لیست چاپهای دیگر
(۷)معرفی و بررسی کتاب باشگاه پنج صبحیها
درصد خیلی کمی از ما، به جز سربازها و کسانی که بلیت سفر دارند، حاضریم از خواب شیرین زمانی که هوا گرگ و میش است بزنیم و ساعت پنج صبح از خواب بیدار شویم! این یعنی کتاب «باشگاه پنج صبحیها» از ما میخواهد بهترین زمان خواب شبانهروز را فدا کنیم؟ نه! مغز ما اصلاً دوست ندارد زمانی که در بهترین بازهٔ خواب است و در ریلکسترین حالت ممکن قرار دارد، با صداهای گوشخراش زنگ ساعت از خواب بیدار شود! چرا؟ بیایید جدول خواب را چک کنیم و دلیلش را بفهمیم. وقتی به رختخواب میرویم، بدون احتساب زمانهایی که در فضای مجازی شناوریم و زمان از دستمان در میرود! ، اولین مرحلهٔ خواب در ۵ الی ۱۰ دقیقه تکمیل میشود؛ یعنی مغز ما به سمت خواب حرکت میکند و وارد خواب سبک میشویم. در مرحله دوم طی ۲۰ دقیقه دمای بدن پایین میآید و ضربان قلب کندتر میشود. بعد ماهیچهها کمکم سست میشوند و فشار خون و تنفس ضعیفتر میشوند. حالا ما به درون خواب سنگین میلغزیم و استراحت اصلی ما آغاز میشود. در این مرحله خودآگاهی ما به طور کامل توسط فعالیت بالای مغز پوشیده شده و بدن ما بیحرکت است. «رابین شارما»، نویسندهٔ کانادایی و مشاور ترقی و بهبود فردی، در این کتاب پیشنهاد میکند که نه برنامهریزی را به خواب مقدم بدانیم و نه برعکس! زمانی که زود بخوابیم میتوانیم ساعت تکمیل خوابمان را با وقتی تطابق بدهیم که خورشید هنوز پشت کوهها خواب است. اما رابین شارما فقط میتواند برای ما دلایل بسیاری بیاورد و ما را بیشتر و بیشتر به سمت ایدهاش بکشد؛ در نهایت ما تصمیم میگیریم که ایدههای او را باور داشته باشیم یا نه! این کتاب برای رسیدن به برنامهای منظم و موفقیت از راه زمانبندی نوشته شده و نویسنده، به این باور قدیمی که «سحرخیز باش تا کامروا شوی» به شدت معتقد است! باشگاه پنج صبحیها بر این اساس که روز و شب انسانها، به مدت هزاران سال با طلوع و غروب خورشید هماهنگ، پیشنهاد میکند که با پیروی از این شیوهٔ کهن میتوانیم دیدگاهی متفاوت به وقایع، آدمها و حتی خود مفهوم موفقیت داشته باشیم؛ و نویسنده برای بازگو کردن این افکار، از روایتی شبهداستانی استفاده کرده. این کتاب در سال ۲۰۱۸ به انتشار رسید و در ایران، با ترجمهٔ رضا اسکندری آذری و همکاری نشر نون، به فارسی منتشر شد. برای آشنایی بیشتر با کتاب «باشگاه پنج صبحیها» و خرید اینترنتی کتاب با کتابچی همراه باشید.
فصلها و موضوعات کتاب باشگاه پنج صبحیها
شعار اصلی رابین شارما این است: «own your morning, elevate your life»؛ «صبح را مال خودت کن، زندگیات را ارتقا بده». اگر قرار بود کتابی بخوانیم که سراسر دستورالعمل و اصل و نکته است، مطمئناً نه ما میتوانستیم از آن استفادهٔ درستی بکنیم و نه نویسنده میتوانست ایدهاش را شرح و بسط بدهد. ایدهٔ پنج صبحیها در ظاهر ساده است و این نویسندهٔ موفق برای تعریف آن، ما را به داخل یک روایت میکشاند. داستان دو مرد غریبه که بعد از آشنا شدن با یک پیرمرد ثروتمند و دنیا دیده، راهنماییهای او را پی میگیرند تا به موفقیت برسند. اولین قانون پیرمرد، مهمترینش هم هست. سحرخیزی نکتهایست که در آموزشهای بر همهچیز مقدم است و تمام نکتههای دیگر، از دل آن به وجود میآیند. از نظر داستانی میتوانیم این کتاب را نسخهای تازهتر از کتاب «حکایت دولت و فرزانگی» بدانیم که در آن شخصیتهای مشابهی وجود دارد. اما باشگاه پنج صبحیها یک تفاوت اساسی دارد و آن تکیهٔ نویسنده در همهٔ مسائل بر استفادهٔ بهینه از صبح است. شارما مشکلات را واقعبینانه میسنجد و بهتر کردن زندگی، از حل مشکلات کوچک شروع میکند. همین دغدغههای ریز و درشتی که ذرهذره جمع میشوند و یک بحران را میسازند؛ روابط فردی و خانواده، پیشرفت اجتماعی و ثروت مادی، رسیدن به خواستههای شخصی و کسب احساس رضایت درونی. اینها تمام چالشهاییست که نویسنده تمرکزش را روی آن میگذارد و چند ساعتی را که صبحها وقت داریم، با اختصاص یک بخش به هر مشکل، بازهبندی میکند. این داستان در ۱۷ فصل ما را با زیر و بم زندگی به سبک سحرخیزی آشنا میکند و برای بهبود هر مسئله، راهحلی را سر راهمان قرار میدهد.
