عکس هزار دشت ارغوانی

هزار دشت ارغوانی

5.0
از 1 نظر

هزار دشت ارغوانی

انتشارات:

روزنه

latestRevisionGuarantyIconتضمین آخرین چاپ
sevenDayReturnIcon۷ روز ضمانت بازگشت کالا
fastShippingIconارسال به سراسر کشور

قیمت:

67,000

10٪

60,300

تومانءء

قیمت:

67,000

10٪

60,300

تومانءء

مشخصات محصول

کد محصول:

205292

ناشر:

روزنه

قطع:

رقعی

تعداد صفحات:

518 صفحه

جلد:

شومیز

شابک:

9786007876459

مشخصات محصول

کد محصول:

205292

ناشر:

روزنه

نظرات کاربران(1)

مرتب سازی براساس:

۵.۰

5.0
از 1 امتیاز
5
4
3
2
1

مرتب سازی براساس:

ناشناس

3 سال پیش

هزار دشت ارغوانی، اولین رمان محمد باقر عبیری، که به تازگی توسط انتشارات روزنه‌کار منتشر شده تلاش می‌کند تا خود را در زمره آثار کارآگاهی واقع‌گرایانه نوشته شده برای خواننده ایرانی جای دهد. خلاصه داستان همسر محمد، شیرین، حدود ۲ سال پیش او را ترک کرده و از آن زمان تمام زندگی محمد در کار خلاصه می‌شود. او به بیماری کابوس متواتر مبتلا است و شهره، خواهر شیرین را مقصر اصلی طلاقش می‌داند. شیرین ناپدید می‌شود. فردی که خود را سرهنگ پلیس معرفی می‌کند، با ادعای مشابهت پرونده با موردی قدیمی، به محمد نزدیک می‌شود. محمد، شهره و سرهنگ بر اساس همان پرونده قدیمی سرنخ‌هایی را دنبال می‌کنند. محمد باید همزمان که به دنبال شیرین می‌گردد، هم نقطه ضعفش را که همان کابوس‌ها هستند از دیگران مخفی کند و هم با مرور خاطرات دلیل اصلی طلاقشان را بفهمد. در این میان همچنین ارتباط محمد با پدر دوست دوران سربازی خود عمیق‌تر می‌شود… اما چرا خواننده ایرانی؟! مسئله به سیستم قضایی ما برمی‌گردد. سیستم قضایی ما برای شهروندان عادی و حتی بسیاری از وکلای با سابقه، بسیار سربسته باقی مانده است. درست به همین دلیل است که اساساً ادبیات دادگاهی در ایران چندان جایی برای نمو ندارد و بسیاری از برترین‌های ژانر دادگاهی مانند کشتن مرغ مقلد (۱۹۶۰، هارپر لی)، زمانی برای کشتن (۱۹۸۹، جان گریشام) و ترس کهن (۱۹۹۳، ویلیام دیل) برای ما معنی چندانی ندارد. چون ما دانش چندانی از دستگاه قضایی و سیستم عملکردی پلیس جنایی خودمان نداریم. ولی به غریزه می‌دانیم که آنچه در آن داستان‌ها به نمایش درآمده اصولاً در جامعه ما چندان محلی از اعراب ندارد و نویسنده کتاب هزار دشت ارغوانی نیز به زیبایی در فصل ۱۸ کتاب این تفاوت ذهنیت غربی و ایرانی را در رؤیایی که به خوبی در فرم داستان جای گرفته به رخمان می‌کشد. پس نویسنده داستان پلیسی-جنایی ایرانی چه کند؟! دوباره به ایران خودمان باز می‌گردیم. اینجا خبری از کارآگاه خصوصی (مانند فیلیپ مارلو، ساموئل اسپید یا کارآگاه کانتینانتال) نیست. مشاورین اسکاتلندیارد (شرلوک هلمز) را هم در اختیار نداریم. از طرفی پلیس سنگین وزن و آتشین مزاجی که گهگاه، خیلی کوتاه به خوانواده‌اش اشاره می‌شود (مگره) نیز چنگی به دل ایرانیمان نمی‌زند. پس نویسنده ایرانی باید چه کند؟ کتاب هزار دشت ارغوانی به حکم غریزه نویسنده یا به عمد راه حلی برای این موضوع یافته است. راه حلی که از قضا چنان در فرم سورئال داستان تنیده شده که حتی به چشممان هم نمی‌آید. خواننده در میان صفحات بسیار داستان از خود نمی‌پرسد که چه شخصیت باور نکردنی سر و کار دارد که همه‌چیز و همه کار را بلد است. چرا که اساساً او با گروهی از شخصیت‌های متفاوت سر و کار دارد. آنجا که دسترسی به پرونده‌ها مورد نیاز است، سرهنگ را داریم، آنجا که سخن‌وری و متقاعد کردن لازم است، شهره وارد می‌شود و در نهایت ذهن بیمار و خشونت ذاتی محمد است که سنگ‌ها را میغلتاند. جالب اینکه این تفاوت شخصیت‌ها بارها گروه را به ورطه فروپاشی می‌کشاند. از طرف دیگر خواننده از خود نمی‌پرسد چرا پلیس گروه را از ادامه ماجرا منع نمی‌کند تا خود پرونده را در دست گیرد. زیرا اساساً تا فصول نهایی داستان هنوز نمی‌توانیم مطمئن باشیم که با قاتلی سر و کار داریم و تردید همان حربه اصلی شیطان است. دانش عمیق در روال‌های قضایی ایران، کاری نو و تعجب برانگیز! آنچه در کتاب، خواننده علاقه‌مند به آگاهی از روال‌های پلیس جنایی ایران را سیرآب می‌کند گزارش کامل پرونده جنایی قاتلی زنجیره‌ای معروف به دکتر شاهین است که با جزئیات کامل و مثال زدنی طرح می‌گردد. شخصاً باور نمی‌کنم که نویسنده این پرونده‌ها را بدون رجوع به پرونده‌های واقعی پلیس آگاهی نوشته باشد. به خوانندگان اخطار می‌کنم که بی‌پرده‌گویی‌های این فصل (به گمانم فصل ۱۰ یا ۱۱) از پرونده‌های جنایی کهنه در برخی موارد بسیار دردناک است. اما جالب اینکه بیشتر کلیدهای اصلی ماجرا چه در خصوص پرونده اصلی و چه در خصوص قوس شخصیت سرهنگ در لابلای صفحات همین پرونده‌های کهنه جا خوش کرده‌اند و گاهی لازم است تا پیش از روشن شدن اصل قضیه، برگردیم و بخش‌هایی از آنها را مرور کنیم. جالب‌تر اینکه یک کارآگاه واقعی هم همین کار را می‌کند! پس نویسنده بدون اینکه بدانیم از ما کارآگاهی هرچند آماتور می‌سازد. سورئالیسم، ترس و موسیقی متن! درست خواندید. موسیقی متن… در جای جای رمان موسیقی متن پخش می‌شود. ابتدا از دستگاه پخش قدیمی ماشین بی‌ام‌دبلیو مدل ۷۷ و پس از نزدیکی شخصیت اصلی به فروپاشی روانی، در ذهن رو به احتضارش… همین ذهن رو به احتضار است که رفته رفته ترس را به دل خواننده القا می‌کند. به این ترتیب هزار دشت ارغوانی دو سطح ترس را در خود دارد. اولی از قاتلی نادیده و ناشناخته و سرنوشت شوم شیرین و دومی ترسی که رفته رفته در ذهن قهرمان اصلی و خواننده شکل می‌گیرد. ترس از اینکه فروپاشی ذهنی قهرمان اصلی او را به چه ورطه‌ای خواهد کشاند. نمی‌توان کاملاً ترس موجود در هزار دشت ارغوانی را از جنس ترس لاوکرافتی دانست. لیکن از جایی که متوجه تفاوت دو شیرین، یکی در دنیای واقعی و دیگری در دنیای ذهنی شخصیت‌ها می‌شویم کم کم مور مورمان می‌شود. از این رو شاید بتوان گفت که مانند بسیاری از آثار ژانر ترسناک از دنیای کاملاً رئال کارآگاهی بدون اینکه بفهمیم به دنیای وحشت‌آفرین سورئالی می‌رویم که خواب را از شخصیت اصلی (و طبیعتاً ما) گرفته است. فرمالیسم وسواس گونه! هزار دشت ارغوانی بدون شک فرم شاه‌پیرنگ را با تمام توانش رعایت کرده است. تمام اعضای گروه قوس شخصیت کاملی دارند. همه‌شان در