ژانر کلاسیک
ژانر کلاسیک ریشه در سنت دارد و ادبیات کلاسیک در واقع از گذر زمان عبور کرده و در عصر حاضر جاودانه شده است. آثار کلاسیک با توجه به برخورداری از درونمایه انسانی و جهانشمول، دارای ارزش هنری بالایی هستند و همواره برای خوانندگان تازه به نظر میرسند. در حقیقت، کتابهایی کلاسیک شناخته میشوند که داستان آن بر اساس سنت و رئالیسم نوشته شده است. بسیاری از افراد بر این باور هستند که کتاب با ژانر کلاسیک را باید مانند درس خواند و آن را سرمشق زندگی قرار دارد!
ژانر کلاسیک چیست؟
ژانر کلاسیک در واقع نوعی ادبیات ساده و روان است که مبتنی بر عقل و منطق نوشته میشود و تخیل در آن محدود است. آثاری که در سبک کلاسیک نوشته شدهاند از آزمون زمان و تاریخ با موفقیت بیرون آمدهاند و همواره خواندن آن برای مخاطبان تازگی دارد و لذتبخش است. داستانهایی با ژانر کلاسیک دارای قهرمانان افسانهای و غیرعادی نیستند و شخصیتهای آن نمایندهای از یک قشر جامعه هستند. نویسندگان سبک کلاسیک، همواره در تلاش هستند تا از اصول و قواعدی چون عقل و استدلال، اعتدال، آموزندگی، توجه و تقلید از سنت، نمایش طبیعت، حقیقتنمایی و نزاکت ادبی پیروی کنند. در داستانهای کلاسیک، پرداختن به حوادث و رخدادهای بیرونی به بیان دغدغههای درونی افراد ارجحیت دارد و معمولا با پایانی بسته و خوشایند همراه هستند.
تاریخچه ژانر کلاسیک
نخستین آثار هنری با ژانر کلاسیک از هنر یونان و روم باستان الهام گرفته شدهاند. اوج جنبش هنری- فرهنگی در ادبیات به نیمه دوم قرن هفدهم اروپا بر میگردد. آثار با متون کلاسیک در واقع نمونه ادبیات کشوری بهشمار میآیند و مایه افتخار آن کشور هستند. آفرینش ادبیات کلاسیک در قرن شانزدهم و هفدهم در کشورهایی چون فرانسه، انگلستان و آلمان به اوج و شکوفایی خاصی رسید. بسیاری از صاحبان نظران بر این عقیدهاند که ژانر کلاسیک در قرن هفدهم در کشور فرانسه پای به عرصه هنر گذاشت و از این رو آن را مکتب فرانسه میدانند. نویسندگان و شاعران فرانسوی، سبک ادبی کلاسیسیسم را از نهضت اومانیسم (انسانگرایی) قرن چهاردهم ایتالیا و ادبیات یونان و روم باستان اقتباس کردهاند.
تاریخچه ژانر کلاسیک در ایران
اثرات ادبیات کلاسیک در ایران به دوران نخست اسلام در ایران بر میگردد و در آن دوران بهرهگیری از اشعار کهن در برخی متون به ثبت رسید. در دوره حاکمیت اعراب اموی و محلی گونهای از ادبیات در ایران مبتنی بر شعر در قالبهای بومی عربی و فارسی ظهور کرد و سپس در دوره عباسیان با روی کار آمدن کارگزاران ایرانی، شعرهای فارسی در قطعههای دوبیتی پدید آمدند و در دروههای بعدی چون سامانیان رواج بیشتری یافتند. با همه این تفاسیر نویسنده کتاب تاریخ سیستان، پیدایش ژانر کلاسیک در متون فارسی را متعلق به دوره صفاریان میداند. به طور کلی در حال حاضر تاریخ ادبی در ایران به چهار دسته حماسی، تعلیمی، غنایی و نمایشی تقسیم میشود.
مشهورترین آثار ژانر کلاسیک
هر سبکی در هر بخش هنری دارای آثار جادوانه و ماندگاری است و ژانر کلاسیک در کتابنویسی هم از این قاعده مستثنی نیست. آثار زیر در زمره بهترین آثار ادبیات کلاسیک جهان قرار دارند:
لئو تولستوی
نویسنده و فعال سیاسی- اجتماعی مشهور روسی است که کتاب آنا کارنینا او یکی از عامهپسندترین آثار او بهشمار میآید و درونمایه اجتماعی- عاشقانه دارد. از دیگر آثار این نابغه ادبیات داستانی کلاسیک، میتوان به رمان جنگ و صلح، پدر سرگی، مرگ ایوان ایلیچ و… اشاره کرد.
جان اشتاینبک
نویسنده پرطرفدار آمریکایی است که آثار او به عنوان پرخوانندهترین آثار قرن بیستم آمریکا شناخته شد. از آثار او، میتوان مروارید، جام زرین، خوشههای خشم و… را نام برد.
فیودور داستایوسکی
نویسنده معروف و مشهور روسی است که در آثار خود به روانکاوی و روانشناسی شخصیتهای داستان میپردازد. از مهمترین آثار داستایوسکی، میتوان به قمارباز، جنایت و مکافات، جنزدگان یا شیاطین و… اشاره کرد.
چارلز دیکنز
بزرگترین رماننویس و روزنامهنگار انگلیس است که از شکسپیر به این طرف از تاثیرگذارترین نویسندگان زبان انگلیسی شناخته میشود. آرزوهای بزرگ، دیوید کاپرفیلد، داستان دو شهر و… از برترین آثار این نویسنده صاحب نام بهشمار میآیند.
مارک تواین
نویسنده و طنزپرداز آمریکایی است که با رمان ماجراهای هاکلبری فین و ماجراهای تام سایر به شهرت دست پیدا کرد. از برترین آثار کلاسیک این نویسنده، میتوان به رابینهود، شاهزاده و گدا، باغ مخفی، باد در درختان بید و… اشاره کرد.
بخشی از یک کتاب کلاسیک
لوین خطاب به کیتی در میدان یخبازی: زمانیکه از روی ترس و حرفهای نبودن در اسکیتبازی به من میچسبی تا زمین نخوری و مرا ستون خود میکنی، احساس خوبی پیدا میکنم و اعتماد به نفسم بالا میرود.
کیتی تا این جملهها را میشنود، بهم میریزد واز لوین جدا میشود. لوین تازه متوجه خرابکاری خود میشود که برای ابراز علاقه جملات خوبی بهکار نبرده است…
لوین پریشان خود را به استیوا برای خوردن شام میرساند و در وسطهای شام طاقت نمیآورد و ماجرا عاشق شدن خود را به استیوا میگوید.
استیوا: کیتی دختر خوب و زیبایی است و تو هم پسر شایستهای هستی ولی باید بدانی که تو در این مسیر یک رقیب سرسخت داری…
(بخشهای از رمان کلاسیک آنا کارنیا اثر لئو تولستوی)