گربههای آدمخوار
نیکو نشر
هاروکی موراکامی
مهدی غبرایی
معرفی و بررسی کتاب گربههای آدمخوار
«گربههای آدمخوار» مجموعه داستانیست از نویسندهٔ بزرگ ادبیات ژاپن که با سبک و داستانپردازیاش، جایگاه یکی از مهمترین رماننویسان حال حاضر جهان را از آن خود کرده است. این کتاب ۶ داستان را شامل میشود که هرکدام از آنها، شمّهای از زندگی پنهانی آدمهای عادی را در زادگاه نویسنده به تصویر میکشند و طبق قوانین «هاروکی موراکامی»، هیچکدام از این شخصیتها، توان این را ندارند که تا پایان کنترل واقعیت را به دست بگیرند. از داستانها از زمانی شروع میشود که در سیر تاریخ قابل ردیابیست و مکان وقوع اتفاقات، خانهها و خیابانهایی معمولی در دنیای امروزیست. اما رماننویس صاحبسبک شرقی گامهایش را بزرگتر از هر پیشزمینه و انتظاری که از یک قصه داریم، برمیدارد و اجازه میدهد تا حقایق، آنطور که باید و شاید خود را از لایههای داستانیاش نمایان کنند و خواننده را به یک هیپنوتیزم خودخواسته فرا بخوانند. کلیدواژهٔ او سوررئالیسم است و چیزی که از دل آن برمیآید، یعنی رئالیسم جادویی. شروع ماجرا از اتفاقات روزمره پا میگیرد و تا به نقطهٔ عطف داستان برسیم، همیشه آتشی در زیر خاکستر پیرنگ روشن است؛ ما نور آن را نمیبینیم، اما گرمای آن را در ریزترین گرههای روایت حفظ میکنیم. گرههایی که در بافتار و ساختار اثر تنیده شدهاند و با چیرهدستی نویسنده، خود را به هر شکل و فرمی درمیآورند. شاید این حرارت را در حرفها حس کنیم، یا شاید در سنگینی سکوتها؛ شاید در شیوهٔ توصیف یک پدیده در داستان خودنمایی کند، یا نویسنده آن را مستقیماً خطاب به ما بگوید. ذهنیتهای متنوعی در داستانهای موراکامی جای گرفتهاند و سررشتهٔ این افکار، در دست نویسنده به سمت و سوی ترسناکی میرود. جهان داستانهای او جاییست که رفتهرفته تمام ظرفیت ذهنی شخصیتها را دربر میگیرد و دغدغهها را از ماده به سمت فراماده میبرد. جنس متافیزیک داستانهای او اما نه ذهنیست، نه افسانهای و نه حتی جادویی. هرچه در نوشتههای او میبینیم، در لایهای زیرین با مرکبّی از سیاهی و تاریکی ادغام شده؛ بینهایتی که نویسنده آن را سرمنشأ هستی میداند و با زمینهچینیهایش، جسارت خواننده را برای شکستن دیوارهای فکری و پا گذاشتن به قلمروی ادبی او، محک میزند. «گربههای آدمخوار» از ۶ داستان تشکیل میشود؛ «پروانه شبتاب، تونی تاکیتانی، خرچنگها، گربههای آدمخوار، اتفاق اتفاق اتفاق، نفر هفتم». استاد بازی با واقعیت، در این کتاب تجربهای مانند یک کودک را به خواننده میدهد؛ بهطوری که هر داستان با هویت و چیستی منحصربهفرد خودش رقم بخورد و بااینحال، هر تجربه، ظرفیت لازم برای درک یک کلیت از تمام آنها را به خواننده هدیه میکند و خودبهخود، جاذبهای برای ایجاد انسجام در میان آنها خلق میکند. این کتاب در سال ۱۹۹۱ نگارش شد و ما آن را با ترجمهای از استاد مهدی غبرایی و به همت موسسهٔ نیکونشر میخوانیم که تابهحال به چاپ دهم رسیده است. برای آشنایی بیشتر با داستانهای کتاب «گربههای آدمخوار» و خرید اینترنتی کتاب، با کتابچی همراه باشید.
