سال 1403
موجود
کتاب عامه‌پسند
کد کالا: ۳۷۱۰۰

عامه‌پسند

ناشر:

چشمه

قیمت: ۱۷۰,۰۰۰ ۱۵۳,۰۰۰ تومان ۱۰% تخفیف
(۴ از مجموع ۲ نظر)

لیست چاپ‌های دیگر

(۶)

معرفی کتاب

کتاب عامه پسند (Pulp) آخرین اثری است که از چارلز بوکوفسکی در زمان حیات او منتشر شده است. نویسنده این کتاب، تنها چند ماه پس از انتشار آن در سال ۱۹۹۴ درگذشت. اغلب منتقدین، کتاب عامه پسند را بهترین رمان بوکوفسکی بر شمرده‌اند.

درباره نام کتاب

واژه (Pulp) در اصل به ابتذال و بیش از آن به مطالب مبتذل درج شده در نشریات زرد اطلاق می‌شود. با این حال، مترجم اثرترجیح داده که با الهام و اقتباس از نام فیلم Pulp Fiction به کارگردانی کوئنتین تارانتینو، عنوان عامه پسند را برای کتاب برگزیند.

چارلز بوکوفسکی در جریان نگارش این اثر از ابتلا به بیماری سرطان خون و وخامت حال خود آگاهی می‌یابد. بی‌تردید، اشاره گاه و بی‌گاه او به مرگ در طول همین داستان متأثر از درک او از شرایط جسمانی و اطلاع از پایان قریب الوقوع داستان زندگی خود او بوده است.

کتاب عامه پسند هم درست مانند اغلب آثار بوکوفسکی به فقر، تباهی، سرخوردگی و نوعی بیهودگی جاری در زندگی روزمره اشاره می‌کند. بوکوفسکی اثر خود را به «بد نوشتن» تقدیم کرده است. به احتمال قوی، خواننده‌ای که آشنایی چندانی با نویسنده نداشته باشد از همان سطور ابتدایی داستان در خواهد یافت که با نگاهی بدبینانه به زندگی رو به رو است.

درباره شخصیت‌پردازی رمان عامه پسند

شخصیت اصلی کتاب عامه پسند کاراگاهی است که از هوش و ذکاوت بی‌بهره است. همین ویژگی موجب شده که بوکوفسکی زندگی او را به زیر ذره بین ببرد. بانوی مرگ، شخصیت دیگری است که در همان نخستین سطرهای کتاب با او آشنا می‌شویم. جالب این جا است که بانوی مرگ همان فردی است که به زندگی کسالت بار کاراگاه داستان هدف می‌بخشد و او را به مأموریتی می‌گمارد که اگر چه نامعلوم و با اندکی‌تردید توأم است، اما به هر حال، وظیفه‌ای است که به حیات شخصیت اول ماجرا سمت و سویی تازه می‌دهد.

بوکوفسکی به مرگ از زاویه‌ای خاص نگاه می‌کند. او در عامه پسند مرگ را در قالب بانویی زیبا، مقتدر، مصمم و دارای خشونتی ذاتی معرفی می‌کند. تصویری که اول شخص داستان را وادار می‌کند تا بگوید، «تو عمرم زن به این خوشگلی ندیده بودم …. ورای تصور، ورای همه چیز، سر به سرم نگذارید. می‌خواهم به او فکر کنم. » این، همان تصویری است که بوکوفسکی از مرگ ارائه می‌دهد. در اصل، همین مرگ است که به زندگی او معنا بخشیده است. البته، چنین نگاهی با نگرش بدبینانه دائمی او اندکی در تضاد است.

بوکوفسکی در کتاب عامه پسند خود به ابتذال موجود در زندگی آحاد جامعه طعنه می‌زند. او اکثریت جامعه را اشخاصی معرفی می‌کند که پیوسته در تلاش هستند تا خود را به جای دیگری جا بزنند. افرادی که از ویژگی‌های حقیری برخوردار هستند و برای پیشبرد امور خود به نیرنگ‌های حقیرانه‌ای متوسل می‌شوند.

بلان که همان کاراگاه قصه است همچون بوکوفسکی در سایه مرگ برای حل معمای یافتن زنی که گمان می‌رود پیش از این به کام مرگ فرو رفته گماشته می‌شود. این مأموریت بی‌معنی به نظر می‌رسد؛ با این حال، خط سیر داستان را مشخص می‌کند.

بینش جاری در کتاب

بوکوفسکی در همان صفحات نخستین کتاب عامه پسند به مسائلی ژرف اشاره می‌کند. این مسائل، معنای زندگی و هویت بشر را به چالش می‌کشند. شخصیت اصلی این کتاب علیرغم ناامیدی و انزجاری که از ابناء بشر دارد، ناچار است دائما به زندگی آن‌ها سرک بکشد و داستان روزمرگی آن‌ها را دنبال کند.

