معرفی و بررسی کتاب بیمار بعدی
بیمار بعدی برای بیماران قبلی
«بیمار بعدی» نام دومین کتاب یاسر قنبرلو، هنرمند جوان معاصر است. این کتاب نیز مانند کتاب قبلی او یعنی «ندیدهبانی» مجموعهٔ شعری است در قوالب گوناگون و برای افرادی که با اثر قبلی قنبرلو قامت بیماری، از اشعار زیبای او در قلبشان غلغل کرده بود مرحلهٔ «بعدی» محسوب میشود. بیمار بعدی توسط انتشارات نیماژ منتشر شده که انتشاراتی مختص آثار شعر و داستان است. این اثر چندی پیش به چاپ پنجم خود رسید که بیانگر استقبال بالای مخاطب از این شاعر است. قنبرلو که شعر را از ۱۵ سالگی شروع کرده، اکنون در آستانهٔ سیسالگی خود، از بلاغتی بیش از یک شاعر بیست و چند ساله برخوردار است و در اشعار خود علاوه بر مفاهیم عاشقانه به مفاهیم گستردهتری از مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی فلسفی میپردازد. او را میتوان یک منتقد با روحی لطیف دانست که تلخترین معضلات را با بیانی نغز در شیرینترین کلمات روی کاغذ میآورد؛ علاوه بر این نکتهٔ جذاب دیگر اشعار قنبرلو محدود نشدن او به در هر شعر به یک مضمون خاص و گریز به مسائل مختلف است؛ برای مثال در این شعر که میخواهد به تقابل عقل و عشق بپردازد همزمان در پس پرده به کنش سیاسی و مطالبهگری برای اصلاح هم میپردازد:
بیم از خزان نبود اگر، مثلِ
ابرِ بهار گریه نمیکردیم
عقلی اگر نبود به سر، اکنون
دیوانه وار گریه نمیکردیم
ابری شدیم و دود شدیم آخر
تا قطرهقطره رود شدیم آخر
این رود اگر به درّه نمیاُفتاد
چون آبشار گریه نمیکردیم
او گفت گریه راه درستش نیست
امّا نگفت راه درستش چیست!
درکل میتوان اشعار قنبرلو را لایهلایه دانست، این خود عاملی است برای سهل و ممتنع بودن آثارش؛ چرا که هم مخاطب عامهٔ شعر با اثر او ارتباط برقرار میکند و هم مخاطب جدی شعر از واژههای هوشمندانه و چندوجهیاش تغذیهٔ روحی دارد. در سبک کلی کار هم مانند تکتک آثارش تعصبی روی یک فضا ندارد و اصطلاحا روی چیزی کلید نمیکند! چه اینکه خود او چند سال قبل درمورد سبک کاریاش گفته بود که از همهٔ سبکهای زنده مانند شعر کلاسیک، غزل نئوکلاسیک، غزل فرم و غزل پستمدرن جهت نوشتن کمک میگیرد و آثاری را در قوالب مختلف این سبکها مانند غزل، مثنوی، چهارپاره و… نوشته است.
زندگی قهوهایتر از اینهاست!
قنبرلو که به خوبی میداند عنصر کشف تا چه اندازه میتواند مخاطب را به شعرش بچسباند هیچگاه در شعرهایش از نعمت کشف دوری نمیکند و مدام ما را با تصویرهایی جدید یا تصویرهایی قدیمی که کارکردی جدید دارند روبهرو میکند که باعث انگشت به دهانی هر شعردوستی میشود؛ مانند این بند کوتاه اما بدیع:
این انقلابی که تو میگویی
جرّاحیِ زیباییِ بینی است!
دلخوش نباشای دوست! خواهد دید
دنیا دماغِ کودکانت را…
مضامین و تصویرهای قنبرلو خیلی اوقات با همدیگر در عین بیارتباطی پیوند میخورند و هنر او در تعلیل، مثال زدنی است؛ برای مثال تشبیه معشوقه به پزشک شاید بارها در تاریخ ادبیات این سرزمین صورت گرفته باشد اما قنبرلو در این بیت –که اسم کتاب هم برگرفته از آن است- به نوعی کارکرد میگیرد که جای متهم شدن به کلیشهنویسی، کلاه همگان را از سر بلند کند:
عشق آن پزشک مشهور شهر است:
یک جمله دارد: بیمار بعدی!
