لیست چاپهای دیگر
(۱۳)معرفی و بررسی کتاب مادام بوواری
مادام بواری اولین و برجستهترین اثر گوستاور فلوبر، نویسنده مشهور فرانسوی است که در سال ۱۸۵۷ منتشر شد. داستان اصلی این کتاب بر اساس مشاهدات واقعی فلوبر و البته پرداختههای ذهن اوست که با توجه به زندگی یکی از آشناهایش به نام دلونه است. نگارش مدام بواری به مدت پنج سال طول کشید، پنج سالی که هرروزه فلوبر نوشتههایش را با صدای بلند میخواند و آنها را تصحیح میکرد. دلبستگی فلوبر به شخصیت اما به حدی بود که بعد از نوشتن سکانس مسمومیت او، خود نیز دچار مسمومیت گشت. این کتاب یکی از پیشگامان ادبیات مدرن در جهان است که به لحاظ ادبی یکی از بهترین رمانهای تاریخ فرانسه به شمار میرود. در ایران نیز مهدی سحابی این اثر را ترجمه نموده که توسط انتشارات مرکز چاپشده است.
درباره نویسنده
گوستاو فلوبر یکی از بزرگترین نویسندههای ادبیات فرانسه و جهان به شمار میرود. وی در سال ۱۸۲۱ در شهر روآن به دنیا آمد و سنین کودکی به نوشتن پرداخت. او در ابتدا به تحصیل حقوق در پاریس پرداخت ولی علاقهای به آن نداشت و از زندگی در پاریس نیز لذت نمیبرد، به همین دلیل درنهایت هر دو را رها کرد. فلوبر هیچگاه ازدواج نکرد و بچهای نداشت زیرا به گفته خودش نمیخواست وحشت و ننگ وجود را به فرد دیگری منتقل کند. فلوبر فردی کمالگرا بود و با وسواس زیادی نوشتههایش را ویرایش میکرد، همین موضوع باعث شده تا کتابهایش به لحاظ ادبی متمایز باشند. او در نوشتههایش نیز همچون دیدگاه سیاسی اجتماعیاش، لیبرال و رمانتیک بود و سبک نوشتاریاش در قرن بیستم بر نویسندههای زیادی ازجمله کافکا تأثیر گذاشت. از دیگر کتابهای او میتوان به «سفری به دوزخ»، «تربیت احساسات»، «سالامبو»، «وسوسه سن آنتوان»، «سه داستان» و «بووار و بکوشه» اشاره کرد.
خلاصه داستان مادام بواری
داستان در منطقه شمالی فرانسه، حوالی شهر روآن در نرماندی رخ میدهد. نویسنده در ابتدا شرح نسبتاً مختصری از زندگی و سرگذشت شارل بواری میدهد. پسربچهای خجالتی با لباسهایی عجیب که در مدرسهٔ مورد تمسخر دیگران است. او درنهایت موفق میشود تا مدرک پزشکی خود را بگیرد، اگرچه استعداد خاصی در این زمینه ندارد. سپس با زنی ثروتمند که مادرش برایش انتخاب کرده و سالها از او بزرگتر است ازدواج میکند. داستان اصلی از جایی آغاز میشود که آقای بواری یک روز برای معاینه و درمان پای شکسته آقای روئو به مزرعهٔ او میرود و با دختر او اما آشنا میشود. اما دختری زیبا، خوشلباس، تحصیلکرده و رمانتیک است. علاقهٔ شارل به اما باعث میشود که بیش از مقدار لازم به بیمارش سرزده و موجبات حسادت همسرش را فراهم آورد. اگرچه به طرزی غیرمنتظره همسر شارل از دنیا میرود و شارل نیز بعد از گذشت مدت مناسبی با اما ازدواج میکند. از این قسمت داستان از نگاه اما روایت میشود. در ابتدا زندگی آنها سرشار از عشق است اما بهتدریج اما از زندگی با شارل خسته میشود. بعد از رفتن به یک مهمانی اشرافی چیزی در اما تغییر میکند. تماشای طبقهٔ فرهیخته و اشرافی باعث میشود که اما در جذابیت همسر خود شک کند و بخواهد که جزئی از طبقهٔ اشراف باشد. او حتی دلبسته یک جوان دانشجوی حقوق نیز میشود که مانند او به ادبیات و موسیقی علاقه دارد، اما پایبندی اما به همسر و فرزندش مانع از شکلگیری یک رابطه با او میشود. فضیلتی که چندی بعد از دست میرود و با ناکامیهای بسیار، درنهایت موجب میشود اما به سمت یک تراژدی واقعی با پایانی تلخ حرکت کند.
نکات مهم کتاب
شخصیت اما بواری یکی از مهمترین چهرههای ادبیات فرانسه و جهان است. در زمان نگارش داستان بسیاری از المانهای شخصیتی اما ناپسند و خلاف عرف تلقی میشدند و به همین دلیل در ابتدای انتشار آن مورد نقدهای بسیاری قرار گرفت. فلوبر زمان زیادی را صرف خلق شخصیت اما کرده است. دختری که در یک زندگی آرام روستایی بزرگشده ولی به دنبال طوفانها و هیجان بود و میخواست نوع دیگری از زندگی را تجربه کند. نوعی که گمان میکرد ازدواج با شارل آن را برایش فراهم میکند اما اینگونه نشد. ناکامیهای زندگی واقعی اما را به دنیای کتابها سوق میدهد و باعث میشود که بیشازپیش یک زندگی عاشقانه، اشرافی و پرهیجان را تصور کند. در جستجوی رؤیاهای خود، اما به آغوش مردهای مختلفی پناه میبرد اما هیچکدام تصویر ذهنی او را برآورده نمیکنند. بهطورکلی مادام بواری خواهان آن است که بتواند از عرفهای زندگی متأهلی بگریزد و بهتنهایی و بدون مانعهایی که جامعه برایش میتراشد، به روش خود زندگی کند.
