بهرنگ رجبی
مترجمی با قلم عامه پسند
بهرنگ رجبی که در سال ۱۳۶۰ به دنیا آمد، مترجم داستان و نمایشنامههای ادبی مختلف است. او میگوید که در کودکی تا سه سالگی راه نمیرفت، ولی خیلی زود زبان باز کرد و به خاطر اینکه زیاد حرف میزد، همه را کلافه کرده بود. اما روزی ساکت به تلویزیون نگاه میکرد و به همین دلیل، پدرش برای اینکه او را ساکت کند، مجموعه فیلمهای علی حاتمی را تهیه و او را مجبور به تماشای آنها کرد. پس از آن رجبی برای همیشه از سینما و تلویزیون متنفر شد. جالب اینجا است که بهرنگ رجبی حتی در بزرگسالی نیز حسابی سروصدا کرده و جزء یکی از معروفترین مترجمهای ادبی است.
سبک ترجمهٔ بهرنگ رجبی
بهرنگ رجبی سبک ترجمهٔ روان و سادهای دارد که مخاطب را به خوبی جذب اثر میکند. در این راستا او آثار مختلفی را برای کودک و نوجوان ترجمه کرده و لحن قلم را نیز برای مخاطب حفظ شمرده است. او معتقد است که آثار ادبی مختلف را باید به نوعی ترجمه کرد که عامه پسند باشد و هر مخاطبی بتواند با آن خو بگیرد. در همین راستا، عقیده دارد که انتشار نمایشنامههای تالیف شده توسط جوانان ایرانی، اهمیت زیادی ندارد. چون نمایشنامه متنی برای بازیگرها است. او معتقد است که هدف اصلی ترجمهٔ نمایشنامههای مختلف خارجی، آشنایی مخاطب با سبکها و ژانرهای مختلف ادبی و انواع نمایشنامه است. پس انتشار نمایشنامههای تالیف شده توسط دانشجوهای ایرانی، زیاد هم مهم نیست. گرچه ابراز میکند که هر سال تعداد زیادی نمایشنامه توسط دانشجویان ایرانی ترجمه میشود که گاهی با کیفیتتر از نمایشنامههای خارجی از آب در میآیند.
در این راستا، او کتاب «مردم در سیاست ایران»، نوشتهٔ «یرواند آبراهامیان» ترجمه کرده است که به شدت توسط علیرضا ازغندی مورد نقد قرار گرفته است. به نقل از علیرضا ازغندی، او این کتاب را با مشکلات نگارشی و املایی زیادی به چاپ رسانده و لحن آکادمیک و تخصصی کتاب را به طور کلی تغییر داده است. از آنجا که رجبی اعتقاد دارد هر کتاب باید به سبکی عامه پسند ترجمه شود، لحن این کتاب را سادهتر کرده است. ولی ازغندی معتقد است که این کتاب برای دانشجویان و استادهای دانشگاه نوشته شده و در حقیقت مجموعهای از چند مقالهٔ مختلف است. پس نیازی نیست که عامه پسند ترجمه شود و لحن رسمی نوشته به طور کلی از بین برود. او حتی به ترجمهٔ اشتباه برخی از اصطلاحات سیاسی خرده گرفته است. برای مثال میتوان به ترجمهٔ «دانشکدهٔ فنی» توسط رجبی اشاره کرد که در حقیقت، باید «دارالفنون» ترجمه میشد.
بهرنگ رجبی و مجموعه کتابهای تام گیتس
شاید تا کنون فکر میکردید که بهرنگ رجبی صرفا مقالههای تاریخی و نمایشنامههای ادبی سنگین را ترجمه میکند. ولی برخلاف انتظار شما، او کتاب کودکان نیز ترجمه کرده است. بهرنگ رجبی آثار بسیار زیادی از جمله «بعد از زلزله» و «موسیقی برای آفتابپرستها» را ترجمه کرده است. ولی بیشتر مردم، او و سبک ترجمهاش را با مجموعه کتابهای «تام گیتس» نوشتهٔ لیز پیشون میشناسند.
این مجموعهٔ پرطرفدار و دوستداشتنی، راجع به پسری بازیگوش به نام تام گیتس است که ماجراهای خود را در قالب یادداشتهای روزانه مینویسد. این کتاب به خاطر تصویرگری بسیار خلاقانهٔ لیز پیشون محبوب و معروف شده است. ولی لحن طنز و صمیمانهای دارد که به بهترین شکل توسط بهرنگ رجبی، مترجم عامه پسند معاصر، ترجمه شده است.
با نگاهی به عناوین ترجمه شده توسط بهرنگ رجبی میتوان به این نتیجه رسید که او قدرت بالایی در ترجمه دارد و آثار خواندنی معروف را، با قلم خود خواندنیتر میکند. از جمله آثار ترجمه شده توسط بهرنگ رجبی میتوان به «خوشحالم که شناختمت»، «شب در رستوران تاک هاس»، «بهترین کلاس»، «شاهنشاه»، «تمام نخ»، «عزادار اجیر»، «مامورهای اعدام»، «گرمازدگی»، «بعد زلزله»، «غرب غم زده»، «دندانها»، «استوای آمریکایی»، «کافکا در بستر»، «کتابخانهٔ عجیب»، «مراسم قطع دست در اسپوکن»، «جمجمهای در کانه مارا»، «روز ناشنوا»، «اقتصاد تحریم نفت»، «پستچی همیشه دو بار زنگ میزند»، «از چپ به راست»، «پین بال ۱۹۷۳»، «دفترهای تئاتر»، «دست به دهان» و… اشاره کرد.