لیست چاپهای دیگر
(۸)معرفی و بررسی کتاب سوءتفاهم
تاثیرپذیری کامو از شکسپیر در پردازش نمایش نامه را به وضوح میتوان در آثارش مشاهده نمود، به گونهای که تعدادی از آثار مهم خود مانند: حکومت نظامی، صالحان، کالیگولا و حتی برخی از آثار نویسندگان دیگر مانند (تسخیرشدگان) از فئودور داستایوفسکی و (رکوییم برای یک راهبه) از ویلیام فاکنررا به صورت نمایش نامه به تصویر کشانده.
آلبر کامو علاقهٔ فراوانی به تئاتر و قلمی توانمند در این زمینه داشت.
نمایشنامه سوءتفاهم در سال ۱۹۴۳ در حالی پیشنویس آن به موسسه انتشارات گالیمار داده شد که اثر (طاعون) از همین نویسنده در حال نوشته شدن بود. سالی که کامو به عضویت گروه مهم سری (پیکار) در پاریس در آمد.
روایت کامو از داستان
این نمایش نامه متشکل از سه پرده و پنج شخصیت میباشد. کامو خود این گونه داستان را روایت میکند:
((میان تخت خواب و کاههایش یک تکه روزنامه کهنه چسبیده به پارچهای را یافتم که زرد رنگ وشفاف شده بود وافعه سرگرم کنندهای را بیان میکرد که اولش افتاده بود. ولی میبایست در چکسلواکی اتفاق افتاده باشد. مردی برای ثروتمند شدن از یک دهکده چک راه اتفاده بود. بعد از ۲۵ سال، متمول، با یک زن و یک بچه، مراجعت کردده بود. مادر و خواهرش در دهکده زادگاه او مهمان خانهای را اداره میکردند. برا ی قافل گیر ساختن آنها، زن و بچهاش را در مهمان خانهای دیگر گذاشته بود وبه مهمان خانه مادرش که او را هنگام ورود نمیشناسد، رفته بود. وبرای خوشمزگی به فکرش رسیده بود که اطاقی در آنجا اجاره کند. پولش را به رخ آنها کشیده بود و مادر و خواهرش شبانه به وسیلهٔ چکش برای بدست اوردن چولش او را کشته بودند. صبح زنس امده بود و بیانکه هویت مسافر را درک کند، داستان را فهمیده بود. مادر خودش را به دار آویخته بود و خواهرخود را به چاه افکنده بود. . این حکایت…
از یک جهت باورنکردنی بود. اما ازجهت دیگر عادی و طبیعی جلوه میکرد. باری من در یافتم که مردی مسافر کمی استحقاق این سرنوشت راداشته است و دریافته بودم که هرگز نباید شوخی کرد.) )
موفقیت و زندگی ماتریالیسمی
واقعیتی تلخ از بیگانگی و تلخی زندگی، که مزاج بیهوده آدمی را به شدیدترین شکل آن پاسخ میدهد. درد زندگی ماتریالیسمی که چول نمادی از موفقیت گردیده و فرد را تا خدایی بالا میبرد و قدرت میدهد، سرطانی بنام جامعه ماشینی که در آن چرخندههای سرمایه داری زاییده قرن۱۹ انسان و تمام آرمانهای اخلاقی وآزادی را به سادگی خنده آوری له میکند. حذف شدن عشق و محبت مادری در این اثر را میتوان در این جملهٔ ماریا به سادگی دریافت ((ماریا: ژان، من نمیتوانم باور کنم که فورا تورا نشناسند. مادر همیشه پسرش را میشناسد. این کمترین کاریست که مادرت میتواند بکند.))
مادری که بدلیل مشکلات جامعهای این چنینی، فرزند خود را از دست داده و بااین اتفاق ناگوار آزادی خود که از عشق به فرزندش بوده راهم از دست میدهد.
تلخی وسردی فضا در نبود آزادی و دلبستگی افراد به پیچ و مهرههای ماشین عصر، از درد نبود هیچ گونه امید و آرزو گرفته تا بغضهای مارتا خواهر ژان که به چهرهٔ موهومی افکار وتصوراتی از دریا و سرزمینهای آفتاب رو خود را نمایان میکند.
ماریا همسر ژان که در پی بازیافتن عشق و آرامش است:
((ژان: بیرحم، تو میدانی من آنطور که باید تورا دوست دارم.
