز درگیر تضادهای درونی خود است، به طور بیرحمانهای اعدام میشود.
مفاهیم کلیدی کتاب ظلمت در نیمروز، اثر آرتور کوستلر
نقد توتالیتاریسم و محاکمات نمایشی
کوستلر در این کتاب، سیستمهای توتالیتر را بررسی میکند که در آنها، وفاداران قدیمی انقلاب نیز قربانی میشوند. او به محاکمات نمایشی استالین در دهه ۱۹۳۰ اشاره دارد که طی آن بسیاری از رهبران بلشویک سابق به خیانت متهم شده و اعدام شدند.
شکنجه روانی و ترفندهای ایدئولوژیک
در ظلمت در نیمروز، شکنجه فیزیکی چندان به کار نمیرود، بلکه رژیم از شکنجه روانی و فلسفی برای وادار کردن زندانیان به اعتراف استفاده میکند. این روشها شامل:
جعل حقیقت: حزب حقیقت را تعریف میکند، حتی اگر آشکارا دروغ باشد.
فشار روانی: زندانیان را وادار میکنند که به خاطر مصلحت انقلاب به جرمهای نادرست اعتراف کنند.
احساس گناه القایی: روباشوف، که خود زمانی در سرکوب دیگران نقش داشته، دچار عذاب وجدان میشود و در نهایت، خود را قربانی اجتنابناپذیر سیستم میبیند.
فرد در برابر سیستم
روباشوف در ابتدا به نظام اعتقاد دارد، اما در طول بازجوییها، او متوجه پوچی ایدئولوژی خود میشود. با این حال، او همچنان معتقد است که فرد باید برای خیر جمعی قربانی شود، حتی اگر سیستم ناعادلانه باشد.
نقش ایدئولوژی در توجیه ظلم
کوستلر نشان میدهد که چگونه یک ایدئولوژی میتواند از ارزشهای انسانی سوءاستفاده کند و استبداد را تحت لوای آرمانهای عالی توجیه کند. در سیستم توتالیتر، حقیقت، اخلاق و وجدان فردی بیمعنا شده و همه چیز به نفع هدف نهایی قربانی میشود.
تأثیرات و پیامدهای کتاب ظلمت در نیمروز، اثر آرتور کوستلر
تأثیر بر ادبیات و سیاست
ظلمت در نیمروز به عنوان یکی از مهمترین آثار ضدتوتالیتر قرن بیستم، تأثیر زیادی بر نویسندگان و سیاستمداران داشت. جرج اورول، نویسنده کتاب ۱۹۸۴، از این کتاب تأثیر گرفت و آن را ستایش کرد.
افشاگری درباره استالینیسم
این رمان یکی از نخستین آثار برجستهای بود که ماهیت واقعی استبداد شوروی را به جهان غرب نشان داد. در زمان انتشار، بسیاری هنوز شوروی را به عنوان مدافع عدالت اجتماعی میدیدند، اما کتاب کوستلر چهره واقعی رژیم استالین را آشکار کرد.
واکنشهای جهانی
این کتاب به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شد و در کشورهای مختلف، به ویژه در دوران جنگ سرد، مورد استقبال گسترده قرار گرفت.
نقاط قوت کتاب ظلمت در نیمروز، اثر آرتور کوستلر
- داستانی عمیق و تأثیرگذار: کوستلر توانسته است پیچیدگیهای روانشناختی و فلسفی توتالیتاریسم را بهخوبی به تصویر بکشد.
- سبک روایت گیرا: داستان با استفاده از فلشبکها و مونولوگهای درونی روباشوف، فضای تاریک و اضطرابآور زندان را بهخوبی منتقل میکند.
- تحلیل دقیق سیاسی و فلسفی: این کتاب فقط یک رمان سیاسی نیست، بلکه اثری فلسفی درباره حقیقت، وجدان و قدرت است.
نقاط ضعف کتاب ظلمت در نیمروز، اثر آرتور کوستلر
- تمرکز بر طبقه نخبگان سیاسی: داستان بیشتر بر روی روباشوف و سایر اعضای حزب تمرکز دارد و کمتر به زندگی مردم عادی در نظام توتالیتر پرداخته است.
