لیست چاپهای دیگر
(۲)معرفی و بررسی کتاب مگسها
نمایشنامهای از سارتر
ژان پل سارتر فیلسوف و ادیب و منتقد فرانسوی قرن ۲۰ام نمایشنامهٔ «مگسها» را در سال ۱۹۴۳ میلادی منتشر کرد. این کتاب در سه پرده با تصرّف در اساطیر باستان، روایتی شخصی از انسان و فلسفه و سرنوشت این دو را، در قالب داستانی غنی و پُردیالوگ بیان میکند. سارتر که سالهای طولانی مشغول تدریس و موشکافی در فلسفهٔ نوین بود، پس از آشنایی با عقاید هایدگر و پیوستن به تیم فکری او، با انتشار نظریاتی که دیدگاه جدیدی نسبت به مسائل پایهای انسانی داشت، باعث شکوفایی و ریشه دادن فلسفهٔ اگزیستانسیال شد. «مگسها» سرانجامی است که نویسنده با تفسیر حقایق تاریخی و امروزی در تمدن، آن را بخشی از سرنوشت اجتنابناپذیر بشر در بُعد فردی و اجتماعی میداند. این تفکر در برابر اسطورههای قدیمی میایستد و حتی ویژگیهای متفاوتی نیز از آنها دارد.
عشق، دیگر آن مفهوم پاک کلیشهای نیست که در نبرد خیر و شر قربانی شود؛ بلکه تکهای از پازل است که برای رسیدن به حقیقت ضروری است و مثل هر مفهوم دیگری، معصوم نیست و دستش به خون آغشته میشود. آزادی، در مضمون داستان و پیرنگ اصلی قدرت را به دست میگیرد و حتی اخلاق را به چالش میکشد. فقدان، چاشنی تمام اتفاقاتی است که پیش آمده و در جریان مسئله رخ میدهد؛ این حس فقدان و یاس از رسیدن به آرزو، در پرداختن به زمینهای آخرالزمانی هم به خوبی مشهود است. البته که هستهٔ مرکزی متفاوت داستان، شمایل متفاوتی را نیز نسبت به اکثر داستانها، با خودش به همراه دارد. این کتاب در مقایسه با آثاری که مثل خودش با مضمونی فلسفی، ژانر حماسی را با قالب نمایشنامه ترکیب کردهاند، در ردهٔ مهمی قرار دارد. سبک اثر در زبان، داستان و شاکلهٔ شخصیتها از پیچیدگی پرهیز میکند تا مطابق با فاکتورهای تشکیلدهندهٔ دیگر، خواننده را به تاریکی نبرد. نمایشنامههای نویسندگانی مثل ساموئل بکت، آنتونی بورخس، آلبر کامو و فرانتس کافکا آثاری است که به این کتاب نزدیکتر است. این دسته از متفکرین با تعمّق در آثار بزرگان نمایشنویسی در گذشته، از سنکا و سوفوکل گرفته تا شکسپیر و ولتر، میراثهای ارزشمندی را به دست گرفتند و به عنوان موروث، نقدها و نظراتی را هم به آنها اضافه کردند که حاصل آن، مکاتبِ جدیدی در فلسفه و هنر است.
خون به خون شستن
پردهٔ اول، داستان مرد جوانی به نام اورست را روایت میکند که پس از ۱۵ سال به زادگاهش، شهر آرگوس برگشته است؛ بیخبر از اینکه خواهری به نام الکتر دارد که در قصر پدر فقیدش خدمتکار شدهاست. الکتر در این سالها به آزار و اذیتهای مادرش، ملکه کلیتمنستر، عادت کرده و فکر انتظار اورست را از سرش بیرون کردهاست. آگاممنون پدر اورست و الکتر، ۱۵ سال قبل با خیانت همسرش روبهرو شد و اژیست، پس از کشتن او بر تخت پادشاهی نشست. ملکه سالها است با سنگینی بار خیانتی که در حق همسرش کرده سر میکند و اژیست از قدرتی که برایش فساد آورده، بیزار است. کارکتری که این چهار مهرهٔ اصلی را در شاهپیرنگ بههم وصل میکند، شخصیتی است به نام ژوپیتر. او صورت انسانی خدای خدایان ژوپیتر (معادل زئوس در روم باستان) است و با نفوذی که روی افکار و اعمال اژیست دارد، به سرنوشت شهر مسلط شدهاست. قصه سیر تکامل یک پدیده، از آغاز تا سرانجام را برایمان شرح میدهد. پدیدهای که به نام دغدغهٔ آزادی میشناسیماش و از پایههای فلسفه و روانشناسی است. نقطهٔ عطف در داستان جایی است که اورست خودش را نیمی از جنس مردم شهر آرگوس و نیمی غریبه از آنها میبیند؛ مردی که تمام افکار و ویژگیهای عقیدتی و چهبسا رفتاری شخص نویسنده را به تصویر میکشد. از نیمههای کتاب و پس از تحول بزرگ، هر شخصیتی به انگیزهٔ جدیدی ایمان میآورد و این آزادی فردی، وقایع جمعی را به چالش جدیدی میکشاند. سارتر در پردازش به شخصیتهای اصلی چندوجهی عمل میکند و به استفاده از روشهایی برای جذب هرچه بیشتر مخاطب به چیزی که در ذهن دارد روی میآورد. او تلاش میکند تا در کنار نگارش اثری مفهومی و فلسفی، به همان اندازه در ساخت لایههای شهودیتر و هنریتر هم دقت کند و حس و تفکر را باهم برایمان خلق کند.