فرآیند پیگیری پرونده متوجه می‌شوند که به خودشان هم کمک می‌کنند. پس همه هدف بیرونی و هدف درونی تعریف شده‌ای دارند. اعضای گروه هرکدام از داستانی کامل پای به جهان رمان می‌گذارند و همین هم صفحات کتاب را تا حد انفجار زیاد کرده است. از طرفی تضادهایشان آنها را از هم دور می‌کند و از سوی دیگر هدف مشترکشان آنها را به هم می‌چسباند. اما از همه مهمتر اینکه حلقه اصلی پیوند دهنده تمامی وقایع، یعنی شیرین، عنصری ناپیدا و همیشه موجود است. در دنیای واقع جز در چند نقطه کوتاه در فصول پایانی با شیرین روبرو نمی‌شویم اما او به شکل مرموزی گروه کوچکمان را راهبری می‌کند و در کنار هم نگه می‌دارد. فرمالیسم حتی در آمار ریاضی رمان هم خود را نشان می‌دهد. فصل‌های داستان در ابتدا بسیار کوتاه هستند و به تدریج صفحات بیشتری اشغال می‌کنند. گویی نویسنده می‌خواهد ما را برای مسیر دشواری آماده کند. قواعد ریتم تا حد قابل قبولی رعایت شده و پس از هر فصل پر زد و خورد حداقل یک فصل را به تحلیل ماجرا در ذهن شخصیت‌ها می‌گذرانیم. رمان کوهی از اطلاعات را در اختیارمان می‌گذارد و از ما می‌خواهد تا بفهمیم به کدام بخش آن برای حل پرونده نیاز داریم. بسیاری از اطلاعات در ابتدا بی‌فایده یا حتی غیر معقول به نظر می‌رسد و تنها در فصول گره‌گشایی اهمیت آنها را در می‌یابیم. این موضوع خواننده را در فصول آغازین داستان کمی گیج می‌کند. اما اگر تا پایان دوام بیاوریم، که محتوای داستان هم در این راه کمکمان می‌کند، بدون شک پاسخ پرسش‌هایمان را می‌گیریم. این التزام وسواس‌گونه نویسنده به فرم از یک سو واقع‌گرایی کارآگاهی است و از سوی دیگر، به خواننده اجازه می‌دهد تا خود در نقش مغز متفکر حل کننده پرونده قرار گیرد. شخصیت پردازی تار و پود صفحات رمان را تشکیل می‌دهد! هرکدام از شخصیت‌ها، چه آنها که نقش اساسی در پرونده بازی می‌کنند و چه آنها که تنها چند صفحه کوتاه به خود اختصاص می‌دهند، خود از رمانی کامل به این مهلکه قدم گذاشته‌اند. رمان‌ها و دنیاهای کاملی که نویسنده تنها به ما اجازه می‌دهد تا از منافذ داستانش ببینیمشان. ما حتی خلافکار خرده‌پای کازرونی که پیش از ملاقات با شخصیت‌های اصلی کشته شده است را می‌شناسیم، درکش می‌کنیم و می‌دانیم جاه طلبیش این بلا را به سرش آورده است. واقع‌گرایی یا خشونت بی‌مهابا! خشونت زبانی شخصیت‌ها، پرونده‌های کهنه رنج‌آور با جسدهای متعفن و زد و خوردهایی که با جزئیات کامل روایت می‌شوند شاید از جنبه‌ای تنها تلاش برای واقع‌گرایی توصیف گردد. اما من نام خشونت بی‌مهابا را بر آن می‌گذارم. چنین حجمی از خشونت تا حد زیادی در ادبیات کلاسیک ما جدید و نا آشناست. نکته این است که توصیف لحظه به لحظه برخورد گلوله یا در آتش سوختن شخصیت‌هایی که پردازش کاملی دارند و می‌شناسیمشان شاید در نوشته‌ای دیگر مشمئز کننده به نظر برسد. اما در تار و پود این رمان با پیشینه روانی شخصیت‌ها چنان جا خوش کرده که به راحتی می‌پذیریمشان. از همه جالبتر اینکه به شکل باور نکردنی‌ای توجیه‌گر فضای روانی شخصیت‌ها هستند و رمان بدون آن گویی چیزی کم دارد. طولانی قابل تحمل! رمان