محمد چرمشیر
در هر حوزهای، همانقدر که کیفیت مهم است، کمیت هم مهم است و به نوعی علاوه بر خلق یک اثر خوب، تداوم یافتن خلق آثاری با کیفیت آن اثر هم اهمیت مییابد و حال اگر کیفیت و کمیت در کنار هم باشند که دیگر واویلا میشود! محمد چرمشیر یکی از هنرمندانی است که کمیت و کیفیت را با هم داراست. درمورد کیفیت آثار او همین بس که در طول فعالیت خود با افراد بزرگی همچون انوشیروان ارجمند، بهرام بیضایی، علی رفیعی، گلاب آدینه، حسین نوری، مریم معترف، عزتالله مهرآوران، آتیلا پسیانی و… همکاری کرده است. اما اگر بخواهیم درمورد کمیت آثار خوب چرمشیر صحبت کنیم، حرفهای بیشتری هم برای زدن خواهیم داشت. درواقع هیچکس تاکنون در تاریخ ادبیات فارسی به تنهایی به اندازهٔ چرمشیر نمایشنامه ننوشته است و تعدد آثار چرمشیر غیر قابل قیاس با هرکسی است! حدود آثار دقیق چرمشیر مشخص نیست؛ اما او تاکنون تنها در حدود بیش از ۵۰ نمایشنامهٔ منتشر شده به صورت مکتوب و یا اجرا شده روی صحنه را در کارنامهٔ حرفهای خود داشته است. شاید به همین دلیل است که بسیاری از منتقدان، او را نسخهٔ وطنی لوپه دِ وگا(فلیکس آرتورو لوپه د وگا کارپیو)، شاعر و نمایشنامهنویس عصر طلاییِ اسپانیا میدانند که هم از نظر تعدد اثر و هم از نظر خلاقیت در گونههای ادبی آزموده، بینظیر بود. جدای از این مسائل، چرمشیر را میتوان جزو معدود ادیبان جهانی ایران به شمار آورد؛ زیرا چندی از آثار او به زبانهای انگلیسی، ترکی، ژاپنی، آلمانی و فرانسوی ترجمه شدهاند و نمایشهایی با اقتباس از آثارش در کشورهای ایران، آلمان، انگلستان، فرانسه، سوئد، ایتالیا، بنگلادش، هند، چین تایپه و ایالات متحدهٔ آمریکا به روی صحنه رفتهاند. این نویسنده و نمایشنامهنویس مشهور، علاوه بر نوشتن به تدریس تئاتر هم میپردازد و کارگاههای مختلفی را برگزار کرده است. او جزو هنرمندان آکادمیک ایران محسوب میشود و در سال ۱۳۶۶ هجری شمسی در رشتهٔ ادبیات دراماتیک(یا نمایشی) از دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده است.
مروری کوتاه بر زندگینامهٔ هنری محمد چرمشیر
محمد چرمشیر در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۳۹ در شهر تهران به دنیا آمد. موضوعی که نشان میدهد این همه تعریف و تمجید از او احتمالا سالهای سال ادامهدار خواهد بود و مضاف هم خواهد شد. چرا که همین الان چرمشیر ۶۱ ساله است و این سن برای بسیاری از نویسندگان تازه زمان بلوغ فکری و ساخت سبکشان بوده است! چرمشیر در سال ۱۳۵۸ و ۱۹ سالگی در کنکور قبول شد؛ اما ماجراهای موسوم به انقلاب فرهنگی و نتیجهٔ آن، یعنی بسته شدن دانشگاهها باعث شد تا او هشت سال بعد لیسانس خود را اخذ کند؛ با این وجود، چرمشیر در طی آن سالها از فعالیت ادبی و هنری دست نکشید و برای مثال در سال ۱۳۶۴ اولین نمایش خود با نام خداحافظ را به روی صحنه برد. نکتهٔ جالب اینجاست که چرمشیر خیلی به کار گروهی علاقهای نشان نمیداد و دههٔ هفتاد و عضویت در گروه آتیلا پسیانی، تازه شروعی بر فعالیت تیمی او بود. او بعد از آشنایی با این گروه، تفکر پلورالیستیتری پیدا کرد و غیر از تفکر شخصی، وارد حوزههای دیگری هم شد؛ برای مثال بسیاری از داستانهای معروف، اعم از یوسف و زلیخای مشهور، یرما اثر لورکا، محاکمه اثر فرانتس کافکا، یادداشتهای روزانه نوشتهٔ ویرجینیا وولف، شازده کوچولو نوشتهٔ آنتوان دوسنت اگزوپری و طوفان نوشتهٔ ویلیام شکسپیر را اقتباس کرد و بازآفرینیهای جالبی از روی آنها نوشت. در بسیاری از این آثار، فرهاد مهندسپور، منتقد و کارگردان تئاتر ایران همراه او بوده است. جدای از این فعالیتها، چرمشیر بارها هم به سمت ترجمه رفته و آثار جذابی را از ادبیات غرب به زبان فارسی برگردانی کرده است. از جملهٔ این آثار برگردانی شده، میتوانیم به کتابهایی همچون عصر معصومیت اثر مری شلی، روز رستاخیر اثر تادئوش کونویتسکی، دیر راهبان اثر فرایرا دو کاسترو و… اشاره داشته باشیم.
مروری بر کتابهای محمد چرمشیر
همانطور که در بخشهای بالا هم ذکر کردیم، تعدد کمی و گونهای آثار چرمشیر باعث میشود تا نتوانیم به صورت جامع به کتابهای چرمشیر بپردازیم و احتمالا چنین کاری نیاز به یک مطلب بلندبالای جداگانه دارد. اما اگر بخواهیم به آثار مهمتری بپردازیم که بیشتر و توسط افرادی همچون انوشیروان ارجمند، حسین نوری، مریم معترف، افشین هاشمی، عزتالله مهرآوران، سیامک احصایی، آروند دشت آرای، رضا حداد و… اجرا شدهاند، میتوانیم کتابهایی اعم از فهرست ذیل را نام ببریم: سایهٔ ماه، واقعهخوانی جهاز جادو، میبوسمت و اشک، نامههای به تب، گذر پرندهای از مقابل آفتاب، میخواستم اسب باشم، شاهزادهٔ اندوه، باغبان مرگ، آمدیم، نبودید، رفتیم، آسمان روزهای برفی، در مصر برف نمیبارد و…