کتاب عامه پسند سرشار از جملاتی است که خواننده را به تأمل وامی‌دارند. برای مثال، اول شخص داستان در جایی می‌گوید، «من هیچ وقت بورسیه دانشگاه آکسفورد نبودم. سر کلاس زیست شناسی خوابم می‌برد. ریاضیاتم هم ضعیف بود. ولی تونستم تا حالا زنده بمونم. »

طنز جاری در سطور کتاب عامه پسند، ناامیدی و فضای تیره و تار آن را با گشاده دستی تلطیف می‌کند. گفتگوهای قصه هم ساده و در عین حال، عمیق هستند.

بوکوفسکی شخصیت اول کتاب عامه پسند را با الهام از کاراکتر خودش ساخته و پرداخته است. او فردی است که از زیبایی ظاهری بهره‌ای نبرده و بدبین و بددهن است. از انسان‌ها دل خوشی ندارد. بخش بزرگی از زندگی خود را به بیهودگی سپری کرده و شاید با اطمینان بتوان گفت که الکلی است. با این اوصاف، از خودش فرار نمی‌کند. همانی است که هست. در قالب دیگری زندگی نمی‌کند. خود را به جای فرد دیگری جا نمی‌زند. ظاهر سازی نمی‌کند و به قضاوت سایرین وقعی نمی‌نهد. او صمیمی و صادق است؛ درست مثل خود چارلز بوکوفسکی.

نویسنده کتاب عامه پسند در همه آثار خود از لحن خاص و بی‌پروا استفاده می‌کند. بوکوفسکی دل مشغولی‌های خود را بی‌هیچ کم و کاستی و بدون در نظر گرفتن خوشایند دیگران بیان می‌کند. او دارای صراحت لهجه است. انتقادهای بوکوفسکی از جهان اطرافش بسیار تند و تیز و گزنده است. در واقع، او در کتاب عامه پسند خود هم نظیر سایر آثارش از سبک «رئالیسم کثیف» پیروی می‌کند.

با این حال، صداقت و صمیمیت موجود در کلمات و نوشته‌های او موجب شده است که آثار این نویسنده توانا در سر تا سر نقاط جهان و به ویژه در اروپا با محبوبیت زیادی رو به رو شوند. نوشته‌های بوکوفسکی به چندین زبان گوناگون‌ترجمه شده و در میان قشر روشنفکر جوامع مختلف از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار هستند.

بوکوفسکی یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان قرن

منتقدان ادبی، بوکوفسکی را از جمله تأثیر گذارترین نویسندگان قرن حاضر برشمرده‌اند. کتاب عامه پسند یکی از بهترین رمان‌های بوکوفسکی است. همان طور که پیش‌تر هم گفته شد، این داستان در فضایی تیره و تار، سرشار از فقر و ناامیدی و در سایه مرگ جریان دارد؛ با این حال، به اندازه‌ای ژرف، شیرین، صمیمی و خاص است که برای خواننده جذابیت منحصر به فردی را ایجاد کرده و او را به دنبال خود می‌کشاند.

قدرت شخصیت اول داستان عامه پسند هم مانند بسیاری افراد حاضر در جوامع مختلف از سلاحی ناشی می‌شود که در مواقع خطر به آن توسل می‌جوید. سلاحی که گاه کارایی لازم را ندارد!

  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب عامه‌پسند
تعداد صفحه ۱۹۸
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن ۱۹۸ گرم
شابک ۹۷۸۹۶۴۳۶۲۵۷۲۶
نقد و بررسی کاربران (۱)

۴

۲ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
sort
مرتب سازی بر اساس
جدید ترین محبوب‌ترین بیشترین امتیاز کمترین امتیاز
کتابچی
star-fillstar-fillstar-fillstar-fillstar-fill
۱۴۰۰/۱۲/۲۱

چارلز بوکوفسکی یک نویسندهٔ نابغه و از جمله تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر است و کتاب عامه‌پسندش هم یکی از بهترین آثار او به شما می‌رود. او در مقدمه این کتاب را به «بد نوشتن» تقدیم می‌کند. عامه‌پسند درمورد کارگاهی روایت می‌کند که زیاد در شغلش خوب نیست و مشتری ندارد. اما این تا زمانیست که با بانوی مرگ ملاقات می‌کند و او ماموریتی را به کارآگاه می‌دهد که در ابتدا بسیار نامفهوم به نظر می‌رسد. پس از این ماموریت دو ماموریت دیگر از دو نفر دیگر می‌گیرد و احساس امید و سرزندگی می‌کند و همه تلاشش را می‌کند تا معمای این سه پرونده را همزمان با هم پیش ببرد. او سه ماموریت دارد: ماموریت شماره یک پیدا کردن سلین، ماموریت شماره دو پیدا کردن گنجشک قرمز، ماموریت سوم یک پروندهٔ خیانت زن و شوهری است. از آنجا که او کارآگاه چندان باهوشی نیست در حل این ماموریت‌ها با موانع و دردسرهای زیادی روبه‌رو می‌شود. چارلز بوکوفسکی در طول نوشتن عامه‌پسند متوجه می‌شود که به سرطان خون مبتلا شده و شاید بتوان اشارات به مرگ را بی‌ربط به این موضوع ندانست. بانوی مرگ هم می‌توان توصیف بوکوفسکی از مرگ دانست، زیبا، مقتدر و خشن. او مدتی پس از انتشار عامه‌پسند درگذشت.