شش داستان در کتاب گربههای آدمخوار
پروانهٔ شبتاب
اولین داستان از این مجموعه، بخشی خلاصهشده از داستانیست که پیشتر در قالب رمان منتشر شده بود. «جنگل نروژی» یکی از اولین رمانهاییست که شهرت جهانی را برای موراکامی به همراه آورد و خوانندگان بسیاری داشته و پروانهٔ شبتاب، بخشی از این داستان را روایت میکند. این داستان با محوریت مرگ مادی و معنوی انسان، ماجرای عشق دو نوجوان را بازگو میکند که در برخوردی مشترک با یک حادثهٔ تلخ و تراژیک، هردوی آنها را دستخوش تغییراتی فکری قرار میدهد.
تونی تاکیتانی
در دومین داستان، موراکامی ماجرای پسری ژاپنی به نام «تونی» را روایت میکند که از کودکی با تفاوتهای اساسی بسیاری میان خودش و دیگران مواجه میشود، اما این تفاوتها را به آغوش میکشد و با پذیرش آنها، به هنرمندی با زندگی رضایتبخش تبدیل میشود. اما داستان تونی در اینجا به پایان نمیرسد و پیش از روایت ماجرای او، وقایعی را میخوانیم که پدر تونی، «شوزابورو» از سر گذرانده است. روایت بخشی از مشکلات فرهنگی و اجتماعی ژاپن، در این داستان به واقعیتی تازه ختم میشود که سرنوشت تمام شخصیتها را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
خرچنگها
این داستان دربارهٔ زن و مردی جوان است که برای تعطیلات به سنگاپور رفتهاند و درحالیکه در خیابانهای خلوت و قدیمی یکی از شهرها پرسه میزنند، تصمیم میگیرند برای شام به یکی از رستورانهای آن منطقه بروند و خرچنگ سفارش بدهند. اما این تصمیم با عواقب عجیبی همراه است و وقتی به هتل برمیگردند، باعث تهوع مرد میشود و حیوانات موذی کوچک، به اتاق آنها راه پیدا میکنند.
گربههای آدمخوار
در بهترین و محبوبترین داستان این کتاب که عنوان اصلی آن را نیز به خود اختصاص داده، داستان زن و مردی متأهل و صاحب خانواده را میخوانیم که در شروع دورهٔ میانسالی، طی یک اتفاق همدیگر را میبینند و به شکل شگفتانگیزی عاشق یکدیگر میشوند. اتفاقات بعدی باعث رفتن آنها به سفری در جزایر یونان میشود و خبری در روزنامه، که ادعا میکند جسد یک پیرزن توسط گربههای گرسنهاش خورده شده، آنها را به بحثهایی غیرطبیعی و شکبرانگیز وا میدارد. در ادامه، براساس خاطراتی که زن از گربهها دارد و خرافاتی که دربارهٔ آنها شنیده، وقایع عجیبی رخ میدهد که واقعیت زندگی را در ذهن مرد به چالش میکشد.
اتفاق، اتفاق، اتفاق
این داستان تفاوتی اساسی با تمام داستانهای دیگر در این کتاب دارد و آن، حضور مستقیم نویسنده در آن است! موراکامی داستان را با ذکر این نکته شروع میکند که در این داستان «من»، یعنی همان راوی و نویسندهٔ داستان و با این پیشزمینه، ما را به دنبال کردن روایتی که از چند اتفاق دارد، دعوت میکند. این داستان در میان روابط آدمها و وقایع بهظاهر بیاهمیت، ارتباطهایی را برقرار میکند که نمیشود بهچشم چیزی بهجز اتفاق به آنها نگاه کرد؛ اما همین اتفاقها در ادامهٔ داستان برای خلق یک مفهوم منسجم، کنار هم قرار میگیرند.
