معرفی و بررسی کتاب دیوهای خوش پوش
«دیوهای خوشپوش»، عنوان کتابی از گلی ترقی، نویسندهٔ ایرانیتبار ساکن فرانسه است که ازقضا آخرین اثر ترقی هم به شمار میآید و به تازگی در سال ۱۳۹۹ هجری شمسی به چاپ رسیده است. این کتاب در قالب مجموعهٔ داستان نوشته شده است و مشتمل بر شش داستان کوتاه یا نیمهبلند با نامهای ملاقات با شاعر، دیوهای خوشپوش، زندگی دیگران، ببر مازندران، میس دانر و پسرهای کلاس و دنیای پنهان دنیآ است. همانطور که حدس میزنید، با کتابی کمحجم روبهرو هستیم که تنها ۱۳۵ صفحه از قطع رقعی را شامل میشود. این کتاب را نشر نیلوفر به عنوان یکی از ناشران ادبی ایران به چاپ رسانده است. یکی از نکات جذاب این کتاب، جلد آن است که به گفتهٔ خود ترقی از آثار ملکه نائینی، عکاس و نقاش مطرح ایران و آمریکا انتخاب شده است. نکتهٔ مضاف این است که اسم مجموعهٔ عکس مورد انتخاب ترقی هم «دیوهایی در سفر» بوده و با اسم کتاب حاضر نزدیکی بسیاری دارد. اگر ترقی را میشناسید که هیچ، اما اگر او را نمیشناسید باید بگوییم که خرید کتاب حاضر دیوهای خوشپوش، یکی از سادهترین پیشنهادهایی است که میتوانیم به شما بدهیم. زیرا ترقی با استفاده از لطافت دنیای زنانه، داستانهایی شیوا و جذاب را برای مخاطب خود خلق میکند؛ داستانهایی که بعضا پس از مطالعه، ما را به یاد داستانهای مادربزرگهایمان میاندازند.
موضوع کتاب دیوهای خوشپوش
همانطور که در بخش بالا اشاره کردیم، با یک مجموعهٔ داستان مواجهیم و طبعاً نمیشود برای چنین اثری، یک موضوع واحد ذکر کرد؛ یا اینکه برای تکتک داستانها موضوع را لو داد. اما اگر بخواهیم به صورت مضمونی با کلیت اثر برخورد کنیم، به نکات جالبی میرسیم. دیوهای خوشپوش، مجموعهٔ داستانی است که قرار است در آن، خاطرات و روایات عصر قدیم را از زبان گلی ترقی بشنویم؛ موضوعی که باعث آمدن لبخندی به روی لبهایمان خواهد شد. شاید بشود تمام نکات خطوط بالا را در یک کلمه خلاصه کنیم: نوستالژی! اما ترقی از این عنصر تنها برای جذب مخاطب یا زیبا شدن متنش استفاده نمیکند. این نویسنده به دنبال این است تا با بهره بردن از همذاتپنداری ناشی از نوستالژیهای داستان، مخاطب را برای پذیرش فضای شاعرانه و ظاهرا غیر داستانی آثارش آماده کند و سپس در دل داستانها با گذر از لایههای جذاب، به سمت مفاهیم عمیق و نقدهای اجتماعی برود.
آشنایی با گلی ترقی، نویسندهٔ کتاب دیوهای خوشپوش
گلی ترقی یکی از مشهورترین نویسندگان ایران در فضای جهانی است. درواقع در دورانی که ادبیات ایران خیلی در جایگاه رفیع جهانی قرار ندارد و نویسندگان کمی در خارج از ایران شناخته شدهاند، ترقی هم به واسطهٔ نگارش آثاری به زبان فرانسوی و هم به واسطهٔ ترجمهٔ بعضی از آثارش به زبانهای زندهٔ دیگر دنیا مطرح است. او فرزند مرحوم لطفالله ترقی است؛ کسی که نسخهٔ دوم نشریهٔ ترقی را در دوران پهلوی منتشر میکرد و یکی از مشهورترین و برجستهترین روزنامهنگاران معاصر ایرانی محسوب میشود. گلی ترقی جوایز زیادی را در دوران فعالیت ادبی خود کسب کرده است؛ اما دو جایزه، یعنی عنوان بهترین داستان سال فرانسه برای داستان بزرگبانوی روح من و جایزهٔ بنیاد ادبی هوشنگ گلشیری برای کتاب اناربانو و پسرهایش، مهمترین جوایز کسب شده توسط او بودهاند. در فعالیت این نویسنده میتوانیم آزموده شدن در فضاها و قوالب مختلفی اعم از داستان کوتاه، مجموعهٔ داستانی، رمان، داستان بلند، داستان منظوم و حتی فیلمنامه را ببینیم. اما از بین آثار فراوان ترقی کتابهایی همچون من هم چهگوارا هستم، عادتهای غریب آقای الف، جایی دیگر، خواب زمستانی و بازگشت با استقبال بیشتری روبهرو شدهاند. ضمنا ترقی فیلمنامهٔ فیلم بیتا(به کارگردانی همسر سابقش هژیر داریوش) و طرح اولیهٔ فیلمنامهٔ «چه خوبه که برگشتی»(اثر داریوش مهرجویی) را نوشته است و خود مهرجویی هم فیملنامهٔ فیلم درخت گلابی را از روی داستان ترقی اقتباس کرده است.