ماریا: نه، مردها هرگز نمیدانند که چطور باید دوست داشت. هیچ چیز آنها را راضی نمیکند. آنچه را که آنها میدانند، خواب وخیال دیدن است. وظایف جدیدی برای خود تصور کردن است. سرزمینهای تازه و مسکنهای جدیدی را جست و جو کردن است. در صورتی که ما میدانیم باید در دوست داشتن عجله کرد، در یک بستر خوابید، دست به یکدیگر داد و از غیبتترسید. آدم وقتی دوست میدارد هرگز خواب چیزی را نمیبیند.) )
و ژانی که مسخ شدهٔ دنیای ماشینی است و میخواهد خود را به زبانی متفاوت معرفی سازد.
پوچی در نمایشنامههای کامو و سوء تفاهم
از نکات قابل توجه این نمایش نامه توصیف زیبا و دقیق از محیط میباشد. پلاژها وسواحل آفتابگیری که دل آدم را گرم میکند. توصیف زیبای کامو از این مناظر بیشک نشات گرفته از محل تولد و رشد او میباشدو باز هم میتوان به وفور نقش دریا و سواحل را در آثار او دید.
مادر در این نمایشنامه نماد دقیقی از پوچی است، فردی که بدلیل نبود طغیان در زندگی و پذیرش و باختهای مختلف از حوادث مانند از دست دادن پسر، هیچ نقطه اتکا خاصی را در زندگی برای دفاع از انسانیت خویش ندارد. به وضوح میتوان فهمید که فرد دچار شده به پوچ انگاری هیچ انگیزهای جز بقای فیزیکیبرای خود ندارد، به گونهای که این افراد دست به هرجنایتی برای سادهتر کردن زندگی و تن به کرختی و یکنواختی آن میزنند.
ژان فرزند خانواده را م یتوان به صورت فردی مسخ شده دانست. او م یخواست خود واقعیش را نشان دهد یعنی فردی که پولهایش ماهیت او را روایت میکنند، اما جدال درونی او برای بیان و معرفی دیگر گونه خود در کشاکش عشق به مادر و جلوه ماده گرایی او در به رخ کشاندن پولش ناچارا او را به انتخابی مضحک با سرانجامی تلخ میکشاند.
هدف کامو در کتاب سوء تفاهم
هدف کامو در نوشتن این نمایش نامه به تصویر کشاندن بیگانگی افراد در احوال مختلف است، این که چگونه مادری که نماد پوچی است بافرزندی که میخواهد خودگونه باشد درجامعهٔ ماشینی برخورد میکند. مادر زاییده فشارها و دردهای این جامعه و ژان مسخ شدهای که عشق مادری را به زبان درد مادرش بیان میکند. زخمهای اجتماعی که از بطن برخوردهای غریب بیرون میآید ناخودآگاه حاصلیتراژیک دارد.
نقد بر این جای داستان است که فرزند ومادر اگر جز عشق چیزی بین آنها قرار بگیرد هرچند قوی، باز آنها را به گونهای دور میکند که گاها ممکن است منجر به قتل وحادثه ایتراژدی گونه گردد. جامعهای خشک و شکل ناپذیر که تفاوت و دیگرگونهای را به شدیدترین حالت ممکن پاسخگو است.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | سوءتفاهم |
---|---|
تعداد صفحه | ۹۶ |
قطع | جیبی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۶۲ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۱۸۱۰ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
سوءتفاهم روایت یک داستان هولناک پر از سوءتفاهم، فریب، نفرت و ناامیدی و خشم است. کتابی از نویسندهٔ نام آشنا آلبرکامو که محوریت داستان را یک اشتباه ساده قرار داده است. داستان از این قرار است که پسری به نام ژان پس از سالها جدایی از خانوادهاش حالا تبدیل به مردی ثروتمند شده و ازدواج کرده و قصد دارد نزد خانواده برگردد تا آنها در این خوشبختی سهیم کند. او به مهمانخانهای که مادر و خواهرش آن را اداره میکنند میرود تا دیداری خیرخواهانه با آنها داشته باشد اما آن دو پسر را نمیشناسند. پسر متوجه این موضوع میشود و تصمیم میگیرید هویت خود را مخفی کند. در آن سوی داستان خواهرش که در زندگی رنجهای زیادی کشیده مسبب این رنجها را آدمهای ثروتمندی میداند که حالا به مهمانخانهاش میآیند. او سعی در انتقام از این افراد دارد و میخواهد با سرقت از این افراد به خواسته و آرزوهایش برسد. مادرش برخلاف میلش با او همکاری میکند اما این هدف او تبدیل به یک اتفاق هولناک میشود و فاجعهای میآفریند. این نمایشنامه سه پردهای ۵ شخصیت دارد و کاملا پوچگرا از واقعیتهای تلخ زندگی میگوید. اگر به نماشنامه علاقهمند هستید یا قصد دارید در ژانر نمایشنامه اندکی مطالعه داشته باشید این کتاب برای شروع میتواند بهترین انتخاب برای شما باشد.