اسلاوی ژیژک (Slavoj Žižek)
اسلاوی ژیژک (متولد ۲۱ مارس ۱۹۴۹) فیلسوف، متفکر و منتقد ادبی اسلوونیایی است که در حال حاضر، به عنوان پژوهشگر گروه فلسفهٔ دانشگاه لیوبلیانا و مدیر بخش علوم انسانی در دانشگاه دانشگاه لندن فعالیت میکند. او همچنین استاد برجستهٔ بینالمللی در دانشگاه کیونگ هی در سئول و استاد آموزش زبان آلمانی در دانشگاه نیویورک است. او راجع به هر موضوع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که فکرش را بکنید، صحبت کرده است. برای مثال میتوان به موضوعاتی چون فلسفهٔ قاره، روانکاوی، نظریهٔ مارکسیستی، مطالعات فرهنگی، نقد هنری و ادبی، نقد فیلم، هگلیانیسم، الهیات و حتی ویروس کرونا اشاره کرد. در سال ۱۹۸۹، ژیژک اولین متن انگلیسی زبان خود را با عنوان عینیت ایدئولوژی(The Sublime Object of Ideology) منتشر کرد. او دقیقا با همین کتاب مشهور شد چراکه در آن، سوژهٔ واقعی و طعمهٔ خالص ایدئولوژی را به بهترین شکل ممکن معرفی میکرد. او در این کتاب، به کمک نظریههای روانشناختی لاکانی و نظریهٔ کمالگرایی هگلی، ادعا میکند که یک انسان، در صورتی سوژهٔ ناب ایدئولوژی است که بدون اینکه بداند، در خدمت آن ایدئولوژی باشد. کارهای نظری او در دههٔ ۱۹۹۰ به طور فزایندهای التقاطی و سیاسی شد و اغلب به تحلیل انتقادی اشکال متفاوت فرهنگ عامه میپرداخت که او را به چهرهٔ محبوب چپ (مارکسیستی) در دنیای آکادمیک دانشگاهی تبدیل کرد. در واقع او به طوری ایدههای لیبرالیستی آمریکا را زیر سوال میبرد که امروزه، به یکی از خطرناکترین منتقدهای غرب مشهور شده است.
سبک و بیان ژیژک
ژیژک برخلاف بسیاری از منتقدها، سخنان خود را عامه پسند و باب دندان مردم بیان میکند. او در واقع، با شوخی و کلامی صمیمانه، حرفهایش را نطق میکند و در عین حال، نظریهٔ افراد بزرگی چون لاکان را نیز شرح میدهد تا مردم، یاد بگیرد که چگونه باید «لاکان» بخوانند. او کتابی نیز در این مورد نوشته است که شایستهٔ مطالعه است. بحثهایی که ژیژک به راه میاندازد، علاوه بر یک تاثیر بینالمللی، کاملا جنجالی هستند و مخاطبان زیادی را در خارج از فضای دانشگاهی، جذب کرده است. یکی از تکنیکهای جالب او در بیان ایدههای خود، نقد فیلمهای سینمایی مشهور و صحبت از تفکرات و ایدههای مخصوص به خودش است. او در واقع با نقد فیلم، به خوبی توانسته حرفهایش را بیان کند و منظورش را به مردم عادی، برساند. فارین پالیسی ژیژک را در لیست ۱۰۰ متفکر برتر جهانی قرار داد و او را «یک فیلسوف مشهور» خواند.
منظور کلی ژیژک از ایدئولوژی
ژیژک بر خلاف مفهوم ایدئولوژی کارل مارکس، ایدئولوژی را امری کاملا ناخودآگاه میداند. او در این زمینه، بیش از آنکه با مارکس همکلام باشد، با آلتوسر همکلام است. یک مارکسیست دیگر که بر اساس نظریات لاکان صحبت میکند. به قول آلتوسر، انسان همانطور که در مرحلهٔ آیینهای (mirror stage) به این باور غلط میرسد که جسمی که در آینه میبیند، از خودش مستقل است؛ ایدئولوژی را نیز باور میکند و تصور میکند که چاق است و برای رفع آن، حتما باید همان قرصی را که تبلیغ میکنند، بخورد. در همین راستا، ژیژک استدلال میکند که واقعیت چیزی نیست که واقعا وجود دارد. بلکه چیزی است که توسط یک سیستم بزرگ (مثل دولت، پدر و مادر یا هر سیستم دیگری) تعریف میشود. در واقع از نظر او، واقعیتی وجود ندارد که مردم مجبور به تبعیت از آن باشند. واقعیت، همان هنجارهایی است که توسط جامعهٔ دیگر و برتر، در سوپرایگوی ذهن ما نقش بسته و جا خوش کرده است. در این میان، کسی که بخواهد نسبت به این اوضاع واکنشی نشان دهد نیز خود یک قربانی تمام کمال در ایدئولوژیهای سیاسی است.
آثار اسلاوی ژیژک
همانطور که گفتیم، ژیژک استاد دانشگاه و سخنران بزرگی است که با بیان صمیمانهٔ خود، مردم را جذب و آگاه میکند. او در این میان کتابهای زیادی نوشته و در کتابهای مختلف، از تفکراتش صحبت کرده است. جالب اینجا است که حتی در کتابهایش نیز ناگهان سراغ نقد یک فیلم میرود تا شما را بهتر با ایدههایش آشنا کند و اصل مطلب را جا بیندازد. از جمله آثار او میتوان به کتاب عینیت ایدئولوژی، خشونت، به برهوت حقیقت خوشآمدید، اخلاق ساد، هراس جهانی، نقد باورهای مغرب زمین، از نشانگان خود لذت ببرید، چگونه لاکان بخوانیم، کژ نگریستن، هنر امر متعالی مبتذل و… اشاره کرد.