معرفی و بررسی کتاب ما آدم نمیشویم
انتشارات سرزمین اهورایی منتشر کرد:
عزیز نسین در ۲۰ دسامبرِ ۱۹۱۵ در جزیرهٔ هیبلیآدا از توابعِ استانبول دیده به جهان گشود. نامِ واقعیِ او محمد نصرت بود که بعدها نامِ خانوادگیِ نسین را برای خود انتخاب کرد اما برای انتشارِ آثارِ خود، نامِ پدرش را برگزید. پدرِ او عبدالعزیز نام داشت که محمد نصرت، کوتاهشدهٔ آن یعنی همان عزیز را برای امضای آثارِ خویش انتخاب کرد. البته او علاوه بر نامِ مشهورِ عزیز نسین، نامهای مستعار دیگری هم داشت که از میانِ آنها میتوانیم از این نامها یاد کنیم: اویا آتش/ وِدیا نسین/ قاسم قهقهه/ کاظم لوازمچی/ صدقی سریلسکلام/ حقّی حقلار/ و بدری بیردیربیر.
عزیز نسین بعد از دورهٔ ابتدایی واردِ دبیرستان شد و دو سال را سپری کرد و بعد از آن در سالِ ۱۹۳۵ به دبیرستانِ ارتش رفت و در سالِ ۱۹۳۷ با درجهٔ «ستوان» فارغالتحصیل شد. او سپس دو سالِ دیگر نیز در رشتهٔ فنونِ نظامی تحصیل کرد و این مقطعِ تحصیلی را در سالِ ۱۹۳۹ به پایان رساند. او که به ادبیات علاقهٔ بسیاری داشت، از همان سالها و در بسیاری از حوزههای ادبی مثلِ شعر، خاطرهنویسی، سفرنامه و ادبیاتِ داستانی شروع به نوشتن کرد. البته در سالهای بعد، نیروی خود را بیشتر صرفِ نگارشِ داستانهای کوتاهِ طنزآمیز کرد و شهرتِ فعلیِ او در سراسرِ جهان نیز به داستانهای طنزآمیزِ او برمیگردد؛ اما در کارنامهٔ ادبیِ او در سایرِ حوزههای ادبی نیز آثارِ ارزشمندی دیده میشود. داستانهای کوتاهِ او در قالبِ کتابهای بسیاری به جا مانده است که برخی از آنها عبارتاند از: چیزهای باقیمانده/ دُمِ سگ/ قطعهٔ یدکی/ دیوانهای روی پشتِبام است/ صندلیِ راحتی/ مراسمِ دیگ/ دیوانهها طلاق گرفتند/ الاغِ مرده/ کدام گروه برنده میشود؟ / آقای سوت/ عینکی برای چشمان تو/ وای ما الاغها/ دیوانهای در قبال صد لیره/ چگونه انقلاب کردیم؟ / خانههایی به سانِ لانهٔ بلبل/ زنده باد میهن/ اعتصابِ بزرگ و…
عزیز نسین در ۸۰ سالگی و در ۶ ژانویهٔ ۱۹۹۵ در آلاچتایی از توابعِ چشمه واقع در ازمیر دیده از جهان فروبست…
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | ما آدم نمیشویم: گزیدهای از بهترین داستانهای عزیز نسین؛ ترجمهٔ علیرضا شعبانی؛ با نظارت و پیشگفتار ابوالفضل پاشا. |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۱۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۴۸ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۹۸۸۲۵۷۱ |