سقف کلیسای جامع
بیدگل
آرتور میلر
حسن ملکی
معرفی و بررسی کتاب سقف کلیسای جامع
کتاب «سقف کلیسای جامع»، نمایشنامهای از آرتور میلر است. آرتور میلر در طول زندگیِ پربارش، مقالات و نمایشنامههای متعددی نوشته است. میلر نمایشنامهٔ سقف کلیسای جامع را سال ۱۹۷۰ به نگارش درآورد. چند سال بعد از نگارش آن، اقتباسی نمایشی نیز از این اثر گرفته شد و با استقبال خوبی هم همراه بود. این کتاب توسط انتشارات «بیدگل» منتشر و «حسن ملکی» آن را ترجمه کرده است.
موضوع کتاب سقف کلیسای جامع
این نمایشنامه روایتی است از آنچه در حکومتهای خودکامه و استبدادگر رخ میدهد. روشنفکرانی که در این کشورها با این نوع حکومت زندگی میکنند، همیشه در خطر هستند و از محدودیتهایی که برایشان ایجاد میکنند، رنج میبرند. آرتور میلر در این نمایشنامه به روشنی وضعیتی که هنرمندان و روشنفکران در حکومتهایی سرکوبگر با آن مواجهاند را به تصویر میکشد. جایی که این حکومتها لحظهای از روشنفکران چشم برنمیدارند و حتی در خانههایشان دستگاه شنود کار گذاشتهاند. در نمایشنامهٔ درخشان میلر، پنج شخصیت وجود دارد که چهارتای آنها اصلی هستند و یکی از آنها نقش بسیار کمرنگی دارد. در همان اوایل کتاب ارتباط بین شخصیتها را به خوبی درک میکنید و از طرز تفکر و نوع نگاهشان آگاه میشوید. نویسندهای به نام زیگموند شخصیت اصلی داستان است و گرچه دیالوگهای او از سایر شخصیتها کمتر است، اما داستان حول او میچرخد. او نویسندهای است که به دلیل نوشتههای مخالف با حکومت، دستنویسهایش را از او گرفتهاند و ممکن است محاکمهاش کنند. این نمایشنامه روایتی است از چالش همیشگی روشنفکرانی که در حکومتهای مستبد زندگی میکردند، یعنی ماندن در کشورشان یا رفتن به جایی که بتوانند آزادانهتر سخن بگویند. مطالعهٔ این کتاب زیبا را به تمام نمایشنامه دوستان توصیه میکنیم.
دربارهٔ نویسندهٔ کتاب سقف کلیسای جامع؛ آرتور میلر
آرتور اشر میلر، نمایشنامهنویس و نویسندهٔ برجستهٔ آمریکایی در سال ۱۹۱۵ در نیویورک به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در دانشگاه میشیگان، ابتدا در رشتهٔ روزنامهنگاری و بعد در رشتهٔ زبان انگلیسی دنبال کرد. او در همان ابتدای مسیر هنریاش بسیار موفق بود. در همان آغاز مسیر نویسندگیاش، با نمایشنامههایی مانند «همه پسران من»، «مرگ فروشنده»، «چشم اندازی از پل» و… توانست به موفقیت و شهرت دست یابد. معروفترین اثر او، نمایشنامهٔ مرگ فروشنده است. به دلیل پیامدهای جنگ جهانی دوم و مشکلات اقتصادی که او و خانوادهاش تجربه کرده بودند، داستانها و نمایشنامههایش بیشتر به مردم عادی و قشر آسیب پذیر اختصاص دارد. آرتور میلر در سال ۲۰۰۵ و در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
جملاتی از کتاب سقف کلیسای جامع
مارکوس: فکر نمیکنم از این بابت بدتر از دیگرون باشیم…
زیگموند: فکر نکن، مطمئن باش- منتها شاید دروغی که میگیم دقیقا دروغ نیست، چون ما قصد نداریم کسی رو فریب بدیم؛ استاد به شاگرد دروغ میگه، شاگرد به استاد- اما هر کدومشون میدونه اون یکی داره دروغ میگه. ما باید دروغ بگیم، این تنها آزادیایه که داریم. دروغ گفتن جک پات ماست- میدونیم برنده نمیشیم، اما به ما امید مهده. مثل نمایش جدیای که هیچکس واقعا بهش اعتقاد و باوری نداره، ولی تکنیکش حرف نداره. مملکت ما الان عین تئاتر میمونه، هیچکس اجازه نداره ازش خارج بشه و همه موظفن تشویق کنن و هورا بکشن.
مارکوس: توصیف شاهکاریه، زیگموند- از تمام جهان.
زیگموند: نه، اعتراض دارم- وقتی آدریان با من حرف میزنه، همیشه نظر خودش رو میگه. اما ما، ممکن نیست بتونیم به این راحتی حرف بزنیم، همیشه باید تئاتر بازی کنیم.
مارکوس: من همیشه به همون صافیای بودم که باید. چیه که تو باورش نداری؟
زیگموند: (میخندد.) دقیقا مسئلهای که تو تئاتره- من همه چی رو باور میکنم، اما به چیزی باور ندارم.
مایا: کافیه.
زیگموند: من رو میبخشیها، مایا- برای من کافی نیست؛ اگه قراره یه روز صبح تو نیویورک چشم باز کنم، باید دلیل روشن و واضحی داشته باشم، نه تخیلی.
مایا: عزیز من، اونها کتاب تو رو گرفتن…
زیگموند: (با نیرویی نامنتظر) ولی اینجا مملکت منه- این دلیل نمیشه که مملکتم رو ترک کنم!
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | سقف کلیسای جامع= The Archbishop's Ceiling |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۳۱ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۳۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۶۴۰۱۱۱۱ |