لیست چاپهای دیگر
(۱)معرفی و بررسی کتاب ماهشرف
«ماهشرف» داستانیست دربارهٔ روح، زمان و البته زندگی اشرافی. در این کتاب با داستانی مواجه میشویم که با شیوهای جدید و سوژهای بدیع، قصهای را از میانهٔ تاریخ کشورمان روایت میکند. رماننویسی در ایران بیشتر به رئالیسم اجتماعی میپردازد یا در مضامین عاشقانه نگارش میشود؛ به همین دلیل کمتر به پیشینهٔ فرهنگی و تاریخی کشور پرداخته شده است. این داستان هرچند در دل تاریخ ایران و دوران قاجار صورت میگیرد، اما از جایی به بعد پا به زمینهٔ غیرواقعی میگذارد و خواننده را با شخصیت و تجربیات ذهنی او همراه میکند. «شرمین نادری» نویسندهٔ جوان و خلاق ایرانیست که با انتشار این کتاب، بار دیگر توانایی ادبی خود را به جامعهٔ خوانندگان داستان ایرانی اثبات کرد و عرصهٔ تازهتری را به روی خود گشود. زنان در رماننویسی امروز ما نقش مهمی دارند و دههٔ اخیر میزبان کتابهای زیادی از سمت افرادی مثل شرمین نادری بوده است؛ نویسندگانی مثل «عطیه عطارزاده» و «هما پوراصفهانی» از جملهٔ همین رماننویسان هستند. در این کتاب ما داستان زن اشرافزادهای به نام ماهشرف را میخوانیم که پس از ابتلا به یک بیماری لاعلاج، اجباراً به اردوگاه ییلاقی خود میرود تا آخرین فرصتهای زندگیاش را در این باغ غنیمت بشمارد. در این دوران او به همراه یکی از ندیمههایش به این منطقه میرود تا آخرین هفتهها و روزهای زندگی را در آرامش و خوشی بگذراند؛ اما در پایان عمر هیچ چیز به شکل سابق پیش نمیرود و واقعیت، بیشتر از هر زمان دیگری برای انسان چالشبرانگیز میشود. داستان کتاب ماهشرف با اینکه در فضای فرهنگی و تاریخی مکتوبی در جریان است، از جایی به بعد و با پیوند خوردن داستان به حقیقت مرگ، رنگ و بویی فراواقعی به خود میگیرد و میان واقعیت ملموس و فضاهای انتزاعی در ذهن خواننده پل میزند. این کتاب در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات «آوند دانش» به چاپ رسیده است و از پرفروشترین رمانهای تاریخ معاصر ایران به حساب میآید. برای آشنایی بیشتر با کتاب ماهشرف و خرید اینترنتی کتاب به ادامه مطلب توجه نمایید.
موضوع داستان کتاب ماهشرف
اولین چیزی که توجه ما را جلب متن کتاب ماهشرف میکند، شیوهٔ جذاب و خواندنی نویسنده در نگارش دیالوگها و نحوهٔ روایت است. امروزه مخاطبان جوان کمتر به سمت خواندن داستانهای ایرانی میروند و افرادی هم که به سنی رسیدهاند، نمیتوانند با زبان و لحن نویسندگان این نسل ارتباط برقرار کنند. دلیل این مسئله را شاید بتوانیم از یک سمت این بدانیم که زبان تاریخی ما به طور گستردهای متحول شده و سرعت تغییرات فرهنگی و زبانی بسیار بالا رفته. شرمین نادری این دغدغه را دنبال کرده و تلاش میکند اکثر کتابهایش را در فضاهای تاریخ معاصر ایران بنویسد؛ یا ایرانِ دورهٔ قاجار را روایت میکند و تغییرات فرهنگی و سیاسی این دوره را شرح میدهد؛ یا اینکه در زمانی جلوتر سیر میکند و تهران معاصر را در کوچهپسکوچهها به تصویر میکشد. در کتابهای او شاید بیشتر از اینکه به دنبال یک خط داستان پررنگ و پیرنگ پر پیچ و تاب بگردیم، باید داستان را از دریچهٔ عواطف ببینیم تا به نحوی که مقصود نویسنده بوده، حس نوستالژی آشنایی را در میان خطوط کتاب پیدا کنیم. ما در این داستان از زمینهای واقعی به فراواقعیت میرویم؛ به این ترتیب که ماهشرف در دورهٔ استراحتش در باغ به شخصیتی غیرواقعی و شبحمانند برمیخورد که البته ظاهر بسیار نورانی و جذابی دارد. این مرد ماهشرف را به سمت دنیایی میکشاند که جلوتر از خط زمانی، در آینده در حال اتفاق است. بیماری سل در حال نابود کردن ماهشرف است و او که با حقیقت مطلق زندگی، یعنی مرگ مواجه شده، ترجیح میدهد کنترل واقعیت را به دست آن مرد بسپارد و برای گریز از مرگ به آینده برود. فضاهایی که در بین دیالوگها خلق میشود، از طرفی داستان را با طبیعت پیوند میدهد و از سمت دیگر، سنتهایی از گذشته را که ممکن است برایمان ناآشنا باشد، به میان میآورد.
