
سفرنامهها گنجینههای ارزشمندی هستند که با استفاده از آنها میتوانیم با تاریخ سرزمینهای کهن بیشتر و بهتر آشنا شویم. ما با مطالعهٔ سفرنامهها قادر خواهیم بود از زوایای پیدا و پنهان دولتها و اوضاع و احوال مردمان یک سرزمین شناخت دقیقتری پیدا کنیم. ایران یکی از کشورهایی بهشمار میرود که از تاریخ سن وسالداری برخوردار بوده و در طی این مدت طولانی رویدادهای زیادی را تجربه کرده است. ایران از روزگاران گذشته میزبان مسافرانی از چهارگوشهٔ جهان بهشمار میرود که برخی از این مسافران شخصیتی برجسته و مهم محسوب میشدند و نمایندگی کشورهای قدرتمندی را برعهده داشتند. سر هارفورد جونز یکی از همین مسافران بود که در زمان سلسلهٔ قاجار که از آن دوره سفرنامههای ارزشمندی برجای مانده است به ایران آمد و سفرنامهٔ خواندنی و جالبی دربارهٔ سفرش نوشت. این سفرنامه توسط مانی صالحی علامه به فارسی ترجمه شده و با همت انتشارات ثالث چاپ و منتشر گشته است. پیش از آنکه نگاهی به کتاب بیندازیم بهتر است کمی با سر هارفورد جونز آشنا شویم. پس با ما همراه باشید.
آشنایی با سر هارفورد جونز
سر هارفورد جونز نویسنده و دیپلمات بریتانیایی است که در سال ۱۷۶۴ چشم به جهان گشود. او در جوانی به عضویت کمپانی هند شرقی درآمد و از سوی این شرکت به بصره و بغداد فرستاده شد. سر هارفورد در سال ۱۸۰۷ به نمایندگی از دولت بریتانیا راهی ایران شد که در این ماموریت توانست پیمان اتحادی را میان ایران و انگلیس ایجاد کند و اجازه ندهد تا فرانسهٔ دوران ناپلون بناپارت که امپراتور قدرتمند فرانسه بود به هندوستان دست یابد.
سر هارفورد جونز در سال ۱۸۴۷ درگذشت.
نگاهی به کتاب خاطرات سر هارفورد جونز
سر هارفورد جونز در سال ۱۸۰۷ میلادی برابر با ۱۲۸۶ خورشیدی همراه با گروهی برای انعقاد یک پیمان و برهمزدن اتحاد میان ایران و فرانسه راهی دربار فتحعلیشاه قاجار شد و توانست به اهدافی که دولت انگلیس خواستار رسیدن به آن بود دست پیدا کند. ما در خاطرات نمایندهٔ دولت انگلیس در ایران میخوانیم که فتحعلیشاه در نخستین دیدارش با سر عارفورد جونز از اینکه با انگلیس پیمان میبندد و متحد میشود راضی و خشنود بود. از نکات جالب این دیدار میتوان به این اشاره نمود که شاه ایران فکر میکرد جرج سوم پادشاه انگلیس از دنیا رفته و پسرش زمام امور را بهدست گرفته است. این تصور اشتباه شاه به خاطر این بود که فرانسویها مدتی پیش به او گفته بودند که پادشاه انگلیس در قید حیات نیست. نماینده اعزامی انگلیس دربارهٔ میرزا شفیع صدراعظم وقت ایران نیز میگوید که او هنگامی که نظرها و پیشنهادهای نماینده مورد قبولش نبود خودش را به خواب میزد و یا سخنان بیسروتهی را بیان مینمود تا آستان تحمل سر هارفورد را بیازماید. جونز میگوید که هیچگاه از کارها و سخنان میرزا شفیع برآشفته نشد اما یکبار بهشیوهٔ خودش با او بازی کرد، به این شکل که وقتی شبی صدراعظم ایران قصد داشت گفتوگوی خودش را با نمایندهٔ انگلیس پایان دهد تا برای خوابیدن به بستر برود سر هارفورد شروع به توضیح و تعریف وضعیت جغرافیایی کشورهای اروپایی میکند و دربارهٔ پادشاهان و ملکهها و فرزندان آن کشورها مطالب مفصلی را بیان مینماید و این کار را تا هنگام نماز صبح انجام میدهد که سرانجام میرزا شفیع ماشاالله میگوید و با ادای این کلمه سرش را تکان معناداری میدهد.
کتاب خاطرات سر هارفورد جونز دارای نکتهها و اشارههای مهم و جالبی از دربار فتحعلیشاه و روابط ایران و انگلیس در آن دوران است که برای علاقهمندان تاریخ مفید خواهد بود.
جملاتی از کتاب خاطرات سر هارفورد جونز
قبل از آنکه ایروان را ترک گویم باید به این نکته اشاره کنم وقتی در ۱۸۰۹ حملهٔ روسها به آن شهر با مقاومتی شدید روبهرو و دفع شد بسیار متعجب شدم؛ این واقعه همانقدر که دلاوری و پایمردی ایرانیان را نشان میدهد، بیانگر ضعف روسها در فنون جنگی یا کمبود شجاعت آنان است.
***
ایرانیان به طالعشناسی و اختربینی دلبستهاند و مقام منجمباشی یا رییس اختربینان یکی از مهمترین مقامات درباری و از نفوذ قابلملاحظهای برخوردار است زیرا اوست که تعیین میکند اوضاع چه هنگامی مساعد و چه هنگامی نامساعد است و چه موقعی اقدام به عملی درست و چه موقعی باید بیحرکت ماند و اقدامی نکرد و خلاصه همهٔ اعمال کوچک و بزرگ شاه با مشورت او انجام میگیرد.
محصولات مشابه
مشخصات محصول
کد محصول:
179435
نویسنده:
ناشر:
وزن:
330 گرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحات:
366 صفحه
جلد:
شومیز
شابک:
9782000766698
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
پرسش و پاسخ (0)