نفر هفتم
آخرین داستان این کتاب، روایت ماجرای شخصیتیست به نام «مرد هفتم» که در شهری کوچک و ساحلی زندگی میکرده است. او داستان زمانی را روایت میکند که جوان بود و یک روز با شدت گرفتن طوفان، موج بزرگی یکی از دوستانش را با خود میبرد؛ شخصیتی به نام «K». اما مرد هفتم غرق نمیشود و در هنگام مرگ دوستش، شمایلی از او دربرابر چشمانش ظاهر میشود. این شمایل با عذابی که مرد را دربر گرفته، همهجا او را دنبال میکند و آنقدر ادامه مییابد تا به جزئی ثابت از زندگی و سرنوشت مرد بدل میشود. موراکامی قصهای از ترسها و وحشتهای انسانی را روایت میکند که هرگز قابل بیان نیست و به همان طریق، درمانی هم برای آن وجود ندارد.
بخشی از کتاب گربههای آدمخوار
ساده و سرراست اینکه به نظرم رمان نوشتن کشمکش است و نوشتن داستان کوتاه سرخوشی. رمان نوشتن شبیه جنگلکاری است و نوشتن داستان کوتاه مثل ایجاد باغ. این دو روند یکدیگر را تکمیل میکنند و چشمانداز کاملی ارائه میدهند که ذیقیمت است و برگ و بار سبز درختان سایهٔ دلانگیزی بر زمین میاندازند و باد لابهلای برگهایی خشخش میکند که گاه رنگ طلایی به خود میگیرند. در این بین در باغ گلها غنچه میکنند و گلبرگهای رنگرنگ زنبورها و پروانهها را به خود میخوانند و گذر از فصلی به فصل دیگر را با ظرافت به یاد میآورند.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | گربههای آدمخوار |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۳۲ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۶۰ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۷۲۵۳۵۰۵ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
گربههای آدمخوار اثر هاروکی موراکامی مجموعهای ۶ داستانی است به سبک رئالیسم جادویی. روند داستانهای او با واقعیت زندگی معمولی آغاز میشود و پس از گذشت مدتی رگههای سورئالیستی داستان ظهور پیدا کرده و از واقعیت دور میشوند. داستانها به کابوس میمانند که شخصیتها از این کابوس آگاهند اما راهی نجات برای خود نمییابند و در مرز خیال و واقعیت جا میمانند. این ۶ داستان عبارتاند از «پروانه شبتاب، تونی تاکیتانی، خرچنگها، گربههای آدمخوار، اتفاق اتفاق اتفاق، نفر هفتم» پروانه شبتاب داستان عشق دو نوجوان را روایت میکند که در یک حادثهٔ ناگوار افکاراش تغییر میکند. تونی تاکیتانی ماجرای زندگی پسری به نام تونی است که از بچگی متوجه تفاوتهایی بین خودش با دیگران میشود اما آن را میپذیرد و به هنرمندی با زندگی خوب تبدیل میشود اما ماجرا در مورد پدر تونی و اتفاقاتی که پست سر گذاشته پیش از این روایت است. خرچنگها داستان زن و مردی است که به سنگاپور سفرکرده و تصمیم میگیرند به رستوران رفته و خرچنگ سفارش دهند. بعد از بازگشت به هتل مرد دچار تهوع میشود و آن دو کم کم متوجه اتفاقات عجیبی میشوند. گربههای آدمخوار داستان زن و مردی است که در دورهٔ میانسالی با وجود داشتن خانواده عاشق یکدیگر میشوند و تصمیم میگیرند به جزایر یونان سفر کنند و خبری در روزنامه نوشته میشوند که زنی میانسال توسط گربههای گرسنهاش خورده شده اتفاق اتفاق اتفاق ماجراییست که نویسنده آن را روایت میکند و درمورد روابط آدمها و برخوردهای بیاهمیتشان که بعدها به یک کل منسجم تبدیل شده و یک داستان را خلق میکنند است. نفر هفتم مردیست که در جزیره زندگی میکند. در روزی طوفانی موج یکی از دوستانش را با خود میبرد و او زنده میماند اما شمایلی از او در برابر او پدیدار میشود و همه جا او را دنبال میکند.