فقر احمق میکند
ترجمان علوم انسانی
الدار شافر
، ...امیرحسین میر ابوطالبی
معرفی و بررسی کتاب فقر احمق میکند
تعریف شما از فقر چیست و به چه کسی «فقیر» میگویند؟ معمولا تا اسم فقیر میآید همه بیبروبرگرد به یاد فقر مالی و مادی میفتند. اما نویسندگان کتاب «فقر احمق میکند»، یعنی سندهیل مولاینیتن و الدار شفیر اینگونه فکر نمیکنند. این دو نویسنده، کمبود را اینگونه تعریف میکنند: «داشتن، کمتر از آنچه احساس میکنید به آن نیاز دارید». آنها مثالهای زیادی را در رابطه با فقر و کمبود ذکر میکنند، اما به طور کلی، از نظر آنها دو نوع کمبود وجود دارد: جسمی و روانی. کمبود فیزیکی اساساً اقتصادی است- چگونه ما با وسایل محدود به خواستههای نامحدود خود میرسید. برای راهنمایی و خرید کتاب فقر احمق میکند، به خواندن این مطلب ادامه داده تا با نویسندهها و کلیات کتاب بیشتر آشنا شوید.
معرفی نویسندگان کتاب فقر احمق میکند
سندهیل مولاینیتن نابغهٔ اقتصادی است که بورسیهٔ نابغه را هم از بنیاد مکآرتور از آن خود کرده است. او در حال حاضر، علاوه بر اینکه به کمک الدار شفیر کتاب «فقر احمق میکند» را نوشته، به عنوان استاد اقتصاد در دانشگاه هاروارد آمریکا تدریس میکند. او به طور کلی، در حوزههای اقتصاد توسعه، اقتصاد رفتاری و امور مالی شرکتها فعالیت میکند. حتی از سال ۲۰۱۸ به عنوان استاد محاسبات و علوم رفتاری در دانشکدهٔ تجارت دانشگاه شیکاگو در حال فعالیت است. جالب اینجاست که او حتی برای تحقیقاتش در حوزهٔ علوم اجتماعی و اقتصاد رفتاری جایزهٔ اینفوسیس را هم از آن خود کرده است. الدار شفیر، کسی است که به همراه مولاینیتن کتاب «فقر احمق میکند» را نوشته است. او استاد روانشناسی در دانشگاه پرینستون است و در کنار آن، به عنوان استاد مؤسسهٔ علوم اجتماعی کمی در دانشگاه هاروارد فعالیت میکند. او نیز همانند مولاینیتن در حوزههایی چون علوم شناختی، قضاوت و تصمیمگیری و اقتصاد رفتاری تحقیق میکند. جالب اینجاست که مجلهٔ فارین پالیسی هر دوی این نویسندگان را به عنوان صد متفکر برجستهٔ جهان معرفی کرده است.
موضوع اصلی کتاب فقر احمق میکند
کمبود روانی طرز فکری است که یک انسان در مواجهه با محدودیت در منابع محدود تجربه میکند. مولاینیتن و شفیر بر تأثیرات روانی فقر بر افرادی که از نظر زمانی، جسمی و مالی ضعیف هستند، تمرکز میکنند. احساس کمیابی یک شمشیر دو لبه است. تمرکز یک اثر مثبت است که کارایی و توجه شما را نسبت به وظیفه موردنظر افزایش میدهد. اما این وضعیت تأثیرات منفی زیادی هم دارد که از ظرفیت ذهنی شما میکاهد و باعث میشود تصمیمات منطقی کمتری بگیرید. هدف از کمیابی آگاهی دادن به خواننده از آسیب پذیری انسان در برابر کمیابی و آموزش خواننده در مورد چگونگی تبدیل زندگی و سازمانها به «ضد کمیابی» است.
در ادامه، سوالاتی وجود دارد که توسط مولاینیتن و شفیر در کتاب «فقر احمق میکند» پاسخ داده میشود:
• کمیابی چیست و چگونه بر انتخابها و رفتارهای ما تأثیر میگذارد؟
• سود تقسیمی چیست و چگونه در زمان کمبود کمک میکند؟
• مالیات بر پهنای باند و مالیات بر تونل چیست و چگونه مانع رفتار منطقی میشوند؟
• تله کمبود چیست و چگونه میتوان از آن خلاص شد؟
• اهمیت سستی و فراوانی چیست؟
این کتاب همچنین دیدگاههای مولاینیتن و شفیر را در مورد موارد زیر ارائه میدهد:
• استقراض
•فقر
خلاصهای از نحوهٔ تحلیل
وقتی احساس میکنیم مقدار کمی داریم، چه اتفاقی برای ذهن ما میفتد و این چگونه بر انتخابها و رفتارهای ما تأثیر میگذارد؟ این سوالاتی مبهم است که مولاینتین و شفیر سعی میکنند در کتاب خود به آن پاسخ دهند. مولاینیتن و شفیر چنانچه گفتیم در ابتدا مفهوم کمیابی را اینگونه تعریف میکنند: «داشتن کمتر از آنچه احساس میکنید به آن نیاز دارید». مطالعهٔ مدیریت کمبودهای فیزیکی در همه جا وجود دارد و به آن اقتصاد میگویند. اقتصاد نیز بر ارضای خواستههای نامحدود ما با وسایل محدود ما تمرکز دارد. از طرف دیگر، مطالعهٔ روانشناسی کمبود و فقر، متداول نیست. بنابراین وقتی فردی کمیابی را تجربه میکند، چه اتفاقی میفتد؟ بیایید بگوییم که شما پروژهای دارید که آخرین مهلت آن چهارشنبه به پایان میرسد. یکشنبه شب است و شما برای آمادهسازی آن زیاد کار نکردهاید. شما با کمبود زمان روبرو هستید و اینها عناصر روانی هستند که احتمالاً آنها را تجربه میکنید:
• افزایش کارایی و توجه به کار موردنظر
• کاهش بیدقتی یا خطا
اما بقیهٔ قسمتهای زندگی شما چطور است؟ در ۴۸ ساعت آینده، شما احتمالاً «ذهن» کمتری خواهید داشت. این امر مستلزم فراموش کردن پرداخت صورتحساب یا از دست دادن یک قرار ملاقات است، پس احتمالاً به نظر میرسد که شما آنقدر هم که فکر میکنید، سود نکردهاید! مولاینیتن و شفیر پیامدهای روانی کمبود را بررسی میکنند، به طور خاص بر کسانی که پول کمی دارند، رژیم سنگین گرفتهاند یا وقت ندارند تمرکز میکنند. آنها سعی میکنند دریابند که چرا ما به شیوهای عمل میکنیم که قدرت هوشمان را هم از دست میدهیم و چگونه میتوانیم از این دانش برای خلاص شدن از شر رفتارهای غیرمنطقی رها شویم.
