معرفی و بررسی کتاب در رویای بابل
براتیگان و یک حسرت مداوم
یکی از حسرتهایی که همیشه بر دل ادبیات و دوستداران آن خواهد ماند، مرگ زودهنگام و از دست رفتن شاعران و نویسندگان است؛ گاهی زندگی و چرخ سرنوشت آنقدر بیرحم میشود که زود آنها را از جهان میگیرد، و گاهی هم انزوا و جهانبینی هنرمند، منتهی میشود به انتخاب دردناکی به اسم خودکشی. یکی از این حسرتهای همیشگی، با اسم ریچارد براتیگان، نویسنده و شاعر آمریکایی گره خورده است. اما در میان این همه غصه و حسرت، این روزنهٔ امید هم وجود دارد که هنرمند، همیشه به نوعی در آثارش زنده خواهد ماند؛ حالا شاید معنی این زنده بودن را باید به شکلی نسبی درک کنیم، از حضور فیزیکی چشمپوشی کنیم و پناه ببریم به کلمهها، کلمههایی که تا ابد باقیاند و خوشبختانه به یمن وجود امکانی چون ترجمه، از زبانی به زبان دیگر میچرخند و سفر میکنند و داستانها و اشعار گوناگون را بین فرهنگهای مختلف، میگردانند. برای مثال از بین آثار متعدد براتیگان اعم از شعر، داستان کوتاه و رمان، تعداد زیادی نیز به فارسی برگردانده شده است. از جملهٔ این کتابها میتوان «صید قزلآلا در آمریکا»، «در قند هندوانه»، «بارش کلاه مکزیکی: یک رمان ژاپنی»، «یک زن بدبخت»، «هیولای هاوکلاین» و «در رویای بابل» را نام برد. رویای بابل در ایران توسط پیام یزدانجو به فارسی برگردانده شده، و نشر چشمه انتشار و پخش آن را بهعهده داشته است.
آشناییزدایی از ماجراهای شرلوک هولمز
ماجرای این رمان، خیلی خلاصه، مربوط میشود به کارآگاهی که به اسم «خصوصی» در میان دوستان و آشنایانش معروف است؛ و البته جا دارد به عنوان اصلی کتاب یعنی Dreaming of Babylon: A Private Eye Novel ۱۹۴۲ اشاره کنیم که نخستین بار در سال ۱۹۷۷ منتشر شده، و در واقع Private eye در آن اصطلاحی است به معنای کارآگاه خصوصی. کارآگاه قصهٔ ما برخلاف آنچه تاکنون توی فیلمها دیدهایم و یا در کتابهای جنایی معمایی خواندهایم، خیلی در قید و بند رفتن به سوی جنایتها و گشودن گرههای پیچیده نیست و قرار نیست شرلوک هولمز بازی دربیاورد و هوشش را به رخ ما بکشد. قصه، از این حرفها سادهتر و البته متفاوتتر است. کارآگاهی خصوصی که مدتی است در فقر شدیدی به سر میبرد و دیگر حتی کسی برایش باقی نمانده که بتواند از او قدری پول قرض بگیرد، بعد از مدتها یک مشتری به تورش میخورد. او قرار است با مشتری دیدار کند و جزئیات پروندهای که قرار است پیگیریاش کند را به دست بیاورد. و برای همین هم تصمیم دارد مثل یک کارآگاه خیلی شیک و حرفهای سر قرار حاضر شود. با ظاهری مرتب وتر و تمیز (که البته حتی صابون هم برای حمام کردن ندارد!) و با یک عدد اسلحهٔ پُر، برای شلیکهای احتمالی حین پیگیری پرونده. اما ماجرای اصلی را چه چیز رقم میزند؟
گوشهٔ دنجی به نام رویا
خصوصی توی تفنگش، فشنگی ندارد و خب کسی که پول ندارد صابون حمام بخرد و دارد فکر میکند برای خرید صابون، از چه کسی میتواند پول قرض بگیرد، مشخص است که برای خریدن فشنگ هم آهی در بساطش نیست! پس چه باید بکند؟! این «چه باید بکند» است که قصه را به جریان میاندازد و خصوصی را به دل خردهروایتهایی میبرد که قرار است او را به پول ناچیز چند عدد فشنگ برسانند!
