معرفی و بررسی کتاب تقسیم
در ستایش قسمتهای کرمخوردهٔ سیب
«تقسیم» عنوان رمانی است از «پیرو کیارا» نویسندهٔ ایتالیایی که بیشتر از سایر آثارش، او را به مخاطبین فارسیزبان شناسانده است؛ البته از کیارا یک اثر دیگر به نام «پنجشنبههای خانم جولیا» نیز به فارسی برگردانده شده است. تقسیم توسط نشر مرکز و با ترجمه مهدی سحابی، منتشر شده است. این نویسنده که در سال ۱۹۸۶ در هفتادوسهسالگی درگذشته است، در دورهٔ حکمرانی نظام خودکامهٔ فاشیسم بر ایتالیا مجبور به فرار از کشورش و رفتن به سوئیس شد و بعد از پایان جنگ، دوباره به ایتالیا بازگشت و کارهای ادبیاش را از سر گرفت. تقسیم که میشود آن را یک داستان بلند نامید نیز در دورهٔ اوجگیری فاشیسم در ایتالیا اتفاق میافتد. البته بستر رخ دادن داستان، یک بستر سیاسی محض نیست و اتفاقاً مضامینی چون عشق، احساسات، مذهب و البته تحلیل درونی شخصیتها که هرکدام به شکل خاص خودشان منزوی هستند، ماجرا را پیش میبرند. اگرچه نوشتهٔ پشت جلد کتاب شاید به خواننده این تصور را بدهد که داستان قرار است زندگی و روزمرگیای یک کارمند سادهٔ ادارهٔ دارایی را بازگو کند، اما ماجرا دقیقاً هیچ شخصیت اصلی و مرکزیای ندارد و قهرمانها (درواقع ضدقهرمانها!) هرکدام سهمی نسبتاً برابر از روایت برداشته و به خود اختصاص دادهاند.
چهار آدم جداافتاده
سه خواهر و یک مرد به نام امرنتزیانو پارونتزینی، آدمهای اصلی ماجرا هستند. خواهرها که هرکدام بهشیوهٔ خاص خودشان، در زشتی با هم رقابت میکنند! در یک فضای سرد و خشک کاتولیکی و تحتتربیت یک پدر مذهبی، در خانهای رشد کرده و بزرگ شدهاند که زیبایی، از پشت دیوارهای بلندش هیچ راهی به درون ندارد و در نتیجه، انگار که یک جهان شخصی کوچک وسط دنیای آدمهای دیگر برای خودشان ساخته باشند، هرکدام ویژگیهای تربیتی و اخلاقی خاص خودشان را دارند و بعد از مرگ پدر یا درواقع حاکم خانوادهشان، مستاصل و درماندهاند که کارهای انحصار وراثت به دردسرشان نیندازد. سه خواهر نه فقط با کارهای اداری، که با خیلی مسائل در جهان بیرون از چهاردیواریشان بیگانهاند. اگرچه هر سه از فعالین حوزههای مختلف در کلیسا و کتابخانهها و خیریههای وابسته به آنجا هستند یا تدریس هم میکنند اما این فعالیتها ضداجتماعی بودن منحصربهفرد آنها را کمرنگ نکرده است. آنها همچنین عامدانه خودشان را از عشق و ازدواج محروم کرده و کنج عزلت را انتخاب کردهاند. اما ورود آن کارمند سادهٔ دارایی که پشت جلد کتاب را به خودش اختصاص داده، تحولی عظیم در نظام خشک و یکنواخت زندگی این سه خواهر ایجاد میکند؛ تحولی فراتر از تصور!
نه به زیبایی!
اگرچه شخصیتهای داستان کیارا زیاد در مقابل ما به حرف نمیآیند و این دانای کل است که بیشتر آنها را به ما میشناساند، اما پردازش این شخصیتها دقیق انجام شده است و درونیات آنها بهعنوان افرادی که هرکدام به دلایلی از جامعه جداافتاده محسوب میشوند و انتخابها و تحولاتشان، اتفاقات توی داستان را رقم میزند. کیارا همچنین استادانه جزئیات مربوط به ظاهر شخصیتها را معرفی میکند بدون اینکه درگیر افت زیادهگویی شود و خواننده را خسته کند. در خلال توصیف سه خواهر بهعنوان زنهایی زشت که در هرکدام یک ویژگی زیبا مانند دست ظریف، موی پرپشت و پایینتنهٔ خوشفرم وجود دارد، او ضمن نشان دادن تصویر هجوآلود و کاریکاتوری این سه زن به خواننده، از شیوههای مرسوم زیباییشناسی آن زمان و تعاریف ثابت و مطلقی که برای امر زشت و زیبا وجود دارد، آشناییزدایی و انتقاد میکند.
