برتری خفیف

کتاب «برتری خفیف» نوشتهٔ «جف اولسون» از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال‌های اخیر در حوزهٔ موفقیت و رشد فردی است. مفهوم برتری خفیف به سبک زندگی و روش تفکری اشاره دارد که در آن فرد با اهمیت دادن به کارهای سادهٔ روزمره و استمرار در انجام آنها می‌تواند در آینده نتایج بزرگی کسب کند. این کتاب نشان می‌دهد که چگونه نحوهٔ تفکر و پردازش اطلاعات می‌تواند بر انتخاب‌های روزانهٔ افراد به نحوی اثر گذارد که آن‌ها را به سمت خوشحالی و موفقیتی هدایت کند که لایقش هستند.

«برتری خفیف» اولین بار در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید و با اقبال عمومی مواجه شد. در سال ۲۰۰۸ نسخه‌ای از آن برای نوجوانان منتشر شد و در سال ۲۰۱۱ نسخهٔ بازبینی‌شده و مفصل‌تری از کتاب اصلی انتشار یافت که شامل چند اصل اساسی دیگر و روایت‌هایی از تجربه‌های شخصی خوانندگان بود. سپس در سال ۲۰۱۳ با بازنویسی و سامان‌دهی نسخه‌های قبل، نسخهٔ جدیدتری از «برتری خفیف» به چاپ رسید که برخی مباحث تکمیلی از جمله مضامین شکل‌گرفته از تجربیات خوانندگان، تجربه‌های ناگفتهٔ نویسنده از کسب‌وکارش و دو فصل کاملا جدیدی را در بر می‌گیرد که به مفهوم برتری خفیف عمق بیشتری می‌دهند. نشر میلکان کتاب «برتری خفیف» را با ترجمهٔ سعید کلایی‌راد به فارسی منتشر کرده است.

موضوع و سرفصل‌های کتاب برتری خفیف

محتوای کتاب «برتری خفیف» در دو بخش اصلی ارائه شده است. بخش اول با عنوان «برتری خفیف چگونه عمل می‌کند؟ » در نُه فصل فلسفهٔ برتری خفیف را بیان می‌کند. جف اولسون در این بخش ابتدا از سرگذشت خود می‌گوید؛ جوانی که آیندهٔ روشنی نداشت، روزی تصمیم گرفت تغییری در زندگی خود ایجاد کند اما پس از چندین سال تلاش و کسب موفقیت، کسب‌وکار خود را از دست داد. در اینجا اولسون پی برد اغلب مردم زمانی که شکست می‌خورند تلاش می‌کنند تا خود را به نقطهٔ بقا برسانند، اما بعد از آن دوباره وارد روندی رو به پایین می‌شوند. اولسون متوجه شد همان کارهای ساده‌ای که یک‌بار او را از شکست نجات داده بودند در صورت استمرار می‌توانند برایش موفقیت حاصل کنند؛ و این همان «برتری خفیف» است.

در فصل‌های بعدی اولسون با جزئیات بیشتری در مورد این ایده توضیح می‌دهد و بیان می‌کند که بسیاری از افراد در انجام این کارهای سادهٔ ظاهرا کم‌اهمیت مداومت ندارند، زیرا در ابتدای کار هیچ تغییری نمی‌بینند. درحالی‌که  موفقیت‌های بزرگ اغلب سرآغاز کوچکی دارند، نتیجه گرفتن به صرف زمان احتیاج دارد و نباید انتظار داشت جهشی ناگهانی اتفاق بیفتد.

بخش دوم با عنوان «زندگی کردن با برتری خفیف»، در نُه فصل دیگر پیاده‌سازی عادت‌های فکری و عملی برتری خفیف را در زندگی شرح می‌دهد. به‌طور مثال جف اولسون از خواننده می‌خواهد تا با یادگیری پیوسته روی خودش سرمایه‌گذاری کند و ثبات قدم و تعهد درازمدت را در خود پرورش دهد.