- زبان خشک و فلسفی: برخی از بخشهای کتاب، به ویژه در گفتگوهای بازجویان با روباشوف، پر از مباحث فلسفی پیچیده است که ممکن است برای برخی خوانندگان دشوار باشد.
درباره نویسنده
کوستلر در ۵ سپتامبر ۱۹۰۵ در بوداپست، مجارستان در یک خانواده یهودی متولد شد. در دانشگاه وین تحصیل کرد و در دوران جوانی به کمونیسم گرایش پیدا کرد. او در دهه ۱۹۳۰ به عنوان خبرنگار به شوروی و اسپانیا سفر کرد و از نزدیک با حکومتهای استبدادی آشنا شد. این تجربیات باعث شد که در نهایت از کمونیسم سرخورده شود و به یکی از برجستهترین منتقدان آن تبدیل گردد. کوستلر با آثارش، بهویژه رمان (ظلمت در نیمروز)، نقدی عمیق بر محاکمات نمایشی، ایدئولوژیهای استبدادی و روانشناسی قدرت ارائه داد. از دیگر آثار مهم وی میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
- گلادیاتورها
- یوجین آراندل
- خوابگردها
کوستلر در سالهای پایانی عمر به بررسی رابطه علم، روانشناسی و فلسفه پرداخت. او در ۳ مارس ۱۹۸۳ همراه با همسرش اقدام به خودکشی کرد.
نوشتههای کوستلر همچنان به عنوان منابع ارزشمند در تحلیل سیاست، فلسفه و سرکوب ایدئولوژیک مورد توجهاند و تأثیر عمیقی بر متفکرانی مانند: جرج اورول و آلبر کامو گذاشتند.
بریدههایی از کتاب ظلمت در نیمروز، اثر آرتور کوستلر
«روباشف روی تخت به بدنش کش وقوس داد و پتوی رویی را دور خودش پیچید. ساعت پنج بود و بعید بود که زمستانها در اینجا مجبور باشی زودتر از هفت بیدار شوی. خیلی خوابش میآمد. جوانب کار را که سنجید، به این نتیجه رسید که به احتمال زیاد تا سه چهار روز دیگر او را برای بازجویی نمیبرند. عینک رودماغیاش را برداشت و روی موزاییکهای کف سلول کنار تهسیگار گذاشت، لبخند زد و چشمهایش را بست. لای پتوی گرم ونرم احساس امنیت میکرد؛ پس از ماهها، اولین بار بود که از خوابهایش نمیترسید. »
«این قرن بیمار است. ما بیماری و علتهایش را با دقتِ میکروسکوپی تشخیص دادیم. ولی هرجا که چاقوی شفابخش را فروبردیم، زخم تازهای سر باز کرد. نیت ما جدی و پاک بود. مردم میبایست دوستمان داشته باشند، ولی آنها از ما متنفرند. چرا اینقدر نفرتانگیز و منفوریم؟ ما برای شما پیامآور حقیقت بودیم، ولی حقیقت در دهان ما طنین دروغ داشت. برایتان آزادی به ارمغان آوردیم، ولی این آزادی در دستهایمان به شلاق بدل شد. به شما وعده حیات و زندگی دادیم، ولی صدایمان به هرجا که رسید، درختها خشکیدند و خِشخِش برگهای خشک بلند شد. از آینده به شما نوید دادیم، ولی زبانمان الکن بود و عربده کشیدیم…»
«آرزویش این است که بیگناهیاش را ثابت کند. هنوز هم با سادهدلی فکر میکند که گناهکار یا بیگناهبودنِ او واقعآ تفاوتی ایجاد میکند و خبر ندارد که، درواقع، منافع بالاییها به خطر افتاده. »
«شباهت ما به مفتشان دادگاههای تفتیش عقاید در این بود که نطفههای گناه را نهتنها در کردار انسانها، بلکه در افکارشان خفه میکردیم. هیچ حریم خصوصی را، حتی درون جمجمه انسان، نمیپذیرفتیم. »
مشخصات محصول
کد محصول:
47548
نویسنده:
ناشر:
وزن:
290 گرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحات:
248 صفحه
جلد:
شومیز
شابک:
9789642091324
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
پرسش و پاسخ (0)