او با بدایع خود میتواند از دستمالی شدهترین مضامین اثر فاخری تولید کند؛ شبیه به یک ماشین بازیافت کلمه! حتی ثابت میکند که با زبان کوچه و بازار هم میشود مفهومی فاخر نوشت:
فال من را نگیر، میدانم
زندگی قهوهایتر از این هاست!
رقص با مولفهها
شیوهای که زیاد در آثار او دیده میشود استفاده از ارجاعات مختلف به اماکن، آثار هنری، افراد و فیلمهای مشهور است که البته در آثار بسیاری از شاعران این نسل دیده میشود؛ اما دید قنبرلو به ارجاعاتش نه استفادهٔ معنایی از آنها بلکه تحمیل معنای مورد نظرش در قالب آشنای آنهاست که به آشنازدایی ختم میشود:
ولی نمیرسد آبی به نسلِخودسوزی
چهقدر بغض درونی؟ چهقدر لبدوزی؟!
جناب عینک دودی! کدام استقلال؟
جناب عینک دودی! کدام پیروزی؟!
بدایعی که قنبرلو دارد به محتوای آثارش مختوم نیست و به فرم –حتی فرم بیرونی اثر- کشیده میشود؛ برای مثال حتی قوالب ترکیبی جدید را جهت تعامل بیشتر با محتوای خود، دگرگون میسازد. مثل این شعر که قالب جدید ششپاره را با تک مصرعی گوشوارهای در آخرش بداعت تازه بخشیده است:
مثل شومینهٔ برقی وسطِ فصلی سرد
شعله را در بغلِ چوب نگه داشتهای
آن گُلی را که برایت شب عقد آوردم
گرچه خشکیده ولی خوب نگه داشتهای
روی هر طاقچه و توی هرآنچه کُمُد است
آن همه شیشهٔ مشروب نگه داشتهای!
من در آن خانه فقط جنس اضافی بودم؟
در پایان باید گفت که یاسر قنبرلو اگر مسیری را که تا به اینجا پیموده همچنان ادامه دهد بعید نیست که در قرن بعدی، بیماران بعدی بسیار بیشتری برای شعرش داشته باشد. او اشعارش را بر بنای تفکرش مینویسد نه کپی از روی دست یا حتی اندیشهٔ دیگران و قطعا با این روند در تاریخ ادبیات ایران ماندگار خواهد شد…
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | بیمار بعدی |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۰۴ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۹۶ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۳۶۷۴۴۸۶ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
یاسر قنبرلو شاعر جوان معاصر شعر را از ۱۵ سالگی آغاز کرده و اکنون از فصاحت بیان بالایی برخوردار شده است. مضنون اشعار او سیاسی، اجتماعی، عاشقانه و مذهبی و حتی فلسفی است. بیماری بعدی دومین کتاب به چاپ رسیدهٔ او بعد از ندیدهبانیست. این کتاب را نشر نیماژ به چاپ رسانده، انتشاراتی که مختص به کتابهای شهر و داستان است. یاسر قنبرلو با زبان شیرین و لطیفش این توانایی را دارد تلخترین مسائل را با شیرینترین کلمات بیان کند و به دل مخاطب بنشیند. از جذابیت اشعار او میتوان به محدود نشدنش به یک موضوع خاص و لایه لایه بودن اشعارش اشاره کرد. مثلا در شعری که مخاطب آن را موضوعی عاشقانه میپندارد در پس آن به موضوعی سیاسی اشاره کرده است. دید متفاوت او نسبت به مسائل دارد و آن در اشعارش به همین گونه تصویرگری میکند. از ویژگی اشعار او میتوان به این اشاره کرد بین کلماتی که هیچ ارتباطی باهم ندارند پل میزند مانند پلی که بین معشوق و پزشک زده که در عنوان کتاب هم به آن اشاره دارد. این کتاب که به چاپ پنجم خود رسیده گویای استقبال زیاد مخاطبان از اشعار این شاعر معاصر است. این کتاب شامل ۴۴ شعر در قالبهای مختلف همراه با ۲۲ تک بیت است که در ۱۰۴ صفحه به نگارش درآمده.