جملاتی از کتاب فقر احمق میکند
با نگاه از دریچهٔ تنگنای پهنای باند، داستانهایی که در آغاز فصل تعریف کردیم تعجبی ندارند. اگر زمانی که سفارش سیبزمینی را به صندوقدار میدهید یک قطار از کنارتان عبور کند، برایتان عجیب نخواهد بود که سفارش شما را نشنود. ب همین ترتیب وقتی ذهن صندوقدار درگیر جورکردن اجاره خانهٔ آخر ماه است، نباید برای شما یا مدیر او عجیب باشد که متوجه سفارش سیبزمینی نشده باشد. در واقع او بیتوجه نیست، بلکه حواسش پرت است. اندیشههایی مثل اینکه آیا بهتر است دوباره بازپرداخت کارت اعتباری را عقب بیندازم یا نه میتواند به اندازهٔ رد شدن یک قطار پرسروصدا باشد. مدیری که فردا جلسهای مهم با مشتریاش دارد تمام سعیاش را میکند تا روی بازی دخترش تمرکز کند، اما بدون اینکه بخواهد غرق فکرکردن به حرفهایی میشود که میخواهد در جلسه بزند. دانشآموز تلاش میکند روی امتحان فعلیاش تمرکز کند اما نگرانیهای مربوط به هزینههای شهریه مدام حواسش را پرت میکند. زمانی که ذهنتان در تنگنا باشد، حتی لبخند زدن و خوش برخورد بودن نیز دشوار میشود. کارمند رستوران نمیتواند خود را کنترل کند و با مشتریان بیمبالات بدرفتاری میکند. پدر سر بچهاش داد میزند. وقتی پهنای باند در تنگنا قرار گیرد، بیتوجهی پدید میآید. دانش آموز جلسهٔ مطالعهاش را فراموش میکند. کارمند رستوران سفارش را اشتباه متوجه میشود. پهنای باند ما را به شدت و به شکلی دور از انتظار تغییر میدهد.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | فقر احمق میکند |
---|---|
نویسندگان | الدار شافر - سندهیل مولایناتهان |
ژانر | روانشناسی |
تعداد صفحه | ۳۸۴ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۴۱۶ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۸۰۹۱۵۰۹ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
سندهیل مولاینیتن و الدار شفیر نویسندگان کتاب فقر احمق میکند در حقیقت روی صحبتشان با فقر فیزیکی نیست، اکثر ما فقر فیزیکی را تنها معنی فقر میدانیم و اگر کسی نتواند از پس مخارج زندگیش بربیاید و نیازهایش را تامین کند او را فقیر میدانیم. موضوعی که زیاد به آن توجه نمیشود در صورتی که از اهمیت زیادی برخوردار است فقر روانی است. آنها فقر روانی را با عنوان «کمیابی» مطرح میکنند و آن را اینگونه تعریف میکنند: «داشتن کمتر از آنچه احساس میکنید به آن نیاز دارید». کمیابی یک محدودیت فیزیکی و ذهنی است که با خود کامیابی میآورد یعنی میتوان گفت که آدمی میتواند با حماقت فقیر شود و فقر هم تضمین حماقت باشد. مولاینیتن و شفیر در کتاب فقر احمق میکند به این پرسشها پاسخ میدهند: کمیابی چیست و چگونه بر انتخابها و رفتارهای ما تأثیر میگذارد؟ سود تقسیمی چیست و چگونه در زمان کمبود کمک میکند؟ مالیات بر پهنای باند و مالیات بر تونل چیست و چگونه مانع رفتار منطقی میشوند؟ تله کمبود چیست و چگونه میتوان از آن خلاص شد؟ این کتاب پلی ارتباطی میان اقتصاد و روانشناسی است که میتواند مطالعهٔ آن بسیار مفید و آموزنده باشد. این کتاب در ایران توسط امیر حسین میرابوطالبی ترجمه و نشر ترجمان علوم انسانی آن را منتشر کرده است.