مافیای بمبافکن
آموخته
مالکوم گلدول
مرتضی بزرگیان
معرفی و بررسی کتاب مافیای بمبافکن
مقولهٔ «جنگ» همیشه آنقدر ماجرا برای کشف و شکافتن در دل خود دارد، که از هر منظری میشود آن را بررسی کرد و به یک قصهٔ تازه رسید. در ادبیات و سینما هم این مضمون همواره دستمایهٔ خلق آثار گوناگونی قرار میگیرد، و تلاش میشود ابعاد مختلف آن، مورد واکاوی قرار بگیرد. گاهی «نجات سرباز رایان» میشود سوژهٔ یک فیلم سینمایی و غرور و عشق و خانواده و جان باختن در راه آرمان به تصویر کشیده میشود، گاهی در «بچههای پاریس» نسلکشی یهودیان از یک زاویهٔ غمگین نمایش داده میشود، و گاهی هم در مستندی مثل «سیمای سکوت»، رد زخمهایی که جنگ بر پیکرهٔ یک نسل بر جای گذاشته، پس از سالها از نزدیکتر، به مخاطب نشان داده میشود. در ادبیات نیز آثار گوناگونی در ژانرهای جنگی و ضدجنگ خلق شده است؛ از «بربادرفته» که آن را داستان عشق و جنگ مینامند گرفته، تا سلاخخانهٔ شمارهٔ پنج از کورت ونهگات. کتابی که در این مطلب قرار است به معرفیاش بپردازیم، «مافیای بمبافکن: طولانیترین شب جنگ جهانی دوم» نام دارد، که اگرچه مستقیماً در ردهٔ آثار ادبیات داستانی قرار نمیگیرد، اما اثری است که در دل خود، داستانکهای گوناگونی مرتبط با جنگ جهانی دوم و عدهای از افراد تاثیرگذار در روند آن دارد. درواقع نویسنده، «مالکوم گلدول»، توانسته حتی برای مخاطبی که علاقمند به پیگیری وقایع و مستندات پیرامون جنگ نیست هم در کتاب یک تنفس ایجاد کند و با آمیزهای از هنر قصهگویی و ثبت اسناد حقیقی جنگ، یک کتاب خواندنی تولید کند. این کتاب را «نشر آموخته» نخستین بار در سال ۱۴۰۱ با ترجمهٔ «مرتضی بزرگیان» منتشر کرده است.
دربارهٔ نویسنده کتاب مافیای بمبافکن
«مالکوم گلدول»، نویسنده، روزنامهنگار و عضو هیئت تحریریهٔ نیویورکر، یک کانادایی متولد انگلیس است که بیشتر به خاطر آثاری که در حوزهٔ روانشناسی نوشته و منتشر کرده، شناخته میشود. او تا کنون به تعداد انگشتهای دو دست هم کتاب منتشر نکرده، اما توانسته به شهرت زیادی دست پیدا کند. مضمونهایی که در آثار او مورد استفاده قرار میگیرند اغلب مفاهیمی هستند که در حوزهٔ علوم اجتماعی، جامعهشناسی و روانشناسی خیلی پررنگ به نظر میرسند. او در اکثر آثار خود، هم هنر قصهگویی را به کار میگیرد و هم شواهد، آمار و مستندات را با ماجراها تلفیق میکند. از جمله کتابهای او میتوان به «صحبت کردن با غریبهها»، «آنچه سگ دید»، «داوود و جالوت» و «غیرمعمولیها» اشاره کرد. در این معرفی، «مافیای بمبافکن»، از آثار مشهور او را بررسی میکنیم؛ کتابی که ابتدا به شکل اپیزودهایی از پادکست «تاریخ تجدیدنظرطلب» شروع شد و سپس به شکل مکتوب نیز در آمد. در پرانتز، لازم به ذکر است که گلدول یکی از بنیانگذاران شرکت پوشکین اینداستریز نیز هست؛ کمپانی مهمی که به تولید پادکست و کتابهای صوتی میپردازد.
موضوع کتاب مافیای بمبافکن
کتاب «مافیای بمبافکن» که از دو بخش، نه فصل + نتیجهگیری تشکیل شده، به شکلی بدون قضاوت و علمی، سرک میکشد به پشتپردهٔ جنگ جهانی دوم و نثرش در بسیاری از جاها رگههایی از طنر تلخ و هجو را نیز در بردارد. از اصلیترین تمهای کتاب، پرداختن به چهرهٔ دوگانهٔ علم و تکنولوژی است. علم نجاتبخشی که میتواند زندگی را تسهیل کرده و آدمها را نجات بدهد، در دورهٔ جنگ تبدیل میشود به یک هیولا برای قدرتآزمایی طرفین جنگ؛ هیولای بیرحمی که اگر از نمایی نزدیکتر تماشایش کنیم، میرسیم به تعدادی فرمول و پیچ و مهره و، اگر به متون و مستندات علمی علاقمند باشیم، میتوانیم ناگهان چشممان را روی ابعاد دیگر جنگ، یعنی آنهمه قربانی و ویرانی، ببندیم و از جزئیات این اختراعات و اکتشافات و نبوغ سازندگان و دستاندرکاران، به طرز عجیبی لذت هم ببریم! اما در خلال پرداختن به این کشفهای گوناگون و تلاشهایی که برای خلق کردن ابزارهای کشندهٔ دقیقتر و ویرانگرتر میشود، کتاب همزمان دو دیدگاه گوناگون را به موازات یکدیگر، بررسی میکند؛ دو مقام عالیرتبه در زمان جنگ جهانی، به استراتژیهای متفاوتی برای موفق شدن در جنگ اعتقاد دارند. یکی برایش اهمیتی ندارد چه تعداد انسان بیگناه و غیرنظامی در راه یپروزی کشته بشوند و فقط میخواهد به هر قیمتی، پیروز میدان باشد؛ دیگری اما معتقد است باید تا جای ممکن، کانونهای حمله را به مراکزی تغییر داد که منجر به تضعیف دشمن و تجهیزاتش میشود، و باید تا حد ممکن از هرگونه تلفات انسانی، جلوگیری کرد. کتاب با نگاهی تقریباً خاکستری به مسائل و کوشش برای دور بودن از هر شکلی از قضاوت، خواننده را در یک بزنگاه اخلاقی قرار میدهد، و سعی میکند او را مجاب کند عواطفش را برای لحظاتی خاموش کند و ببیند اگر در موضعی بود که باید به هر قیمتی شده، میجنگید و برنده میشد و جان نیروهایش را حفظ میکرد، کدام استراتژی را انتخاب میکرد؟ آیا جنگ، به معنای پایان دادن به هنجارهای اخلاقی است؟ آیا شرافت چیزی است که با به خطر افتادن منافع، باید از بین برود؟ هر خوانندهای بعد از خواندن کتاب به زعم خود میتواند پاسخگوی این سوالات باشد، اما آنچه واضح است این است که از با نگاه کردن به قضایا از یک منظر انسانی، هیچجوره نمیتوان کشتار و شرافت را با هم در یک کفهٔ یک ترازو قرار داد.