اگر قصه دوست دارید
فضای داستان با برخورداری از لحن طنز بعضاٌ سیاهی پیش میرود که شاید فقط ویژگی نثر پیارا نیست و اغلب رمانهای ایتالیایی نیز از آن برخوردار هستند. مثلاٌ در مجموعه داستان کافهٔ زیر دریا نوشتهٔ استفانو بنّی نیز در تکتک داستانها، عنصر طنز سیاه و فضای رازآلود حاکم بر ماجرا به چشم میخورد. همچنین «قصهگویی» و درواقع شیوهٔ جذاب روایت نیز از ویژگیهای بارز نویسندگان ایتالیایی است و کیارا نیز استادانه تقسیم را به رشتهٔ داستان درآورده است. داستانی که شاید بشود خلاصهاش را توی پنج شش جمله برای کسی تعریف کرد و رفت، در یک حجم ۱۹۵ صفحهای چنان با جزئیات لمسشدنی و تصاویر زنده به رشتهٔ تحریر درآمده است که خواننده میتوان فضای خانهٔ سه خواهر، ظاهر آنها و محیط اطراف را به وضوح تماشا کند و بو بکشد و حس کند. همچنین کشش داستانی لحن قصهگویی نیز خواننده را از صفحهٔ اول تا آخر، مشتاق و منتظر دنبال داستان میکشاند. در جاهایی از داستان ممکن است ریتم آن تاحدی حالت ایستا پیدا کرده و از نفس بیفتد و درگیر مرور وقایعی از جنس تکرار شود، اما اینها نقطهٔ ضعف کتاب نیستند بلکه مهارت کیارا در داستانپردازیاش را به رخ میکشند. او با این تکنیک، خواننده را برای ضربهای که در صفحات پایانی منتظرش است آماده میکند و میخواهد بعد از گرم کردن پلکهای خواننده با مرور روندی تکراری، ناگهان یک سیلی بیدارکننده به او بزند و با پایانبندی خاص، به او شوک بدهد، بخنداندش، و در لایهای از هجو و طنز، بهشیوهٔ خودش فاشیسم را موردانتقاد قرار بدهد. اما حتی اگر از داستانها نقد اجتماعی سیاسی نمیخواهید و فقط دنبال قصهاید، تقسیم با آن جزئیات دیوانهوار و قصهٔ پرکشش و استرس حاکم بر سطرهایش، منتظر شماست.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | تقسیم |
---|---|
ژانر | داستانی |
تعداد صفحه | ۱۹۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۰۰ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۸۲۰۳ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
کتاب تقسیم کتابی از پیرو کیارا نویسنده اهل ایتالیا است. داستان تقسیم در اوج دوران فاشیسم در ایتالیا روایت میشود اما نمیتوان آن را یک کتاب با مضمون کاملا سیاسی به حساب آورد بلکه داستانهای عاشقانه، مذهبی و البته شخصیت پردازی داستان را تشکیل میدهند. شخصیتهای اصلی داستان امرنتزیانو پارونتزینی و سه خواهرش هستند که در یک خانه خشک و مذهبی کاتولیک زندگی میکنند و پدری سخت گیر دارند که جهانی ایزوله را در محیط خانه ایجاد کرده با مرگ پدر این دختران افتاب و مهتاب ندیده هر چه بیشتر با بحران ضد اجتماعی بودن خود دست به گریبان میشوند و برای انجام کارهای مربوط به ارتباط با جامعه و همچنین برای دریافت ارث پدری نیز دچار مشکل هستند. کیارا استادانه خصوصیات ظاهری سه خواهر را به همراه خلقیات و باطن آنها را شخصیت پردازی میکند و در نهایت با ورود کارمند اداره دارایی به داستان ما همچون زلزلهای داستان زندگی خشک و یکنواخت این سه خواهر را زیر و رو میکند. فضای اثر مانند باقی اثار ایتالیایی به صورت طنز سیاه روایت میشود و بدون اضافه گویی و خسته کردن مخاطب، ذهن را به فضای داستان میبرد و چون نقاشی زبردست ویژگیهای شخصیتهای داستان را در ذهن ما نقاشی میکند. شاید بشود اینگونه گفت که کیارا با ریتم خوب داستان گویی خود ابتدا مخاطب را میخکوب اثر خود میکند سپس با آرامتر کردن ریتم داستان خواننده را برای یک شوک قوی در سکانس پایانی آماده میسازد.