بلندیهای بادگیر افق
افق
امیلی برونته
نوشین ابراهیمی
لیست چاپهای دیگر
(۲۲)معرفی و بررسی کتاب بلندیهای بادگیر افق
امیلی برونته شاید فقط رمان بلندیهای بادگیر را خلق کرده باشد اما با این اثر توانست انقلاب بزرگی در ادبیات کلاسیک انگلستان بوجود آورد. امروزه نوشتههای بسیاری از رمان او تاثیر میگیرند و حتی آوازه نویسنده کتاب بلندیهای بادگیر به گوش اهالی سینما نیز رسیده است.
بیوگرافی امیلی برونته
امیلی جین برونته متولد ۱۸۱۸ در بریتانیا میباشد. او را به خاطر تنها اثر خود، رمان «Wuthering Heights» در ادبیات کلاسیک میشناسند. کتاب بلندیهای بادگیر تاثیر یافته از زندگی شخصی برونته میباشد و اکثر وقایع و شخصیتهای داستان حول محور خاطرات و فسلفه فکری او جریان دارد. مکان زندگی او در کودکی به واسطه شغل پدرش که کشیشی متعصب بود، به طبیعتی بکر در انگلستان منتقل شد. امیلی متاسفانه مادر خود را در ۳ سالگی از دست داد؛ این اتفاق شرایط زندگی را برای او سختتر کرد؛ چرا که به دستور پدرش، مجبور بود وظیفه آموزش خواهران و برادر خود را به عهده بگیرد.
اوقات فراغت امیلی در کنار خواهرانش میگذشت و در اوقات تنهایی خود به نوشتن شعر و داستان مشغول بود. زمانی که او و خواهرانش بزرگتر شدند، برای نجات از فقر مجبور به تدریس شدند اما طولی نکشید که به خاطر خجالتی و انزواطلبی وی، دست از تدریس کشید و به خانه بازگشت. به غیر از او، خواهران و بخصوص برادرش، «پاتریک» نیز استعداد ذاتی و شگرف در نوشتن شعر، ترجمه و نقاشی پرتره داشتند. در این میان به سبب استعداد پاتریک، تمامی مخارج برای او صورت میگرفت تا بتواند هزینههای تحصیلی خود را بپردازد و به موفقیت برسد تا در نهایت به خانواده خود کمک کند اما متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاد. تراژدیهای خانوادگی برونته تمامی نداشت؛ او نیز در ۳۰ سالگی در سال ۱۸۴۸ بر اثر بیماری سل درگذشت.
آشنایی با کتاب بلندیهای بادگیر
امیلی برونته با اینکه تنها یک اثر از خود در ادبیات ادبی انگلستان دارد اما همان اثرش جایگاه ویژهای در ادبیات کلاسیک دارد؛ به گونهای که کتاب بلندیهای بادگیر از دید سایت «BBC» در مقام دوازدهمین رمان برتر دنیا قرار دارد. در روزنامه «گاردین» نیز، در مقام ششم لیست شاهکارهای ادبی دنیا چاپ شده است. رمان Wuthering Heights در واقع نام یک عمارت در «ارنشاوها» واقع در انگلستان است. این رمان باترجمه تحت اللفظی به معنی بلندیهای بادگیر شناخته میشود. این نوعترجمه باعث شده تا اسم ایرانی آن، آنقدرها قابل فهم نباشد؛ به همین خاطر، رمان بلندیهای بادگیر در ایران برای اولین بار با نام «عشق هرگز نمیمیرد» ترجمه شد تا جذب فروش خوبی را در بازار رمانها رقم بزند.
نوشتن کتاب بلندیهای بادگیر در اکتبر سال ۱۸۴۵ توسط امیلی آغاز شد و در سال ۱۸۴۶ نیز به پایان رسید. خواهران او نیز در همان مقطع زمانی، اقدام به نوشتن رمان و کتاب خود کرده بودند. با این حال ابتدا رمان بلندیهای بادگیر، سپس رمان «اگنس گری» اثر خواهرش، «آن برونته» و در نهایت رمان «جین ایر» توسط خواهر دیگر آنها، «شارلوت برونته» توسط انتشارات «توماس نیوبی» به چاپ رسید. البته امیلی نتوانست نسخه کامل این رمان را در زمان زندگی خود به چاپ برساند. این امر توسط خواهرش، شارلوت بعد از مرگ وی در سال ۱۸۵۰ به عنوان نسخه دوم و ویرایش شد و وارد بازار انتشارات ادبی انگلستان شد.