داستان نویسنده
ژان پل سارتر در ۱۹۰۵ میلادی در پاریس متولد و در ۷۵ سالگی در همانجا دفن شد. علاقهاش به تاریخ و ادبیات و مسائل انتزاعی، او را به کودکی گوشهگیر اما باهوش و خلاق تبدیل کردهبود. پدربزرگ مادریاش حامی این علاقه شد و سارتر پس از ورود به رشتهٔ فلسفه در دانشگاه برای همیشه در همین مسیر ماند. «پل نیزان»، «سیمون دوبوار» و «مارتین هایدگر» سه فیلسوف دیگر در عصر او بودند که هر کدام در زندگی شخصی و افکار ژان پل سارتر تاثیر غیرقابل انکاری داشتند؛
با نیزان در مدرسه آشنا شد و با آموختن تاریخ و ادبیات از او، رفاقتی همیشگی بین این دو شکل گرفت؛ دوبوار را در دانشگاه ملاقات کرد و علاوهبر دوستی پایدار و تبادل نظریات، در زندگی شخصی هم مدت زیادی با او در رابطه بود؛ هایدگر را که پایهگذار اگزیستانسیالیسم است، در آلمان شناخت و از او برای تطبیق افکارش کمک خواست. در سال اول دانشگاه به سیستم آموزشی نقد داشت و در اعتراض با این هدف که «فلسفه فهمیدنی است و نه حفظ کردنی» مردود شد. سال بعد رتبهٔ اول را کسب کرد و در ادامه پس از اخذ مدرک دکترا سالها به تدریس پرداخت. سارتر شخصیتی اجتماعی داشت و مراسم خاکسپاریاش با جمعیت زیادی از طرفدارانش همراه شد. او در سه دههٔ پایانی زندگیاش به فعالیتهای سیاسی هم میپرداخت و تحولات روز دنیا را هم نقد میکرد که مکاتبات او با شاملو دربارهٔ انقلاب ایران نیز از همین جمله است.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | مگسها |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۶۸ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۷۰ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۸۰۴۴۸۰ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
مگسها نمایشنامهای از ژان پل سارتر با محوریت آگاهی و اراده انسان در پی از بین بردن جهل و تاریکی است. داستان از جایی آغاز میشود که اورست پس از سالها به شهرش آرگوس بازگشته. او به همراه خواهرش که در قصر ناپدریش خدمتکار شده قصد بر قتل مادرشان و همسرش میکنند تا انتقام مرگ پدرشان را بگیرند. مادرشان ۱۵ سال پیش با اژیست به همسرش خیانت میکند و اژیست پس از به قتل رساندن او به تخت پادشاهی مینشیند با این حال ملکه سالهاس بار غم خیانت به همسرش را به دوش میکشد و اژیست بیزار از قدرت و فساد ناشی از آن است. ژوپیتر اسطورهایست که خدای خدایان در اساطیر رومی است این چهار نفر را در شاهپیرنگ بههم وصل میکند. اوروست که خود را از مردم آرگوس نمیداند به دنبال هویت خویش سعی در تغییر در جامعهایست که مگسها همه جای آن حضور دارند اما توسط جامعه پذیرفته نمیشود. با این حال در مقابل مردمی میایستد که با هر نوع تغییری مخالفند. او بار گناهان همه را به دوش میکشد و میخواهد تقاص این گناهان را پس دهد تا بتواند جایی در میان مردم بیابد. بعد تحول بزرگی که رخ میدهد مسیرشخصیتها تغییر میکند و به انگیزه جدیدی ایمان میآورند. پیشنهاد کتابچی برای مطالعهٔ این کتاب ترجمهٔ مهدی روشنزاده از نشر ثالث است.