دربارهٔ رابین شیلپ شارما
نویسندههای انگیزشی معمولاً خیلی زود مشهور میشوند و با فروش چند میلیون نسخهای از یک کتاب، به ثروت زیادی میرسند. رابین شارما هم از این موضوع مستثنا نیست و اتفاقاً جزو اولین افراد از نویسندگان موفقیت در نسل حاضر است. او در سال ۱۹۹۹، یعنی زمانی که ۳۴ ساله بود، تصمیم گرفت کار وکالت را رها کند و کاری را شروع کند که در آن بهتر است؛ یعنی بازگو کردن تجربهها. این تجربهها دست به دست هم داد تا شارما اولین کتاب مشهورش را بنویسد: «راهبی که فراریاش را فروخت». این کتاب آغازگر راه کتابهایی بود که ایدههای موفقیت فردی و ثروت مادی را، با اندیشهای معنوی و دستاوردهای شخصی ترکیب میکرد و مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد. این ایده که انسان همزمان به دو خواستهٔ درونی دست پیدا کند و در مسیر هردو گام بردارد، در ذهن رابین شارما ماندگار شد و کتابهای بعدیاش را هم تحت تأثیر قرار داد. او علاوه بر یک نویسنده، سخنران انگیزشی و متخصص گسترش مهارت فردی نیز هست و در گذشته به وکالت مشغول بوده است. شارما در سال ۲۰۰۷ در یک نظرسنجی در دستهٔ ۵ سخنران محبوب جهان شناخته شد و در حال حاضر، در شرکت بینالمللی «مشاورهٔ مدیریت شارما»، به عنوان مدیر فعالیت میکند. از کتابهای دیگر او میتوانیم به «وقتی بمیری چه کسی برایت گریه میکند، فنجان خالی، راهنمای سرافرازی، صد و یک حکمت آفتابی، فوقالعاده باش و سهگانهٔ زندگی خارقالعاده» اشاره کنیم.
جملاتی از کتاب باشگاه پنج صبحیها
اینجا انگار همهچیز همگام با ساعت جزیره حرکت میکرد. مردم همه بشاش بودند. با چنان انرژی و سرزندگیای لبخند میزدند که در زندگیهای شلوغ، ماشینی و بعضاً بیروحی که خیلی از ما تجربه میکنیم، دیده نمیشد. ساحلها به طرز غیرقابل توصیفی زیبا بودند. باغها تماماً پرشکوه بودند. و در ورای این منظره که آدم را یاد نقاشیهای پُل گوگن میانداخت، تعدادی کوه قرار داشتند که انگار توسط یک مجسمهساز اهل فلورانس قرن شانزدهم تراشیده شده بودند.
راستش بچه که بودم، هر روز توی مدرسه، وانمود میکردم دو نفرم: یه غول و یه دزد دریایی. تمام طول روز، بر این باور بودم که قدرت یه غول، و یاغیگری و هنجارشکنی یه دزد دریایی رو دارم. به معلمهام میگفتم که این دو شخصیتام. و توی خونه هم به پدر و مادرم همین حرف رو میزدم. معلمهام بهم میخندیدن-ازم انتقاد میکردن، بهم میگفتن واقعبینتر باش، مثل باقی بچهها رفتار کن و دست از این رویاپردازیها مسخره بردار.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | باشگاه پنج صبحیها |
---|---|
ژانر | خودیاری، غیرداستانی، کسب و کار |
تعداد صفحه | ۳۵۲ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۳۰۶ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۶۶۵۲۱۷۹ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
همهٔ ما جملهٔ «سحرخیز باش تا کامروا شوی» را بارها شنیدهایم اما چندنفرمان آن را شیوهٔ زندگیمان قرار دادهایم؟ وقتی صحبت از سحرخیزی میشود به این فکر میافتیم که چه چیزی میتواند باعث شود تختخواب گرم خود را ساعت ۵ صبح رها کنیم و با صدای گوش خراش زنگ ساعت از خواب بیدار شوم؟ اما «رابین شارما»، نویسندهٔ کانادایی و مشاور ترقی و بهبود فردی، معتقد است که عادت سحر خیزی یک مهارت است. مهارتی برای بهمبود زندگیمان لازم است. او در کتاب باشگاه پنج صبحیها دلایل زیادی را مطرح میکند و ما را با ایدهاش آشنا و به سمت آن سوق میدهد. تفاوت اصلی این کتاب با سایر کتابهای انگیزشی در این است که مسائل را دیکته نمیکند و در یک شبه داستان بهطور کاملا جذابی ایدههایش را بازگو میکند. نویسنده روایتی از دو مرد غریبه که بعد از آشنا شدن با پیرمردی پولدار و با تجربه، میخواهند راهنماییهای او را دنبال کنند تا به موفقیت برسند را شرح میدهد. مهمترین و اولین قانون پیرمرد سحرخیزی است که بر تمام نکات مقدم است و نکات دیگر از دل آن برمیآیند و تمام کتاب بر محوریت همین اصل پیش میرود. اگر کتاب حکایت دولت و فرزانگی را مطالعه کرده باشید و از آن لذت برده باشید باید بگویم این کتاب نسخهٔ پیشرفته از آن است که در آن با شخصیتهای مشابهی روبهرو میشویم. کتابی که با ترجمهٔ رضا اسکندری آذر توسط نشر نون منتشر شده است و برای تمامی کسانی که میخواهند سحرخیزی را در دستور زندگی روزانه خود قرار دهند توصیه میشود.