جملاتی از کتاب مافیای بمبافکن
در ادامه، چند تا از جملات تاثیرگذار کتاب «مافیای بمبافکن» پیرامون جنگ را برایتان انتخاب کردهایم، که نمایندهای هستند برای آشنایی با نثر گیرای گلدول، نگاه ریزبین او، تلاشش برای کشف و به دست آوردن مستندات مرتبط با سوژه، اتمسفر تکاندهندهٔ جنگ، و همچنین، دوراهی اخلاقیای که کتاب در ذهن مخاطب باز میکند.
یک بار نظر لیندمان را دربارهٔ اخلاق پرسیدند و او پاسخ داد: «عملی که برای دوستانم سودمند باشد. »
ما را به گردان هوایی بمباران سیصد و شصت و هفتم فرستادند. آنجا تابلوی بزرگی دیدم که روی آن نوشته بودند: خانهٔ نیروی هوایی بشقابک سفالی سیصد و شصت و هفتم. فکر کردم بشقابکهای سفالی چه اسم بامزهای برای واحد نظامی است! اما بعد فهمیدم بشقابکهای سفالی اسم بسیار خوبی برای آن گردان هوایی بوده است! به هدفهای مسابقات تیراندازی، بشقابک سفالی میگویند. دیسکهای سفالی که بر اثر ضربه خرد میشود و به رنگ نارنجی فلورسنت است تا نزدنشان سخت باشدو این اسم دلگرمکنندهای برای گردان هوایی بمباران نیست.
ساختمانها قبل از اینکه حتی آتش به آنها برسد، شعلهور شدند. مادران نوزادانشان را به پشت بسته بودند و از آتش فرار میکردند، اما وقتی برای استارحت میایستادند، متوجه میشدند نوزادانشان در آتش میسوزند. مردم به داخل کانالهای رود سومیدا پریدند، اما وقتی جزرومد میآمد با صدها نفر دیگر روی آنها میپریدند، غرق میشدند. عدهای به پلهای فولادی آویزان شدند، اما وقتی فلز آنقدر داغ شد که دیگر نمیتوانستند آن را بگیرند، سقوط کردند و جان باختند.
همهٔ جنگها نامعقول است. هزاران سال است که انسانها انتخاب کردهاند اختلافاتشان را با نابودی همدیگر حل کنند. وقتی هم این اتفاق نمیافتد، زمان و توجه زیادی صرف میکنیم تا راههای بهتری برای نابودی یکدیگر در دور بعدی بیابیم.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | مافیای بمبافکن: طولانیترین شب جنگ جهانی دوم |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۷۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۸۰ گرم |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
این کتاب در مود چیه؟ شاید کتابهای زیادی در مورد جنگ جهانی خوندخ باشید که ببشتر اونها به سال جنگ، هوا، کشور، نام جنگ و… و کلا اینکه جنگ چجوری پیش رفته اشاره کنند. اما این کتاب به یک اتفاق اشاره میکنه؛ اتفاقی از داستانی که در مورد نیروی هوایی هست و تقابل بین افرادی با ایده جدید در نوع جنگیده و افرادی که روش متداول و خشونتی جنگ رو عامل پیردزی میدونند. لحن کتاب به صورت تعریف داستان از زبان نویسنده و زبان افراد در داستان با مخاطبی است که داستان را میخواند. چیزی مواردی از کتاب میشه آموخت: افراد با دیدگاههای متفاوت در جنگ و جایگاه اونها در تاریخ جنگ و قصاوت آیندگان. بررسی ایدههایی خاص و گاهی ترسناک در جنگ برای پیروزی. شناخت داستان اصلی نابودی ژاپن و تسلیم شدن این امپراطوری جان بر کف در انتهای جنگ جهانی دوم. برخورد با گوشی از جنگ جهانی دوم در قالب داستان. خرید این کتاب هزینه نیست؛ لذت و تغییر کوچکی در دیدگاه شما نسبت به لایهای دیگر از جنگ است. اگر نمیدانید که این کتاب بری شما مناسب است یا نه توصیه میکنم پادکست این کتاب با همین نام در سایت (( بیپلاس)) با بیان شیرین آقای علی بندری رو گوش کنید. پادکست این کتاب جایگزین این کتاب نیست؛ بلکه خلاصه از مطالب این کتاب و موثر در انتخاب کتاب است. موفق و موید باشید.