در طول کتاب، اولسون با ذکر مثال‌های فراوانی از تجربیات زندگی خود و اطرافیانش به فهم بهتر مطالب کمک می‌کند. همچنین در هر فصل داستان‌هایی شخصی از خوانندگان پیشین دربارهٔ تاثیر این کتاب بر زندگی‌شان آورده شده که مطالب مطرح‌شده را ملموس‌تر می‌سازد. در پایان هر فصل نیز خلاصهٔ کوتاهی از نکات کلیدی آن نوشته شده است که جمع‌بندی مناسبی برای خواننده خواهد بود.

درباره نویسنده کتاب؛ جف اولسون

«جف اولسون» مدیر، کارآفرین و نویسندهٔ آمریکایی است که در سال ۱۹۵۸ در شهر آلبوکرک ایالت نیومکزیکو متولد شد. او در رشتهٔ بازاریابی تحصیل کرد و سپس در فرودگاه بین‌المللی آلبوکرک مشغول به کار شد. با نشان دادن توان مدیریتی خود، توانست به شرکت‌های دیگری راه یابد و پس از چند سال اولین شرکت خود را در زمینهٔ انرژی خورشیدی تاسیس کرد. در سال‌های بعد او به کارآفرینی ادامه داد و به ثروت و موفقیت قابل توجهی رسید. او اکنون بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت نئورا در آمریکا و یکی از محبوب‌ترین سخنرانان انگیزشی است.

جف اولسون در سمینارها، برنامه‌های تلویزیونی و کتاب‌های خود همواره تلاش کرده تجربیات خود را در زمینه‌های کسب‌وکار، کارآفرینی و موفقیت با مردم به اشتراک بگذارد. او در کتاب حاضر نیز بخشی از پستی و بلندی‌های مسیری را که طی کرده بیان می‌کند و جایگاه امروز خود را مدیون ایدهٔ مطرح‌شده در این کتاب، یعنی «برتری خفیف» می‌داند.

جملاتی از کتاب برتری خفیف

کارهای ساده ما را از شکست دور و به‎سمت بقا و موفقیت هدایت می‌کنند؛ کارهایی آن‌قدر ساده که آن‌ها را نادیده می‌گیریم. چون این کارها ظاهراً بی‌اهمیت‌اند، آن‌ها را به‎سادگی نادیده می‌گیریم. کارهای نه‌چندان بزرگی که به تلاش زیادی هم نیاز ندارند، قهرمانانه یا عجیب هم نیستند، بلکه اغلب همان کارهای کوچکی‌اند که هر روز انجام می‌دهید و هیچ‌کس جز خودتان هم متوجه‌شان نمی‌شود. افراد موفق کارهای ساده‌ای انجام می‌دهند که افراد ناموفق فقط نظاره‌گر آن‌ها هستند، بدون این‎که انجام‌شان بدهند. کارهایی مثل پس‌اندازکردن بخش کوچکی از حقوق یا فراموش‌نکردن چند دقیقه ورزش در طول روز یا خواندن روزانه ده صفحه از کتابی الهام‌بخش یا قدردانی از دیگران برای لحظاتی هرچند کوتاه و در نهایت انجام مستمر آن‌ها در چند ماه و چند سال. کارهای کوچکی که انجام‌شان ظاهراً اهمیتی ندارد، ولی وقتی استمرار داشته باشند نتایج بسیار بزرگی به ارمغان می‌آورند.

از نظر کسانی که درکی از برتری خفیف ندارند، خارج از مسیر بودن همان چیزی است که باید به هر قیمتی از آن اجتناب کرد. به علاوه، اگر خارج از مسیر باشید، شکست می‌خورید. درست است؟ اما کسانی که برتری خفیف را درک کرده‌اند، فلسفة توماس واتسون دربارة شکست را پذیرفته‌اند. در اینجا نسخة مفصلی از نظر واتسون را ارائه می‌دهیم:

آیا می‌خواهید فرمول موفقیت را به شما هم بدهم؟ واقعاً ساده است. نرخ شکست‌تان را دو برابر کنید. شما فکر می‌کنید شکست، دشمن موفقیت است، اما اصلا این‌طور نیست. شکست شاید باعث شود دلسرد شوید، شاید هم بتوانید از آن بیاموزید. پس پیش بروید و اشتباه کنید و به خاطر داشته باشید اینجا همان جایی است که به موفقیت می‌رسید؛ در سمت دیگرِ شکست.