بررسی پژوهشهای انجام شده بر روی این اثر
در بررسیهای صورت گرفته، دو قسمت به شدت مورد توجه پژوهشگران و منتقدان این رمان قرار گرفت. بخش اول، مربوط به موضوع انتقاد شدید و بیرحمانه نویسنده از دوره زمانی ویکتوریای انگلستان میباشد. دورهای که ناهنجاریهای اجتماعی زیادی نظیر ریاکاری، نبود اخلاقیات، فاصله طبقاتی اجتماعی و نابرابری جنسیتی وجود داشت و نویسنده قصد به چالش کشیدن آنها را در اثر خود داشت. بخش دوم نیز مربوط به فضای درونی تاریک و ناامید کننده کاراکترهای داستان بود. شاعر و هنرمند انگلیسی، «دانته گابریل گارسیا» که از شیفتگان رمان بلندیهای بادگیر است، در مورد فضاسازی و اتمسفر داستان، اینطور نظر خود را بیان میکند:
«یک عالم، یک کتاب، یک هیولای باور نکردنی، تمام وقایع گویا در جهنم رخ میدهد، انگار فقط مکانها و مردم نامهای انگلیسی به خود گرفته باشند».
سبک رمان بلندیهای بادگیر
عنصر اصلی این رمان را شیوه نوشتاری گوتیک تشکیل میدهد. یکی دیگر از جنبههای قابل توجه این داستان، وجود محیطی به نام «مورلند» میباشد و امروزه باعث شده رمانها، نمایشنامهها و فیلمنامههای بسیاری در محافل هنری مختلف، حتی در موسیقی، رقص باله و اپرا از آن تاثیر بگیرند.
بازتاب زندگی شخصی نویسنده در تنها اثرش
صاحب اثر به شدت تحت تاثیر خاطرات زندگی خود در رمان بلندیهای بادگیر قرار گرفته است. دوران کودکی شخصیتهایی نظیر دختر «کیتی»، پسر «هیندلی» و «پسر الیزابت»، متاثر از زندگی واقعی امیلی برونته هستند. آنها مانند صاحب اثر، مادر خود را در همان کودکی از دست دادهاند. بازیهای کاراکترهای داستانی، نظیر کیتی و «هیث کلیف» نیز برگرفته از خاطرات خوش دوران امیلی با خواهرانش است. او مانند شخصیتهای داستان خود، به همراه خواهرانش در طبیعت وحشی، اطراف دهکده، غارها و صخرههای زیبا در حال بازی کردن بودند.
او حتی زندگی پاتریک، برادر خودش را در سرنوشت برادر کیتی تاثیر میدهد. هیندلی که با حمایت خانواده خود برای تدریس از دهکده خارج شده است و زندگی مشترکی برای خود دست و پا کرده است، بعد از تولد فرزند خود، همسرش را از دست داد و به قمار و الکل رو میآورد. پدر امیلی نیز در این داستان با نام و مقام دیگری به نام «جوزف» در نقش خدمتکار مذهبی و متعصب خانواده «ارنشاو» حضور دارد تا نماد سختگیری و مذهب متعصبانه روایت او باشد.
عاشقانهترین رمان انگلستان
در طی یک نظرسنجی در میان مردم انگلیس، جملاتی از کتابهای مختلف در ژانر عاشقانه به عنوان نماینده کاندیدای بهترین رمان عاشقانه از کتاب خود، انتخاب شدند. در این میان عبارت زیر از رمان بلندیهای بادگیر، با کسب بیشترین آرا به عنوان عاشقانهترین جمله ادبی انتخاب و سپس به عنوان عاشقانهترین کتاب ادبیات بریتانیا انتخاب شد:
«روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از یک جنس است».
نقد و بررسی رمان بلندیهای بادگیر
جنبشی ادبی به نام رمانتیسیسم، در سالهای ۱۷۹۸ تا ۱۸۳۲ (واقع در قرن نوزدهم) در انگلستان بوجود آمد تا تمامی هنرهای انگلیسی را تحت تاثیر خود قرار داد. رمانتیسیسم همان ژانر رمانتیک است؛ امروزه بلندیهای بادگیر را به عنوان کلاس درس این ژانر هنری در ادبیات کلاسیک بریتانیا مثال میزنند. در دنیای رمان بلندیهای بادگیر، دنیایی مشابه با زندگی امیلی برونتهترسیم شده است. او دنیایی را خلق کرده که آدمها زود ازدواج میکنند و زود از دنیا میروند.