جملاتی از کتاب دیوهای خوشپوش
خانوادهٔ ما شبیه به قبیلهای بزرگ بود و افراد این قبیله از پدر گرفته تا زن و شوهرهای قدیمی، عروس و دامادهای تازهوارد، انواع پیرزنهای پر حرف و خالهخانمهای نیمهجان، پسرهای جوان و دخترهای تازهبالغ، به اضافهٔ من و حسنآقا آشپز و دهها بچهٔ کوچک ریخته زیر دست و پا، روز اول عید در خانهٔ مادربزرگ جمع میشدیم. روزهای عادی سال از این خانه فراری بودم. خانهای قدیمی بود و بوی پیری و اتفاقهای غمگین میداد. بوی آنهایی که در این خانه مرده بودند. یا به گفتهٔ مادر، رفته بودند بهشت. تعداد بهشترفتهها کم نبود. اول صف پدربزرگ بود و پشت سرش دو تا از داییها و بعدش عمهخانم چاق و آخرین نفر ننهخانم نودسالهای که میرفت، و نرسیده به در بهشت، جیغزنان برمیگشت. تا عاقبت نفهمیدم چی شد؛ گمانم یکی از داییها هلش داد و پرتش کرد به آن سوی پل صراط… -تمام دریا مال من بود. بیشتر وقتا توی خواب میبینم که سوار کشتیام. همین کشتیای که میبینی. دریا میآد جلو. تمام کوچههای شهر رو میگیره. میآد تا میرسه به اتاق من. پنجره رو باز میکنم. مادرم توی کشتی منتظرمه. به موهای بلندش آویزون میشم. میپرسم کجا میریم؟ به جایی اون دورا اشاره میکنه… - هذیان میگفت. خواب و بیدار بود. سرش را گرفت توی دستهایش. هر دو ساکت بودیم. زمان ایستاده بود و من فراموش کرده بودم که در جایی ناشناس و در شهری غریبم…
تازه از آمریکا برگشته بودم. بعد از ششهفت سال دوری. نرسیده دنبال کار بودم. کاری جالب و هیجانانگیز که با قلب و روحم سر و کار داشته باشد. و البته آشنایی با مردی خوشسیما، خوشپوش، خوشبو، باشعور و بافرهنگ. آرزوهایم یکی دوتا نبود. آینده لبهٔ دیوار حیاط نشسته بود و تا بینهایت پیش میرفت. خوشبختی اتفاقی ملموس بود و عشق بزرگ ابدی پشت در خانهمان کشیک میداد. فلسفه خوانده بودم و فلسفه خواندنم به مفت نمیارزید. با کتابهای افلاطون و دکارت و کانت زیر بغل فقط میتوانستم درس بدهم. دکترای فلسفه نداشتم. در دانشگاه به رویم بسته بود. آرزوی قلبیام این بود که نویسنده شوم، اما نیاز به پول داشتم. پدر همان پدر بود، با همان دستورهای همیشگی: پول بیپول! یکی از پسرهای فامیل در سازمان برنامه کار میکرد. گفت: انگلیسی بلد باشی استخدام میشی. به خصوص اگه زن باشی و خوشقیافه! پدرم با معاون سازمان برنامه آشنا بود. سفارشم را کرد و برایم وقت ملاقات گرفت…
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | دیوهای خوش پوش |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۳۵ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۱۴۲ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۶۶۵۴۳۳۳ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
دیوهای خوشپوش مجموعه داستانهای کوتاهی از گلی ترقی نویسندهٔ مشهور معاصر ایرانی ساکن فرانسه است. یک مجموعه از ۶ داستان متفاوت اما با رنگ و بوی نوستالژی و برگرفته از زمان خاصی از تاریخ ایران است. نام این داستانها عبارتاند از ملاقات با شاعر، دیوهای خوشپوش، زندگی دیگران، ببر مازندران، میس دانر و پسرهای کلاس و دنیای پنهان دنیآ که نویسنده نام کتاب را هم از یکی از همین داستانها انتخاب کرده است. تصویر جلد کتاب اثر ملکه نائینی، نقاش و عکاس برجستهٔ ایران و آمریکا است. کتاب در واقع در این داستانها سعی در روایت فرهنگ ایرانی دارد و در هر کدام به صورت جداگانه به روایتهایی پر از شعر و کتاب و عشق و سفر در دل مردم پرداخته. این فضای شاعرانه و نوستالژیک ما را به خاطرات قدیمی و دنیای آن روزها میبرد و حس و حال شیرین و خاصی را برایمان به ارمغان میآورد. اگر آثار دیگر گلی ترقی را هم خوانده باشید متوجه قلم منحصربه فرد و ظرافت او میشوید چراکه او این حس زنانگی را به خوبی در آثارش نشان میدهد. او در این کتاب به خوبی از مفاهیم استعاری و تشبیهات برای زیبایی داستانش استفاده کرده و در عین سادگی روایت، ما را با عمق زندگی اجتماعی آشنا میکند.