معرفی و بررسی کتاب عشقمیر
انتشارات ایهام منتشر کرد:
نیم ساعت، نیم سال یا شاید چهل سال تمام در همان حالت مانده بودم. پاهای استخوانیام به شکم، و زانوهایم به دندههای بیرون زدهام چسبیده بودند. گردنم ثابت بود و با دهانی باز به آهستگی نفس میکشیدم. شاید تنها عضو متحرک بدنم که کنترلش را توی دست گرفته بودم، چشم راستم بود که میتوانست نیمی از وسط اتاق را ببیند و توی کاسهاش به این طرف و آن طرف بچرخد. دستهٔ پتک را توی دستهای زمختش فشار میداد و دانههای عرق از موهای سفیدش توی خطوط درهم و برهم پیشانیاش میریخت و از بین ابروهای پرپشتش سرازیر میشد و از دماغ پت و پهنش چکه میکرد روی زیلو.
- دخترهای من. . دخترهایی که من بزرگ کردم…
این را چند بار رو به گلناز و اَلسی که دیگر صدایی جز چنگ زدن و خرخر کردنشان به گوش نمیرسید، تکرار کرد و با بیقراری طول و عرض خانه را یکی کرد و پا به زمین کوبید.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | عشقمیر: داستانهای کوتاه |
---|---|
تعداد صفحه | ۹۲ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۱۶ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۶۸۱۳۸۳۹ |