این روایت در مورد هنرمندان زمانه او صدق میکند و شامل حال او و خواهرش، شارلوت نیز میشود. دو عبارت «ازدواج زود هنگام» و «مرگ در جوانی»، نماد رمانتیک بودن را در داستانهای وی به یدک میکشند. دو مفهومی تلخ که به واسطهتراژدیها و دانستههای شخصی صاحب اثر بوجود آمده است و عشق را توصیف میکنند.
از دیگر مشخصههای داستان برونته، ستایش او در وصف طبیعت درون داستان میباشد، او ارزشهای پدریاش در خصوص طبیعت را حفظ میکند و با جزئیات زیبایی، طبیعت کتاب را توصیف میکند. امیلی برونته، رمانش را به گشت و گذار در دشتهای «یورک» میبرد، همانطور که خودش نیز در کودکی به همراه خواهرانش به آنجا برای بازی میرفت. تخیل او در وصف حقایق طبیعت به گونهای است که امروزه نوشتههای او در وصف طبیعت در نوشتههای امروزی نیز وجود دارد. با اینکه رمان او در دوره ویکتوریا نوشته شد و انتظار میرود، نوشتههای او به شدت تاریک باشد اما ذات داستان مانند ذات نویسنده، عاشقانه است. در واقع کلیت داستان رمان بلندیهای بادگیر در مورد شور و عشق شدید به طبیعت و افراد داستان، در قالب تجربیات واقعی وی و تخیلش نوشته شده است.
این نویسنده در زمان نوشتن رمان بلندیهای بادگیر، جنبههای مختلفی از شیوههای نوشتاری رمان که در زمان خودش پذیرفته شده بود را کنار گذاشته است. به سادگی با کمی مقایسه با آثار زمان خودش، میشود اثبات کرد که او با ذوق و خلاقیت هنری خویش، توانسته رمان بلندیهای بادگیر را به بهترین شیوه ممکن به رشته تحریر درآورد.
دیدگاه منتقدین نسبت به این رمان
دیدگاههای منتقدین آن زمان نه کاملا مثبت بود و نه منفی؛ چرا که منتقدین زیادی، قدرت شیوایی بیان داستان و تخیل نویسنده در وصف اتمسفر رمان بلندیهای بادگیر را ستایش میکردند و در مقابل، بسیاری دیگر نیز به خاطر خشونت و تاریکی اندک داستان نیز، علیه رمان بلندیهای بادگیر جبهه گرفتند؛ چرا که معتقد بودند نباید زندگی شخصی نویسنده و خاطرات تاریک او در داستان وی تاثیر میگذاشت. (هرچند یکی از بهترین تاثیرات کتاب از زندگی شخصی اوست).
«نشریه اطلس»، رمان بلندیهای بادگیر را، داستانی عجیب و غریب توصیف میکند و معتقد است که این کتاب در هر فصل نوعی قدرت و جذبه تاریکی را به خواننده القا میکند. این نشریه در وصف رمان بلندیهای بادگیر اینگونه نوشته است که:
«ما در کل تاریخ ادبیات خود هیچ اثری را نمیتوانیم بیابیم که چنین تصویری تکان دهنده از انسانیت را به ما نشان دهد. در کل رمان و شخصیتها، حتی یکی را نمیتوان یافت که به کل، نفرت انگیز یا حقیر نباشد… حتی شخصیتهای زن بیشتر احساس تنفر را برمی انگیزند تا رضایت. همه شخصیتها در دوران کودکی، زیبا و دوست داشتنی هستند و در بزرگسالی چهره بدی به خود میگیرند».
نشریه آمریکایی «ویگ» در مورد رمان بلندیهای بادگیر اینگونه نوشته است:
«به این کتاب ناب باید احترام گذاشت، کتابی که با تخیلی شگفت انگیز نوشته شده است؛ کتاب آنقدر طبیعی و جاندار است که بازخوردهای بسیاری را میطلبد. در واقع، قدرت روایت کتاب، بسیار غالب است؛ به طوری که پس از خواندن شتاب زده به آسانی نمیتوان آن را تجزیه و تحلیل کرد و درباره معایب و یا مزیتهای آن اظهار نظر نمود. کتاب، ما را به مکانی جدید میبرد و با سوز و گداز، زیباییها را به ما نشان میدهد. ما عواطف، احساسات، عشق و تنفر برافروخته را لمس میکنیم و اندوه فراوانی را به روشنی به نظاره مینشینیم؛ اندوهی که تنها افراد به واقع رنج کشیده میتوانند آن را درک کنند. ما به سفری غم انگیز رهسپار میشویم اما سفری جالب و جذاب که ارزشش را دارد و در نهایت با خیال راحت پایان خوشی را برایمان رقم خواهد زد».