نتیجهگیری
مادام بواری کتابی است که سالها از زمانه خود جلوتر است، شخصیت زن داستان به دنبال آزادی، ماجراجویی و عشق است. داستان تبدیل یک دختر ساده روستایی با رؤیاهای بزرگ به مادام بواری جنبهای روانشناسانه به رمان فلوبر بخشیده، زیرا توانسته باظرافت تمام تغییرات احساسی و شخصیتی اما را بیان سازد. پایان تلخ و تراژیک داستان نیز تکمیلکننده سرنوشت اماست. باوجود تمام قضاوتهای اخلاقی که خواننده در طول خواندن داستان ممکن است داشته باشد، شخصیت اما مانند اسکارلت اوهارا در بربادرفته، صلابت و جذابیت خاصی دارد که فراموششدنی نیست و برای قرنها در تاریخ ادبیات ماندگار شده است. کتاب مادام بواری روایتی از جنبههای اجتماعی زمانه است که با نگاهی موشکافانه و حتی میتوان گفت روانکاوانه در پوششی ادبی محصور گشته است. تمام این خصائص این رمان را به یکی از بهترین رمانهای جهان بدل کرده است.
جملاتی از کتاب
مادرش که مرد، در روزهای اول بسیار گریه کرد. داد که از موهای او تصویری یادگاری برایش بسازند، و در نامهای که به «برتو» فرستاد و پر از تأملاتی غمآلود درباره زندگی بود از پدرش خواست که بعد از مرگش او را هم در گور مادرش بگذارند. پدر پنداشت که او بیمار شده و به دیدنش رفت. اِما در ته دل خشنود شد از این حس که با یک حرکت توانسته بود به این آرمان نادرِ زندگیهای بیفروغ برسد که دلهای دچار ابتذال هرگز به آن نمیرسند. (رمان مادام بواری اثر فلوبر – صفحه ۴۵)
هرچه بود خوشبخت نبود، هرگز احساس خوشبختی نکرده بود. این نابسندگیِ زندگی از چه بود، از چه ناشی میشد اینکه به هرچه تکیه میکرد درجا میگندید؟ … اگر بهراستی درجایی انسانی نیرومند و زیبا وجود داشت، انسانی نستوه، سرشار از شور و درعینحال ظرافت، با قلب یک شاعر و چهره یک فرشته، که چنگ به دست داشت و رو به آسمان مدیحههای نکاحی میخواند، اگر وجود داشت چرا اِما اتفاقی به او برنمیخورد؟ آه! چه خیال محالی! بهراستیکه هیچچیز ارزش جستجو نداشت؛ همه دروغ بود! (رمان مادام بواری اثر فلوبر – صفحه ۳۱۰)
اگر دردهای ما میتوانست برای کسی فایدهای داشته باشد، میتوانستیم خودمان را دستکم بافکر فداکاری تسکین بدهیم! (رمان مادام بواری اثر فلوبر – صفحه ۲۵۵)
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | مادام بوواری |
---|---|
تعداد صفحه | ۳۸۶ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۴۹۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۰۵۹۴۲۲ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
کتاب مادام بوواری اثر یکی از نویسندگان بزرگ فرانسه و البته جهان، گوستاو فلوبر است. ماجرا درمورد زندگی شارل بواری، پزشکی که به درخواست مادرش با زنی ثروتمند و بزرگتر از خودش ازدواج میکند. اما جدا از ازدواجش ماجرای عاشقانهای در انتظارش است. روزی او برای معاینه بیمارش آقای روئو به مزرعهاش میرود و در آنجا دختری زیبا، خوش لباس و تحصیل کردهای به نام اما را میبیند. اما دختر آقای روئو است و شارل به محض دیدن او به او دل میبنند و به بهانه معاینه و رسیدگی به آقای روئو به دیدار آنها در مزرعه میآید. این موضوع باعث حسادت همسر شارل میشود. اما این شرایط دوامی نمییابد چراکه همسر شارل از دنیا میرود و شارل پس از مدتی در زمان مناسبش با اما ازدواج میکند. آنها در ابتدا زندگی شاد و عاشقانهای داشتند ولی پس از رفتن اما به مهمانیهای اشرافی با دیدن زندگی اشرافی آنها نسبت به شارل سرد میشود و دلش میخواهد مانند آنها زندگی کند. پس از ازدواج اما و شارل داستان از زبان اما روایت میشود و احساسات و اتفاقات را از زبان خود او میخوانیم. اما در یک مهمانی دلبسته جوانی میشود که با او وجه اشتراکهایی پیدا کرده است اما تعهد او به همسر و فرزندش مانع ارتباط بیشتر آنها میشود. اما این احساس تعهد تا چه اندازه دوام دارد؟ آیا مانند احساس عشقش به شارل زودگذر است یا اینبار فرق میکند؟