هزار دشت ارغوانی در ۵۱۸ صفحه با فاصله خطوطی که به نظر کمتر از حد معمول انتشارات روزنه‌کار می‌رسد، جای داده شده است. درست خواندید رمان در این فضا جای داده شده است. مطمئن هستم که نویسنده مجبور شده بخش‌های زیادی را حذف کند. روایت اول شخص همزمان که برای کتاب هزار دشت ارغوانی برگزیده شده و امروزه باب کتاب‌های جنایی غربی شده است، قلم نویسنده را ملزم به نگارش تک تک جزئیات کرده. گذشته از این، در حالی که بسیاری از رمان‌ها حول یک حادثه، یک قوس شخصیت، یک پیشینه، یک خط داستانی و در دنیایی محدود می‌گردند، این کتاب گروهی از شخصیت‌ها که هر کدام ماجرا و پیشینه خود را دارند دنبال می‌کند. در این خصوص همین بس که داستان در تهران، اصفهان، شاهین‌شهر، شیراز، کیش و مریوان روایت می‌شود. در نهایت قلم نویسنده نیز گویا هیچ تلاشی برای موجزگویی ندارد و هرکجا به سرنخ کوچکی می‌رسیم تمام تلاشش را می‌کند تا تمام حالات احتمالی را برآورد کند. البته چندان نگران نباشید چرا که تمام حوادث و شخصیت‌ها چنان در کنار هم چیده شده‌اند که خواننده همیشه در تلاطم حادثه یا سرنخی گرفتار شود و به طولانی بودن داستان نمی‌اندیشد. شگردهای سینمایی: تدوین موازی! در فصلی از داستان درحالی که شخصیت اصلی به همراه گروه قهرمان به شیراز سفر می‌کند ناگهان و بدون مقدمه در میابیم که در دو خط روایی حرکت می‌کنیم که در نقاط مختلف با هم تلاقی دارند. در یکی، شخصیت اصلی به شیراز می‌رود و در دیگری که سال‌ها پیش رخ داده است، با شیرین به کیش سفر می‌کند. در فصلی دیگر ذهن بیمار شخصیت اصلی توان کنترل نا خود آگاهش را از دست می‌دهد و می‌پندارد که همه حاضران در آن فصل ترانه‌ای از گروه پالت را همخوانی می‌کنند. چنین تکنیک‌هایی در طول داستان به جا و به اندازه به کار برده شده است که لذت مطالعه آن را دو چندان می‌کند. «جمع بندی» هزار دشت ارغوانی یک داستان کارآگاهی روانشناسانه پر کشش را در بستر اجتماعی، فرهنگی و روانی ایران امروز و با ضرب‌آهنگی حساب شده و شخصیت‌هایی که به خوبی پرداخت شده‌اند، تعریف می‌کند. همچنین تلاش دارد تا از مجرای داستان معمایی تا جای ممکن در ادبیات وحشت نفوذ کند که تا حدودی نیز موفق است. از طرفی روایت اول شخص همزمان خواننده را در نزدیک‌ترین فاصله ممکن به حوادث و زد و خوردهای خشونت‌آمیز داستان قرار می‌دهد. لیکن تلاش نویسنده برای گنجاندن تمام آنچه گفته شد در یک داستان در کنار وسواس قلم ایشان به توضیح جامع و مانع از مبانی فکری و فلسفی شخصیت‌ها و پرهیز از موجزگویی، خواننده‌ای را که برای اولین بار کتاب را در کتابفروشی می‌بیند و می‌خواهد برای خرید آن تصمیم بگیرد با تردید روبرو می‌کند. در نهایت کتاب هزار دشت ارغوانی اگرچه بن‌مایه معمایی و کارآگاهی دارد لیکن از آنجا که به مسائلی مانند طلاق، مصرف مواد مخدر، مشکل برقراری روابط سالم و پایدار و… می‌پردازد، تا حدی از ژانر خود فراتر رفته و جایگاه قابل اعتنایی در میان رمان‌های فارسی معاصر برای خود می‌یابد. از این رو خواندن آن، علی‌رغم قلم نوپای نویسنده، به تمام علاقه‌مندان کتابخوانی توصیه می‌شود.
0