رمانهای دیگری که باید از خواهران برونته بخوانید
بعد از خواندن رمان بلندیهای بادگیر یقینا احساس خواهید کرد که اگر امیلی برونته فوت نمیکرد، ما همچنان از داستانهای عجیب و عاشقانهاش لذت میبردیم. تنها خبر خوب برای ما این است که بعد از مرگ وی، خواهرش شارلوت نیز راه او را پیش گرفت و به خلق رمانهایی از همان جنس پرداخت. رمانهایی که خواندن آنها، یاد و خاطر این دو خواهر که خیلی زود از تاریخ هنری انگلستان محو شدند را زنده نگه میدارند. آثار شارلوت برونته شامل:
- کتاب شرلی اثر شارلوت برونته
- کتاب ویلِت اثر شارلوت برونته
- کتاب جین ایر اثر شارلوت برونته
- کتاب پروفسور اثر شارلوت برونته
همچنین میتوانید از آثار خواهر دیگر آنها به نام آن برونته نیز لذت ببرید، او نیز دو رمان به نامهای «مستاجر وایلدفل» و «اگنس گری» را در رزومه ادبی خود دارد.
فیلمهایی که از این رمان اقتباس شدهاند
امروزه فیلمهای زیادی از آثار هنری ادبیات دنیا اقتباس شدهاند. رمان بلندیهای بادگیر نیز از این موضوع بینصیب نمانده است. مهمترین فیلم اقتباس شده از رمان بلندیهای بادگیر در سال ۱۹۹۲ با بازی «ژولیت بینوش» در نقش «کیتی» و «رالف فاینس» در نقش «هیث کلیف» ساخته شد. در ادامه، در سال ۲۰۰۹ نیز بازیگر مشهور این روزهای هالیوود، «تام هاردی» در نقش «هیث کلیف» در یک مینی سریال اقتباس شده از این کتاب، به ایفای نقش پرداخت.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | بلندیهای بادگیر افق |
---|---|
تعداد صفحه | ۶۰۰ |
قطع | جیبی |
نوع جلد | گالینگور |
وزن | ۴۲۰ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۶۹۸۵۰۸ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
کسی را میشناسید که تنها با خلق یک اثر آنچنان در تاریخ ادبیات داستانی درخشیده باشد که حذف او کار آسانی نباشد و میلیونها نسخه از کتابش به زبانهای گوناگون دنیا ترجمه شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته باشد؟ آن هم در طول سالیان سال! و همچنان نیز بفروشد و در کنار پرفروشترین رمانهای تاریخ قرار بگیرد؟ تنها کسی که موفق به این کار شده امیلی برونته است؛ شاعری که با خلق تنها داستان خود یعنی رمان بلندیهای بادگیر به این موفقیت عجیب جهانی رسیده است. نویسندهای از دوران کلاسیک انگلستان که تحول ادبی هیجانانگیزی را در دنیای ادبیات به وجود آورد تا جایی که این کتاب را تنها در خود ایران بیش از بیست انتشارات به چاپ رساندهاند! ولی پیشنهاد مجموعه کتابچی برای مطالعهٔ این کتاب ترجمهٔ نوشین ابراهیمی از انتشارات افق است. بلندیهای بادگیر نام عمارت مرموزی در انگلستان است که قهرمانان کتاب در آن رفت و آمد میکنند و قصهای که بر پایهٔ عشق و انتقام، مهربانی و نامهربانی شکل میگیرد. داستان دربارهٔ پسری به نام هیتکلیف است که در کودکی توسط آقای ارنشاو به سرپرستی گرفته میشود و پسر واقعی آقای ارنشاو از بدو ورود او به خانه بنای دشمنی را با او میگذارد، از طرفی دیگر کاترین دختر خانواده به هیتکلیف محبت میکند و آمیزهای از خشونت و محبت در صفحه به صفحه کتاب جریان دارد تا اینکه با ممانعت برادر کاترین، از دیدار او و هیتکلیف و خردهداستانهایی دیگر در این راستا، پیشزمینهٔ انتقام را فراهم میکند. برونته در این کتاب با بیان بیپروا مفاهیمی مانند تبعیضهای جنسیتی، اعتقادات کهنه و سنتی مردم که آن زمان صحبت از آنها کار آسانی نبود خود را به عنوان متفکری پیشرو به مخاطبان میشناساند.