درباره شرمین نادری
شرمین نادری در سال ۱۳۵۵ در تهران متولد شد. او پس از تکمیل تحصیلات خود، در زمینههای هنری و فرهنگی مختلفی از جمله سردبیری نشریه فعالیت کرد. نویسندگی حالا حرفهٔ اصلی اوست و از بین تمام هنرهایی که تجربه کرده، در مدیوم ادبی حرفهای بیشتری برای گفتن دارد. شرمین نادری تلاش میکند تا چیزی را در متن داستانهایش بگنجاند که با آن بزرگ شده و ذهنیتش درون آن شکل گرفته؛ فرهنگ گذشتهٔ ایران و ادبیات دوران قاجاریه. پادشاهان قاجار دورهای طولانی را در ایران حکومت کردند و ادبیات در این دوره تحولاتی را به خود دید که همگام با اقتصاد و فرهنگ و سیاست، بسیار تازه مینمودند. شرمین نادری دربارهٔ این دوره تحقیقات زیادی کرده و علاقهای که به تاریخ معاصر داشته باعث شده کتابهایی مثل «تلخ و شیرین بلدیه، ماهگرفتهها، زار، بقچه خنجون» و سهگانهٔ «خنجون و بوی ریحون، خانجون و خواب شمرون، خانجون و کوچه پریون» را نگارش کند.
جملات برتر کتاب ماه شرف
قمر در عقربم، ماه میچرخد توی سرم و نیشم میزند هی. تب تازه رفته از تنم. توی عمارت بزرگ مهگرفته، لابهلای صندلیهای مهمانخانهٔ آقا میچرخم. عزیزجان میافتد دنبالم و به زور توی حلقم شربت زوفا میریزد. دوای زکام است این، به خیالش سرما افتاده به جانم.
عزیزجان اما گوش ایستاده، با آن چشمهای سبزش بِربِر نگاهمان میکند، زیرلبی غری میزند و نفرین میکند و میآید جلو که لابد از دست مستوره نیشگونی بگیرد، همانطور که از ما میگرفت، وقتی بچهتر بودیم. چشمش دریده و مویش ژولیده و بیحوصله است پیرزن. ببین چقدر دقش دادهام، دلم میسوزد و میگویم: «عزیزکم تو را هم میبرم، رختوپخت جمع کن، بیاجازهٔ آقا میرویم زیارت امامزاده.»
شب شد، عمارت ییلاقی در خاموشی قبل از تاریکی فرو رفته بود، مهتر و چندتا باغبانی که گاهی به درختها میرسند و این دوروبر خانه دارند، آمدند توی باغ، چراغ روشن کردند. حیاط روشن شد، گرچه هوا سرد بود.
من نشستم روی سنگی، سنگ بزرگی که خیال میکنم اصلاً برای همین گذاشته بودند توی باغ که وقتی آب میاندازند به باغ، باغبان بنشیند و مراقبت کند و خسته هم نشود. خسته بودم من و سرفهام میآمد گاهی اما سردم نبود. صورتم کمی یخ کرده بود، علیالخصوص که بادی سرد، نمیدانم از کدام طرف باغ میآمد. گمانم از سمت و وقتی دیدمش، تنم یخ کرد. مردی جوان با عبایی روی عینک دورطلایی قشنگی داشت، صورتش مهتابی بود و پاک تراشیده و دست باریکش حلقه شده بود روی عصایی که سر حیوان داشت.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | ماهشرف |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۳۰ |
قطع | پالتویی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۲۲ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۶۶۶۱۶۵۲ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
تا به حال به این فکر کردید که اگر از زمان مرگ خود اطلاع داشته باشید در فرصت باقی مانده دست به چه کارهایی میزنید؟ تصمیم برای این کار تا زمانی که واقعا اتفاق نیوفتاده است میتواند کار سادهای باشد. اما برای چند لحظه خودتان را جایی شخصی بگذارید که از بیماری لاعلاجی رنج میبرد و به انتظار مرگ نشسته. حالا چه؟ در رمان ماهشرف ما دقیقا با همین چالش روبهرو هستیم. ماهشرف زنی اشرافزاده در زمان قاجار است که از بیماری سل رنج میبرد و تصمیم میگیرد تا مدت باقی مانده عمرش را در اردگاه ییلاقیش بگذراند و با ندیمهاش راهی سفر میشود تا در خوشی و آرامش آخرین روزهای زندگیش را سپری کند. اما نکته اینجاست که هرچقدر برای آن تلاش کنی فکر مرگ و حقیقتش همچنان سرجایش است. داستان از جایی پا را از واقعیت فراتر گذاشته و با جنبههای دیگرش ما را روبه رو میکند که ماهشرف در اردوگاهش با شبحی نورانی برخورد میکند که او را به دنیایی دیگر در آینده میکشاند. ما ماهشرف که بیماری او را از پای درآورده و با حقیقت مرگش روبه رو شده خود را به دست شبح میسپارد تا شاید سفر به آینده راه فراری برای مرگ باشد. این کتاب اثر شرمین نادری یکی از پرمخاطبترین رمانهای معاصر است که در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات آوند دانش به چاپ رسیده.