پرسش و پاسخ (1)

پرسش:

۳ اسفند ۱۳۹۹

همسر محمد، شیرین، حدود 2 سال پیش او را ترک کرده و از آن زمان تمام زندگی محمد در کار خلاصه می‌شود. او به بیماری کابوس متواتر مبتلا است و شهره، خواهر شیرین را مقصر اصلی طلاقش می‌داند. شیرین ناپدید می‌شود. فردی که خود را سرهنگ پلیس معرفی می‌کند، با ادعای مشابهت پرونده با موردی قدیمی، به محمد نزدیک می‌شود. محمد، شهره و سرهنگ بر اساس همان پرونده قدیمی سرنخ‌هایی را دنبال می‌کنند. محمد باید همزمان که به دنبال شیرین می‌گردد، هم نقطه ضعفش را که همان کابو‌س‌ها هستند از دیگران مخفی کند و هم با مرور خاطرات دلیل اصلی طلاقشان را بفهمد. در این میان همچنین ارتباط محمد با پدر دوست دوران سربازی خود عمیق‌تر می‌شود ... این داستان شکل گیری و فروپاشی گروهی کوچک از آدم‌هایی با هدف یکسان اما روش‌ها و اعتقادات متضاد و بعضاً متخاصم را در بستر احساسات مردانه اما آسیب‌پذیر محمد که در اثر طلاق به فروپاشی روانی نزدیک می‌شود، به تصویر می‌کشد. شاید بهترین رمان معمایی ایرانی نباشد ولی به نظرم لااقل از لحاظ موضوع، شخصیت‌ها و روایت کم‌نظیر است. مهمتر اینکه در همین ایران و در آدرس‌هایی که می‌شناسیمشان و در بستر فرهنگی که هر روز در آن نفس می‌کشیم رخ می‌دهد. این قرابت فرهنگی داستان لذتی دارد که در بهترین رمان‌های معمایی خارجی نیز پیدا نمی‌شود. البته رمان از آن دسته رمان‌های معمایی کلاسیک نیست که قهرمان در خانه خود بنشیند و با کنار هم قرار دادن سرنخ‌ها به نتیجه برسد. او باید در این راه به خیابان بزند، با قاچاقچیان مواد مخدر، معتادان، دزدان خرده‌پا و زندانیان غیر قابل پیش‌بینی و دیوانه گلاویز شود. از این جهت شاید باید رمان را در زمره داستان کارآگاهی واقع‌گرایانه قرار دهیم. البته نه از سبک آمریکایی آن که کارآگاه تنها به کمترین و سطحی‌ترین میزان لازم خودش را درگیر بعد احساسی ماجرا می‌کند. بلکه به سبک وطنی که قهرمان هر لحظه زیر بار فشار اقتصادی، مشکل ارتباطی شایع در مردان دهه 60، سرزنش‌های همه و حتی ترافیک تهران خم می‌شود اما تلاش می‌کند رفاقتش را نجات دهد.

پاسخ:

سلام دوست عزیز ممنون که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید

استفاده از تمامی مطالب، تصاویر و محتوای سایت فقط برای مقاصد غیر تجاری و با ذکر منبع بلامانع است.Copyright © 2012 - 2025 Ketabchi.com