اما همانطور که از خلاصهٔ ماجرا هم متوجه شدید، این داستان کارآگاهی، درواقع اصلاً پایبند به اصول ماجراهای کاراگاهی نیست، و میتوان گفت هجویهای است بر ساختار کلاسیک چنین داستانهایی. زبان طنزآلود و آمیخته به کمدی سیاه براتیگان که بیشتر سعی بر تقویت وجه هجوگونهٔ ماجرا دارد، یک روش هوشمندانه است که اهداف او از نوشتن داستان را محقق میکند؛ در درجهٔ اول، نوشتن یک پارودی خوب بر ساختار آشنای داستانهای جنایی و آشناییزدایی از آنها، و در درجهٔ دوم (و یا شاید اول، چون هدف مهمی است) انتقاد کردن از جامعهٔ آمریکا و شرایطی که نویسنده در آن روزگار میگذرانده. در این رمان زندگی صنعتی و دنیای مدرن با تمام ارزشهای پیشساخته و تکراری خود مانند عشق و وطن، و پولی که حتی نفس کشیدن انسانها هم به آن بند است، موردنقد قرار میگیرد و خصوصی، از شر این دنیای آهنزده و غمگین، خودش را زندانی تخیلش میکند؛ تخیلی که در آن هیچ محدودیتی وجود ندارد، هویت به هر شکلی که او بخواهد دگرگون میشود و ارزشها هرجور که او تصور کند، رقم میخورد. او پناه میبرد به بابل، سرزمینی خیالی که در آن معشوقهای خیالی دارد زندهتر از هر زنی، شغلی دارد که هر آن اراده کند میتواند آن را عوض کند، و آنقدر دیوانهوار در جزئیات این سرزمین غرق شده، که از واقعیتها غافل شده است.
بلیطی یکسره به مقصد بابل
در جایی از داستان شاید خواننده از خودش بپرسد که اینهمه محبوس بودن در تخیل و پناه بردن به رویا، آیا ارزشش را دارد و آیا بهتر نبود که خصوصی کمی حواسش را جمع زندگی واقعیاش میکرد تا اینهمه فقیر و درمانده نباشد که حتی لنگهجورابهایش هم با هم فرق داشته باشند؟ به نظرم هر مخاطبی به زعم خود میتواند به این سوال پاسخ بدهد، اما باید توجه داشت که از همان صفحهٔ اول و خواندن نخستین سطر از فصلهای هشتادگانه و جذاب کتاب، مخاطب متوجه میشود که قرار نیست با اصول و روش و منطق دنیای خشک و محدود واقعی، این کتاب را بخواند و درک کند؛ و لازم است دل بسپارد به خصوصی و دیوانگیهایش؛ به قهرمان جنگی که حتی رویش نمیشود بگوید چرا و چگونه مصدوم شده؛ تا از این طریق مفهوم جنگیدن و آرمان و عشق به وطن نیز، به شیوهٔ گزنده و جذاب نویسنده، مورد نقد قرار بگیرد؛ نقدی که در لفافهٔ هجو پیچیده شده، و جنبهٔ استهزاء ندارد، فقط بار تلخیاش از این طریق، کمرنگ شده است.
برای همراه شدن با خصوصی و رویاهایی که در بابل میبیند، قصرهایی که میسازد، هواپیماهایی که سوار میشود و آن معشوقهٔ آرمانی زیبا که یک روز منشی دفترش است و روز دیگر اوفیلیاست و او هملتوار تماشایش میکند، باید در رویای بابل را بخوانید؛ و دل بسپارید به نثر جذاب و روان براتیگان که با ترجمهٔ عالی پیام یزدانجو و پانوشتهایی که به متن اضافه کرده، در حد و اندازهٔ متن اصلی، اصالت خود را حفظ کرده، و به فارسی روان برگردانده شده است.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | در رویای بابل |
---|---|
تعداد صفحه | ۲۳۸ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۲۲ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۶۲۳۸۷۶ |